تاریخ انتشار۹ شهريور ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۲۹
کد مطلب : 24817
21 رمضان مناسبت شهادت مولي متقيان

وصيت هاي امام علي (ع)

وهنگامي كه شمشير بر فرق مبارك حضرت علي(ع) فرود آمد: «بسم الله و بالله و علي ملة رسول الله فزت برب الکعبه»; "به نام خدا و سوگند به خداوند و بر ملت رسول خدا(ص) به خداي کعبه، رستگار شدم"
وصيت هاي امام علي (ع)
مردم فرياد ميزند او را بگيريد. صداها بلند شد. مردم به سوي محراب دويدند
حضرت علي(ع) در محراب افتاده بود و خاک بر فرق مبارکش ميريخت و اين آيه مبارکه را قرائت مينمود:
«منها خلقناکم و فيها نعيدکم و منها نخرجکم تارةً اخري»
"از خاک شما را آفريديم و به خاک شما را بر ميگردانيم و بار ديگر شما را از خاک بيرون ميآوريم"
 
سپس فرمود:
«جاء امرالله و صدق رسول الله، هذا ما وعدنا الله و رسوله»؛ "رسيد فرمان خدا، و راست گفت رسول خدا، اين وعده‏اي است که خدا و رسولش به ما داده بود"
 
بعد از ضربت خوردن حضرت علي(ع)، زمين لرزيد و درياها طوفاني شد و آسمانها متزلزل گشت و درب‏هاي مسجد به هم خورد و باد سياهي وزيدن گرفت که جهان را تاريک ساخت و جبرئيل(ع) در ميان آسمان و زمين به طوري که همه مردم شنيدند فرمود:

«تهدمت والله ارکان الهدي قتل علي المرتضي قتله اشقي الاشقياء»;(۱۱)
"به خدا سوگند، پايه‏هاي هدايت ويران شد. علي مرتضي کشته شد. او را شقي ترين اشقيا کشت"
 
حضرت علي(ع) دو روز بعد در بيست و يکم ماه مبارک رمضان به درجه رفيع شهادت نايل آمد. 

وصيت هاي اميرالمومنين علي عليه السلام
اين وصيت، گرچه خطاب به حسنين - عليهما السلام - است ولى در حقيقت‏براى تمام بشر تا پايان عالم است. اين وصيت را عده‏اى از محدثان ومورخانى كه قبل از مرحوم سيد رضى وبعد از او مى‏زيسته‏اند با ذكر سند نقل كرده‏اند.(۱) البته اصل وصيت‏بيشتر از آن است كه مرحوم سيد رضى در نهج البلاغه آورده است. اينك قسمتى از آن را مى‏آوريم:

اوصيكما بتقوى الله و ان لا تبغيا الدنيا و ان بغتكما و لا تأسفا على شي‏ء منها زوي عنكما و قولا بالحق و اعملا للاجر و كونا للظالم خصما وللمظلوم عونا.

شما را به تقوى وترس از خدا سفارش مى‏كنم و اينكه در پى دنيا نباشيد، گرچه دنيا به سراغ شما آيد و بر آنچه از دنيا از دست مى‏دهيد تأسف مخوريد. سخن حق را بگوييد و براى اجر وپاداش (الهى) كار كنيد و دشمن ظالم وياور مظلوم باشيد.


اوصيكما و جميع ولدي و اهلي و من بلغه كتابي بتقوى الله و نظم امركم و صلاح‏ذات بينكم، فاني سمعت جدكم صلى الله عليه و آله و سلم يقول:«صلاح ذات البين افضل من عامة الصلاة والصيام‏».

من، شما و تمام فرزندان و خاندانم و كسانى را كه اين وصيتنامه‏ام به آنان مى‏رسد به تقوى و ترس از خداوند و نظم امور خود و اصلاح ذات البين سفارش مى‏كنم، زيرا كه من ازجد شما صلى الله عليه و آله و سلم شنيدم كه مى‏فرمود:اصلاح ميان مردم از يك سال نماز و روزه برتر است.

الله الله في الايتام فلا تغبوا افواههم ولا يضيعوا بحضرتكم. والله الله في جيرانكم فانهم وصية نبيكم.ما زال يوصي بهم حتى ظننا انه سيورثهم.

خدا را خدا را در مورد يتيمان; نكند كه گاهى سير وگاهى گرسنه بمانند; نكند كه در حضور شما، در اثر عدم رسيدگى از بين بروند.

خدا را خدا را كه در مورد همسايگان خود خوشرفتارى كنيد، چرا كه آنان مورد توصيه وسفارش پيامبر شما هستند. وى همواره نسبت‏به همسايگان سفارش مى‏فرمود تا آنجا كه ما گمان برديم به زودى سهميه‏اى از ارث برايشان قرار خواهد داد.

والله الله في القرآن لا يسبقكم بالعمل به غيركم. و الله الله في الصلاة فانها عمود دينكم. و الله الله في بيت ربكم لا تخلوه ما بقيتم فانه ان ترك لم تناظروا.

خدا را خدا را در توجه به قرآن; نكند كه ديگران در عمل به آن از شما پيشى گيرند. خدا را خدا را در مورد نماز، كه ستون دين شماست. خدا را خدا را در مورد خانه پروردگارتان; تا آن هنگام كه زنده هستيد آن را خالى نگذاريد، كه اگر خالى گذارده شود مهلت داده نمى‏شويد وبلاى الهى شما را فرا مى‏گيرد.


والله الله في الجهاد باموالكم وانفسكم و السنتكم في سبيل الله. وعليكم بالتواصل والتباذل واياكم والتدابر و التقاطع. لا تتركوا الامر بالمعروف و النهي عن المنكر فيولى عليكم شراركم ثم تدعون فلا يستجاب لكم.

خدا را خدا را در مورد جهاد با اموال وجانها و زبانهاى خويش در راه خدا. وب ر شما لازم است كه پيوندهاى دوستى ومحبت را محكم كنيد وبذل وبخشش را فراموش نكنيد و از پشت كردن به هم و قطع رابطه برحذر باشيد. امر به معروف ونهى از منكر را ترك مكنيد كه اشرار بر شما مسلط مى‏شوند، بدترين شما حكمراني را به دست گيرند، و سپس هرچه دعا كنيد مستجاب نمى‏گردد.

سپس فرمود:

اى نوادگان عبد المطلب، نكند كه شما بعد از شهادت من دست‏خود را از آستين بيرون آوريد و در خون مسلمانان فرو بريد وبگوييد اميرمؤمنان كشته شد و اين بهانه‏اى براى خونريزى شود.

...الا لا تقتلن بي الا قاتلي. انظروا اذا انا مت من ضربته هذه فاضربوه ضربة بضربة، و لا تمثلوا بالرجل، فاني سمعت رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم يقول:«اياكم و المثلة و لو بالكلب العقور».(۲)

آگاه باشيد كه به قصاص خون من تنها قاتلم را بايد بكشيد. بنگريد كه هرگاه من از اين ضربت جهان را بدرود گفتم او را تنها يك ضربت‏بزنيد تا ضربتى در برابر ضربتى باشد. و زنهار كه او را مثله نكنيد(گوش وبينى واعضاى او را نبريد)، كه من از رسول خدا شنيدم كه مى‏فرمود:«از مثله كردن بپرهيزيد، گرچه نسبت‏به سگ گزنده باشد».


وصاياي ديگر
به غيراز وصيت كوتاهي كه در نهج البلاغه از امام علي(عليه السلام) ثبت گرديده وصيت هاي ديگري در سند هاي قديمي ديده مي شود. " قاضى محمد بن سلامه" معروف به قضاعى متوفاى ۴۰۵ هجرى در مجموعه‏اى از سخنان على كه آن را دستور معالم الحكم ناميده،اين وصيت را از امام آورده است.چون پسر ملجم او را ضربت زد، امام حسن گريان بر او درآمد.پرسيد:
-«پسرم چرا گريه ميكنى؟» 

-«چرا نگريم كه تو در نخستين روز آن جهان و آخرين روز اين جهانى.»

-«پسرم!چهار چيز را كه به تو ميگويم به خاطر بسپار و به كار دار،و چهار چيز را كه اگر بدان كار نكنى اندك زيانى به تو نمي رساند.»

-«پدر آن چهار چيز كه بايد به كاربندم چيست؟»

-«خرد برترين توانگرى است
نادانى بدترين تهيدستى  است
خودبينى وحشتناك‏ترين وحشت است
و خوشخوئى گرامى‏ترين حسب است.»


-«اين چهار خصلت،آن چهار ديگر را هم بگو»: 

بپرهيز:
«از دوستى احمق كه او خواهد تو را سود رساند ليكن به زيانت كشاند.
از دوستى با دروغگو  كه دور را به تو نزديك و نزديك را دور نمايد.
از دوستى بخيل كه چيزى را كه بدان سخت نيازمندى از تو دريغ ميدارد.
و دوستى تبهكار كه تو را به هنگام سود خود ميفروشد.»

و هم اين وصيت را در مجموعه خود آورده است:

چون امير مؤمنان ضربت‏خورد كسان او و گروهى از ياران خاص او گرد وى فراهم آمدند.امام فرمود:

«سپاس خداى را كه اجل‏ها را مدت نهاده است و روزى بندگان را مقدر داشته،و براى هر چيز حدى گذارده و در كتاب خود از چيزى كوتاهى نفرموده.كه گويد:

هر جا باشيد مرگ شما را درمى‏يابد هر چند در برجهاى استوار برافراشته باشيد. ( نساء،آيه ۷۸)

و خداى عز و جل گفت:

اگر در خانه‏هاى خود مانيد، آنان كه سرنوشتشان كشته شدن است‏ به كشتنگاه خود مى‏روند.(
آل عمران،۱۵۴)


و پيمبر خود را گفت:

به معروف امر كن و از منكر بازدار و بدانچه به تو مى‏رسد شكيبا باش كه اين از كارهاست كه در آن عزم راسخ بايسته است.( القمان،۱۷.)

حبيب خدا و بهترين آفريده او كه راستگو است و راستگويى او گواهى شده است مرا از اين روز خبر داد،و سفارش كرد و گفت على چگونه‏اى اگر ميان مردمى بمانى كه در آنان خير نيست. مى‏خوانى و پاسخت نميدهند،اندرز ميدهى،ياري ات نميكنند.يارانت از تو به يكسو مى‏شوند و خيرخواهانت‏خود را ناشناس مى‏نمايانند و آن كه با تو مي ماند از دشمنت‏بر تو سخت‏تر است. چون از آنان خواهى (به ياري ات) برخيزند روى بر مي گردانند و اگر پاى بفشارى،گريزان پشت مي كنند. چون تو را ببينند كه فرمان خدا را بر پا ميدارى و آنانرا از دنيا باز مي گردانى آرزوى مردنت را مي كنند. از آنان كسى است كه آنچه را در آن طمع بسته بود از او بريده‏اى،و او خشم خود را مى‏خورد و كسى كه خويشان او را كشته‏اى و او كينه‏خواه تو است و مرگ تو را انتظار مى‏برد، و بلاها كه روزگار بر سرت آورد. سينه همه‏شان پر كينه است و آتش خشمشان افروخته، و پيوسته ميان آنان چنين به سر خواهى برد تا تو را بكشند يا گزندى به تو رسانند و بدان نام‏ها كه مرا ناميدند، بنامند،و گويند كاهن است و گويند جادوگر است و گويند دروغگو است و دروغ بندنده[افترا زننده].پس شكيبا باش كه تو بايد به من اقتدا كنى و خدا چنين فرموده است كه گويد:

همانا رسول خدا براى شما سرمشق خوبى است. ( احزاب،۲۱)

على!خداى عز و جل مرا فرموده است تو را نزديك خويش آرم و دور نگردانم. تو را بياموزم و وانگذارم و با تو بپيوندم و بر تو ستم نرانم.

اين وصيت رسول خداست و عهد اوست‏با من،پس من،اى گروهى كه به فرمان خدا برپائيد و دين او را پاسدارى مى‏نمائيد و در گرفتن حق يتيمان و درويشان پابرجاييد،شما را پس از خود به تقوى وصيت ميكنم و از فريفته شدن به زر و زيور آن مى‏پرهيزانم كه دنيا كالاى فريب است.

از راه دل‏بستگان به دنيا به يكسو شويد،آنان كه غفلت‏بر دلهاشان پرده افكنده است تا آنكه آنرا كه گمان نمى‏بردند(عذاب الهى)به سويشان آمد،حالى كه آگاه نبودند گرفتار شدند.
بيش از شما مردمى بودند كه پيمبران خويش را پيروى نمودند،اگر پى آنان را گيريد و اقتدا به ايشان كنيد گمراه نخواهيد شد.همانا پيمبر خدا،كتاب خدا و عترت خويش را ميان شما نهاده است.علم آنچه مى‏كنيد و يا از آن مى‏پرهيزيد نزد آنان است.آنان راه پيدا و روشنائى هويدايند، وپايه‏هاى زمين و بر پا دارندگان عدل.از نور آنان روشنى جويند و در پى آنان راه پويند از درختى كه رستنگاه آن به بار است و ريشه‏اش پايدار و شاخه‏اش رفته به آسمان.و ميوه آن خوشگوار رسته در سرزمين حرم و سيراب از آب كرم.پالوده از خس و خاشاك و چيزهاى ناپاك.گزيده از پاكترين زاده مردمان،از بهترين خاندانهاى آدميان.از آنان مبريد تا از هم نبريد و از آنان به يكسو مشويد تا پراكنده نشويد.

با آنان باشيد تا راه را بيابيد و رستگار شويد.و پاس جانشينى رسول خدا را هر چه نيكوتر درباره آنان رعايت كنيد.چرا كه او فرمود:«كتاب خدا و اهل بيت از هم جدا نشوند تا بر من در حوض(كوثر)درآيند.»

شما را به خدايى مى‏سپارم كه امانتهاى خود را ضايع نخواهد كرد. خدا شما را بدانچه در آرزوى آنيد برساند و از آنچه از آن بيم داريد نگه دارد به دوستان و جانشينان من سلام برسانيد.


خدا شما را نگهدارد و حرمت پيمبرتان را در ميان شما حفظ فرمايد.و السلام.»(۴)

منبع: كتاب على از زبان على يا زندگانى اميرالمومنين(ع) صفحه ۱۶۸ دكتر سيد جعفر شهيدى


پى‏نوشت‏ها

۱- ابو حاتم سجستانى، المعمرون والوصايا، ص‏۱۴۹; تاريخ طبرى، ج‏۶، ص ۸۵; تحف العقول، ص‏۱۹۷; من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص ۱۴۱; كافى، ج‏۷، ص ۵۱; در مروج الذهب، (ج‏۲، ص ۴۲۵) قسمتى از آن نقل شده است; مقاتل الطالبيين، ص ۳۸.

۲- نهج البلاغه، نامه شماره‏۴۷.

۳- طبقات ج ۳ - ص ۹۰-۸۹.
۴- همان كتاب،ص ۸۹-۸۵

منبع : سايت علمي دانشجويان ايران
https://taghribnews.com/vdcbzwb5.rhba8piuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی