تبیین ابعاد و اهداف مختلف حج در بیان مقام معظم رهبری
با مطالعه آیه ۹۷ سوره مبارکه «مائده» و فهم مسئله حج به مثابه «قیاماً للناس» میتوان حج را مایه ثبات و قوام امت اسلامی و تعلیمات آن را بناکننده یک سبک زندگی جدید اسلامی و شیوه همزیستی مؤمنانه و برادرانه در میان امت اسلام دانست.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب، در دیدار اخیر کارگزاران و مسئولان حج با رهبر معظم انقلاب، ایشان در تبیین ابعاد و اهداف مختلف حج با استناد به آیه ۹۷ سوره مبارکه «مائده» فرمودند: «قرآن کریم درباره حج در یک جمله کوتاه تقریباً همه حکمت حج را بیان کرده که اگر چنانچه ما بتوانیم فکر کنیم، استفاده کنیم از بیانات معصومین، از تدبّر در قرآن، از این یک کلمه خیلی چیزها میشود فهمید. در همین سوره مائده میفرماید: جَعَلَ اللَهُ الکَعبَةَ البَیتَ الحَرامَ قیاماً لِلنّاس؛ [البتّه] فقط کعبه هم نیست دیگر؛ بعد [دارد] شهرالحرام، هَدْی و قلائد و امثال اینها ــ که مجموعه حج را میخواهد بیان کند، نه خصوص کعبه شریف را ــ همه اینها برای چیست؟ قیاماً للنّاس است. «قیام» در اینجا به معنای مصدری نیست. قیام را اهل لغت و اهل تفسیر معنا کردهاند و میگویند قیام در اینجا به معنای «ما یَقومُ به الشّیء» است؛ [یعنی] ستون؛ یک بنایی تکیه به یک ستون میکند؛ به این میگویند «قیام»؛ آن ستون، قیام است.
اینجا خدای متعال میگوید که حج، ستون زندگی بشر است؛ این خیلی مهم است. «قیاماً للنّاس» است؛ مال ناس است؛ مال من و شما و این و آن، چند نفر، تعداد یک نسل، یک جمعیّت، یک مجموعه نیست؛ مال ناس است، مال بشریّت است، قیام است برای بشر. این کلمه «قیام» دوبار در قرآن به کار رفته؛ دو مرتبه این کلمه قیام در قرآن به کار برده شده: یکی درباره ثروت ملّی است: لا تُؤتُوا السُّفَهاءَ اَموالَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللَهُ لَکُم قیاما؛ این فقط اینجا است. اموال را، مال را در جامعه، ثروت را خدای متعال وسیله قیام جامعه قرار داده و واقعش هم همین است دیگر؛ بدون مال و بدون ثروت که جامعه نمیتواند حرکت بکند. نیاز به ثروت و مال دارد؛ از لحاظ جنبه مادّی، بشر احتیاج به آن دارد. یکی هم اینجا است: جَعَلَ اللَهُ الکَعبَةَ البَیتَ الحَرامَ قیاماً لِلنّاس؛ اینجا هم قیام است.»
در واقع قیام بودن حج از منظر تعلیماتی است که در این فریضه به مسلمانان نسل به نسل تعلیم داده شود و این خود میتواند یک سبک زندگی جدید اسلامی و شیوه همزیستی مؤمنانه و برادرانه را در میان امت اسلام بنا کند که در این نوشتار به بیان تفاسیر و نکات مربوط به این آیه میپردازیم:
ترجمه آیه: «خداوند [زيارت] كعبه بيت الحرام را وسيله به پا داشتن [مصالح] مردم قرار داده، و ماه حرام و قربانيهاى بىنشان و قربانيهاى نشاندار را [نيز به همين منظور مقرّر فرموده است]، اين [جمله] براى آن است تا بدانيد كه خدا آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است مىداند، و خداست كه بر هر چيزى داناست.»
مرحوم علامه طباطبایی پیرامون این آیه در تفسیر المیزان آورده است: «اینکه خداوند کعبه را حرم امن خود قرار داده است و ماه حرام وقربانیهای نشاندار و قربانیهایی را که همراه خود به حج میبرند تشریع فرموده غرض از همه اینها این بوده که کعبه را پایه حیات سعادتمندانه اجتماعی برای مردم قرار داده و آن را قبلهگاه مردم نموده تا در نماز دل و روی خود را متوجه آن کنند و اموات خود و قربانیهای خود را به سوی آن متوجه نمایند و در هر حال احترامش کنند و با تشکیل جمعیت واحد اجتماع و دینشان زنده و پایدار گردد و همچنین کعبه را پایگاه و ستونی قرار داد که مردم به آن اعتماد کنند و دلهایشان یکی گردد و در ایام حرام جنگ را تحریم نموده و جان و مال و عرض خود را ازدستبرد دشمن ایمن نمایند و به جهت نزدیکی دلهایشان از یکدیگر در برابر دیگران پشتیبانی نمایند و اینها همه برای آن است که بدانید که خدا نسبت به آنچه در آسمانها و زمین است علم دارد و از همه چیز آگاه است پس در امور و احکامی که جعل مینمایند جمیع مصالح را در نظر میگیرد و کسی توهم نکند که این احکام لغو و یا ناشی از خرافات عهد جاهلیت است.»
آیتالله مکارم شیرازی نیز در تفسیر نمونه در این باره بیان میدارد «این آیه، به اهمیت «مکّه» و اثر آن در سازمان زندگى اجتماعى مسلمان ها اشاره کرده، نخست مى فرماید: «خداوند کعبه، بیت الحرام را وسیلهاى براى اقامه امر مردم قرار داده است و ماه حرام و قربانىهاى بىنشان و قربانىهاى نشان دار. این خانه مقدس، رمز وحدت مردم و مرکزى براى اجتماع دلها و کنگره عظیم براى استحکام پیوندهاى گوناگون مىباشد و در پرتو این خانه مقدس و مرکزیت و معنویت آن، که از ریشههاى عمیق تاریخى مایه مىگیرد مىتوانند بسیارى از نابسامانىهاى خود را سامان بخشند و کاخ سعادت خود را بر پایه آن استوار سازند.
حقیقت این است که: با توجه به وسعت معنى «قِیاماً لِلنّاسِ» مسلمانان مى توانند در پناه این خانه و دستور سازنده حج، همه کارهاى خود را سامان بخشند و از آنجا که این مراسم باید در محیطى امن و امان از جنگ و کشمکش و نزاع صورت گیرد، اشاره به اثر ماههاى حرام (ماههایى که جنگ مطلقاً در آن ممنوع است) در این موضوع کرده، مىفرماید: «وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ».
نظر به این که وجود قربانىهاى بىنشان (هَدْى) و قربانىهاى نشاندار (قَلائِد) که تغذیه مردم را در ایامى که اشتغال به مراسم حج و عمره دارند تأمین کرده و فکر آنها را از این جهت آسوده مىکند، تأثیرى در تکمیل این برنامه دارد به آنها نیز اشاره کرده، مىفرماید: «وَ الْهَدْىَ وَ الْقَلائِدَ».
از آنجا که مجموع این برنامهها و قوانین و مقررات حسابشده، درباره صید و همچنین حرم «مکّه» و ماه حرام و غیر اینها حکایت از عمق تدبیر و وسعت علم چنین قانونگذارى مىکند، در پایان آیه چنین مىفرماید: خداوند این برنامههاى منظم را به خاطر این قرار داد تا بدانید علم او به اندازهاى وسیع است که آنچه در آسمانها و زمین است مىداند و از همه چیز ـ مخصوصاً نیازمندىهاى روحى و جسمى بندگانش ـ با خبر است.
با توجه به آنچه در بالا گفتیم، پیوند آغاز و انجام آیه روشن مىشود؛ چرا که این دستورات عمیق تشریعى را کسى مىتواند، تنظیم کند که از عمق قوانین تکوینى آگاه و باخبر باشد، تا کسى از تمام جزئیات زمین و آسمان و آنچه به حکم آفرینش در روح و جسم انسان قرار دارد آگاه نباشد، نمىتواند چنین احکامى را پیشبینى کند، زیرا قانونى صحیح و سازنده است که هماهنگ با قانون خلقت و فطرت باشد.»
رهبر معظم انقلاب نیز در خصوص این آیه میفرمایند: «حج، نِماد امت اسلامی و آموزنده نوع رفتاری است که این امت بزرگ برای تأمین سعادت خود باید در پیش گیرد. میتوان حج را در حرکت هدفمند و آگاهانه و متنوّع همگان در جهتی واحد خلاصه کرد. تار و پود این حرکت، یاد خدا و همدلی بندگان خدا است، و هدف آن ایجاد پایگاه مستحکم معنوی برای زندگی سعادتمندانه انسان: جعل اللَّه الکعبة البیت الحرام قیاماً للناس و الشهر الحرام و الهدی و القلائد.» (۱۸ بهمن ۱۳۸۱، پیام به کنگره عظیم حج) و در پیام دیگری به کنگره حج با اشاره به گنجانیده شدن عناصر اصلی برای تربیت فردی و اجتماعی در فریضه حج میفرمایند: «بدین گونه است که کعبه شریف و مناسک حج، مایه قوام و قیام جوامع بشری و انباشته از سود و بهره برای انسانها است: جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاس» (۱۷ آذر ۱۳۸۷)
لذا باید گفت اجتماع ميليونى مسلمانان در مكّه، بدون تشريفات و امتيازات و بدون جدال لفظى و نزاع عملى در مكانى مقدّس، از امتيازات اسلام است و اگر منافع گوناگونى كه در پرتو مراسم حج حاصل مىشود از قبيل: حلاليّت طلبيدن هنگام رفتن، ديد و بازديد، پرداخت خمس و زكات، آشنايى با معارف و امّتها، قرار گرفتن در قديمىترين مركز توحيد، همناله شدن با انبيا و پا جاى پاى آنها قرار دادن، توبه كردن در صحراى عرفات و مشعر، به ياد قيامت افتادن، مانور سياسى و برائت از كفّار و ساير بركات را در نظر بگيريم، مىفهميم كه اين برنامههاى حج برخاسته از علم بىنهايت خدايى است كه بر همه چيز هستى آگاه است و هرگز علم محدود نمىتواند دستورى به اين جامعيّت و جذّابيّت صادر كند.
براین مبنا میتوان از این آیه چنین نتیجه گرفت که:
ـ حج، مايه ثبات و قوام است.
ـ سامانبخشى امور، نياز به تجمّع، وحدت، عبادت، احترام و حرمت، «بيت الحرام» و آرامش و امنيّت «الشَّهْرَ الْحَرامَ» و كارهاى پنهان و بىنشان و با نشان «الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ» و تأمين غذاى مورد نياز دارد.
ـ كسى حقّ قانونگذارى دارد كه از تمام هستى آگاه باشد.
ـ مسجد و مسلخ، وسيله قوام دين و دنياى مردم است.
ـ حجّى كه سبب قوام جامعه نباشد حج واقعى نيست.
ـ اگر جامعه ثبات داشته باشد، زمينه خداشناسى در آن رشد مىكند.