به گزارش حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب، علی ملکی فعال تقریبی یادداشتی را پیرامون «تقریب پلی میان سنت و تجدد» در اختیار
خبرگزاری تقریب قرار داده است که در ادامه میآید:
در میان گروههای اسلامی اصحاب عقل سنخیت و سازش بیشتری با مدرنیته داشته باشند ولی برای اصحاب نقل برتابیدن جوهر مدرنیته مشکل است. زیرا در مدرنیته همه چیز از رنگ پیراهن گرفته تا انتخاب حکومت با انتخاب انسان است و در واقع زندگی به انتخاب انسان است. بنابراین طبیعی است که اصحاب عقل میتوانند خودشان را با دنیای مدرنیته تطبیق بدهند اما اصحاب نقل یا وهابیت نه تنها مدرنیته را برنمی تابند بلکه با خشونت با آن ضدیت میکنند با این حال خیلی از مذاهب هستند که جز اصحاب نقل هستند اما تکفیری محسوب نمیشوند و تا حدودی عقلانیت را میپذیرند.
اگرچه اهداف دینی اهدافی ثابت و تغییر ناپذیرند اما از انعطاف و قابلیت تطبیق و اجرا در زمانهای مختلف برخوردار است که از آن میتوان در نظریهپردازی بازآفرینی تمدن اسلامی بهره گرفت. پیوند اصالت و مدرنیته با اجرای درست اصول ثابت و متغیر که جزء ماهیت اسلام است، ممکن میشود.
اجتهادهای متنوع و روشمندیهای متباین لازمه حرکت مدرنیته و تغییر است. در سیاست اسلامی، عقلگرایی جامعالاطراف و مبتنی بر نظام سازی، استراتژی، قانون و راهکار است. حاصل پیوند اصالت و عصر گرایی بازسازی اجتماعی دگرگونشده و نوزایی اجتماعی زنده و پویا است که ویژگیهای بارز چنین جامعهای همچون جسم زندهای که اجزای آن در پیوند ارگانیک و هماهنگ با یکدیگر عمل میکنند. عموم متفکران متعهد کشورهای اسلامی دغدغه بازآفرینی دارند و همجوشی عقل و نقل کمک فراوانی به تحقق آن خواهد کرد. لازمه بازآفرینی این تمدن نو، لایروبی و پالایش دین و سنت با یکدست و پاشیدن بذر عقلانیت به دیانت دینداران با دست دیگر است. در این صورت است که مخاطب دیندار میان زمین و آسمان رها نمیشود و ریشه درخت دین به سمت سرچشمه هدایت میشود.
حال سوال از نقش و جایگاه تقریب در میان دو عنصر اصالت و عصرگرایی است.آیا مولفه های سنت با تجدد در تعارض است؟ اگر پاسخ به این سوال مثبت است ایا تقریب کارآیی حل این تعارض میان سنت و تجدد را دارا است؟ وقتی مسئله ما سنت ـ تجدد شد، بهتدریج و خواهناخواه مذهب، زبان، ارزشها، هنجارها و الگوهای رفتاری موجود، سنت تلقی میشود که باید تحول بنیادی در جهت دوری از آن و دستیابی به تجدد صورت گیرد. در میان گروههای پیشگفته، نخبگان متمایل به غرب عناصر و مؤلفههایی از سنت را از عوامل عقبماندگی میدانند(واعظ زاده ؛1385؛164).
به نظر میرسد، تنها راه خروج از بحران عصر کنونی، انعطافپذیری در پرتو عقلانیت و هویت اسلامی باشد. به سخن دیگر، راهحل بحران هویت در میان مسلمانان، هماهنگی و همسانسازی رهنمودهای دینی با موازین عقل و مقتضیات دنیای جدید است. انعطافپذیری هویت اسلامی در پرتو خردورزی در عصر مدرنیته، چنان قابلیتی به آن میبخشد که پاسخگوی مشکلات اساسی جهان اسلام ازجمله سنت، تجدد، بنیادگرایی، تروریسم، دمکراسی و حقوق بشر است.
از سویی دیگر انعطاف پذیری مهمترین مولفه در میان اصحاب تقریباست که بدون توجه به تقریب بی معنا و دور از دسترس خواهد بود. منظور از انعطافپذیری، اجتهاد درون دینی در برابر مسائل روز است. در مقابل عنصر عقلگرایی و خردورزی، عنصر جزمگرایی قرار دارد که در مسائل متغیر هیچگونه انعطافپذیری ندارد(عیوضی؛1381؛107).
گروههایی از پیشوایان مذاهب اسلامی که در طول ادوار تاریخ اسلام با تقریب و تعامل با دیگر مذاهب همدل نبودند و مذهب خود حق مطلق و دیگران باطل و جزء فرق هالکه بر می شمارند در عقاِئد خود جزمیت بخرج مبدهند و حاضر به بازبینی در فقه و عقائد نیستند و با عنصر انعطاف بیگانه اند.
بنابراین از گذشته تابهحال همه احیاگرانی که دغدغه بحران هویت در اسلام داشتند، از دعوت گران به وحدت نیز بودهاند و این نشانگر پیوند دو گفتمان احیاگری و تقریب با یکدیگر است. با این توضیح میتوان استدلال کرد که تقریب پلی بین عصر گرایی و اصالت گرایی است که در سرشت خود بنمایه و ریشه در انعطاف و عقلگرایی دارد..
مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی پانزدهمین کنفرانس وحدت را در سال 1381 ش در تهران با عنوان «پایبندی به اصول و پاسخگویی به نیازهای زمان در فقه مذاهب اسلامی» (الاجتهاد و التجدید) برگزار کرد.
این کنفرانس با ارائه شش محور: اجتهاد و نقش آن در نواندیشی؛ عناصر انعطافپذیری اسلام و پاسخگویی آن به متغیرات اجتماعی؛ نظریه امام خمینی (ره) پیرامون نقش زمان و مکان در تغییر احکام؛ تئوری (ارتباط متقابل معارف بشری) و نقش آن در نسبی معرفی کردن معرفت دینی؛ هرمنوتیک و نسبت آن با اندیشه اسلامی؛ اجتهاد و تعدد قرائتها، سعی کرد چهره واقعی هویت اسلامی در پاسخگویی به نیازهای زندگی انسان امروز را تبیین کند. (میرآقایی ؛ 1381؛71)
انتهای پیام/