مدیرکل مراکز و موسسات تقریبی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی گفت: سلب هویت مسلمانان به بهانه آنچه که «تطبیق مسلمان با جهان» نامیده میشود و از سوی دیگر وارونه نشان چهره اسلام و ارائه چهره خشن از آن هویت اسلامی را از دو سو تهدید میکند.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب، علی ملکی مدیرکل مراکز و موسسات تقریبی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی یادداشتی را پیرامون «تقریب، راهکار بحران هویت در جهان اسلام» در اختیار خبرگزاری تقریب قرار داده است که در ادامه میآید:
شایسته است این مبحث را با طرح پرسش هایی درباره چرایی بحران هویت در میان مسلمانان آغاز کنیم: چرا فرهنگ و هویت اسلامی آنان دستخوش ناملایمات روزگار و جولانگاه غرب گشته است؟ آیا علت اساسی و ریشهای این بحران هویت، بیگانگان هستند و مسلمانان هیچگونه قصوری ندارند؟ درصورتیکه پاسخ مثبت باشد باید گفت: جهل مسلمانان علت سوءاستفاده و سلطه غرب برجهان اسلام است.
با شکست غرب از مسلمانان در جنگهای صلیبی به خود آمدند و به جستجو درباره علل شکست خود و رفع آن پرداختند؛ اما پژوهش گران و رجل سیاسی مسلمان هیچگاه به دنبال بررسی و تحلیل عوامل درونی شکست خود نبودند و مقصر اصلی شکست و عقبماندگی خود را عوامل بیرونی و در خارج از مرزهای خود میجستند. کشورهای اسلامی با استفاده از درآمد فروش نفتی خود و با انتشار و تبلیغ تعصبات مذهبی و فرقهای - نه دینی- اقدام به جنگهای فرقهای و مذهبی - درون دینی- و حتی در برخی موارد نیابتی و ساختگی میکنند و تقابل و واگرایی جای همگرایی و همسخنی را میگیرد. بدین ترتیب افزون بر نقش بیگانگان در عقبماندگی آنها، خود نیز در استمرار وابستگی به غرب سهم دارند.
نویسنده سعی دارد از ظرفیت تقریب در حل بحران واگرایی و ایجاد همگرایی حداقلی و نسبی در جهان اسلام استفاده و بهره برداری کند. مهمترین مولفه برای این مهم یاری گرفتن از «هویت اسلامی» به عنوان مرکز ثقل تمام ابزارهای تقریب است. چنانچه موفق به بازبینی و بررسی جنبه هایی از هویت اسلامی شویم که برای مسلمانان و بشریت مقبول است به بخشی از هدف این پژوهش رسیده ایم.
اسلام یکی از سه دین توحیدی غرب آسیا بهعنوان آخرین و جامعترین آنها است که برای ابعاد گوناگون زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی برنامه دارد و به انسان تربیتیافته مکتب خود هویت متمایز میبخشد. ازنظر اسلام، سعادت انسان فراتر از جمع جبری افراد است زیرا افراد در اجتماع زیربنای هویت جمعی را میسازد و مسیر تکاملی فرد از دنیا به آخرت از درون جامعه میگذرد. حال سؤال این است که هویت اسلامی چه ویژگیهای ثابت و متغیری دارد؟ و آیا در تمام نقاط جهان هویت اسلامی به یکشکل ثابت، آشکار و نمایان است؟
هویت اسلامی ارزشهای ثابت و فطری همچون «توازن»، «واقعگرایی»، «خردورزی» و «نرمش و انعطاف» دارد که همواره قرین و همراه عقل است. به همین علت قرآن به تعقل و اندیشه سفارش میکند. تعقل و خردورزی در ماهیت و درونمایه اسلام وجود دارد و در ابعاد گوناگون زندگی فردی و اجتماعی در جریان است.
تسخیری دراینباره میگوید: ایجاد هماهنگی و تناظر میان «هویت» و «عقل» در شکل باز و درعینحال جهانی آن است که اصول مسلم و ثابت جهان هستی و متغیرهای آن را در نظر میگیرد. در چنین برداشتی، نهادی برای خردورزی و آگاهیهای متحرک است(تسخیری؛1391؛185) از ویژگیهای تعقل و خردورزی جلوگیری از گرفتار شدن هویت اسلامی در دامن خودبینی و خودمحوری بیدلیل و روزمرگی و باز کردن عرصه و میدان برای اجتهادهای انسانی در متغیرهای اجتماعی است.
تمدن شکلگرفته بهوسیله پیامبر اسلام (ص) از چنین ماهیتی برخوردار بود. هرچند مسلمانان در طول تاریخ بنا به دلایل داخلی و خارجی از هویت اصیل خود دور شده و به بحران هویت، مشروعیت یا آسیبپذیری از درون و شکنندگی داخلی دچار شدند.
برداشتهای مختلف از اسلام در نقاط مختلف جهان اسلام وجود دارد: گروهی از کشورها و حتی جمعیتهای مسلمان طرفدار اسلام متعادلاند، گروهی دیگر طرفدار اسلام سلفیاند، برخی در پی نوعی بازگشت به اسلام اصیل و نشان دادن چهرهای خشن از اسلاماند.
بههرحال ادعای گزافی نیست که مهمترین اختلافها و بحرانهای کنونی در جهان اسلام عمدتاً ریشه در بحرانهای هویتی دارند. درمجموع گویا آنچه بهعنوان اختلافات اقتصادی در جهان اسلام وجود دارد، ریشههای هویتی، سیاسی و ایدئولوژیک دارد.
امروزه یورش و حمله به جهان اسلام؛ غرق شدن در لاابالیگری و هدف قرار گرفتن پیوستگی و هم پیوندیاش و فراموششدن عقل جمعی، فرهنگ عمومی و هماهنگیهای رفتاری امت اسلام از دردهای آن است. به تعبیر «آیت اله تسخیری» وقتی برای درانداختن امتی به حالت فلکلورسیم و سطحی گرایی کوشش میشود و اینکه امتی دچار تحجّر و خودمحور بینی تهی یا تعصب و نژادپرستیاش شود.(تسخیری؛1391؛188) پیوند میان استعمار و ارتجاع در سرزمینهای اسلامی موجب سیطره قدرتها و حفظ تداوم بقای حاکمیت مرتجعان بر ملتهای مسلمانان میشود. راهبرد دشمنان برای توقف مسلمانان در تحجر و سطحی گرایی، مشغول ساختن آنها به خود و اختلافات داخلی آنها است.
آنها برای تحقق این راهبرد خود زمانی موضوع ساختگی و بیاساس «هلال شیعی» و زمانی دیگر مسئله «اسلام فوبیا» و ایجاد هراس در افکار عمومی مردم جهان نسبت به اسلام پیش میکشند.
ترویج دیدگاه «احیای هویت اسلامی» بهجای افراطیگری اسلامی آغازگر مسیر حل بحران هویت در جهان اسلام است. احیای هویت اسلامی به احیاء تمدن طلایی و خروج از هژمونی تحمیلشده توسط قدرتهای فرا منطقه میانجامد.
امروزه هویت اسلامی از دو سو مورد تهدید است: از سویی سلب هویت مسلمانان به بهانه آنچه که «تطبیق مسلمان با جهان» نامیده می شود و از سوی دیگر وارونه نشان چهره اسلام و ارائه چهره خشنی از مسلمانی به بهانه برگشت به اسلام اصیل است.
بر این اساس جهان آینده، جهان «هویتها» است و تلاش کشورهای مختلف جهت هویتیابی یا هویتسازی شکل میگیرد. ضرورت دستیابی به وحدت و انسجام اسلامی در شرایطی کنونی جهان اسلام برای بازگشت به هویت مشترک اسلامی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. هویتی که مهمترین ارکان آن را عقلانیت، خردورزی، تعامل و انعطاف پذیری است.