نگاه سکولاریستی به عاشورا و تحدید امام حسین (ع) به شیعیان
اختصاصی
بارها دیدهایم که جریانی خاص با به کار بردن تعبیر قیام برای حرکت و شهادت امام حسین(ع) به شدت مخالفت داشته و حرکت امام حسین(ع) به سوی کربلا را وظیفهای عرفانی برای شخص ایشان تفسیر میکند که قابل درسآموزی و الگوپذیری نیست.
اشتراک گذاری :
خبرگزاری تقریب، مهدی مسائلی: چندی است که موضوع نفوذ تفکرات سکولار در حوزههای علمیه از مباحث پرحاشیه و داغ سیاسی و فرهنگی کشور شده است و مباحثات فراوانی بر سر آن صورت گرفته است. در این میان به نظر میرسد بعضی با نیت دفاع ازکلیت حوزههای علمیه، نسبت به وجود جریانهای سکولار غافل شده و چشم بسته وجود اندیشههای سکولاری را در حوزههای علمیه انکار میکنند.
اما امروز جریان فعالی در حوزه علمیه، معارف اسلامی و آموزههای شیعی را به گونهای تفسیر میکنند که غیر از ابعاد فردی، عرفانی و باطنی چیزی ورای آنها باقی نمیماند. این افراد حتی سیاسیترین رفتار شیعه یعنی عزاداری امام حسین علیهالسلام را به گونهای تفسیر نموده و به اجرا میگذارند که از همه ابعاد اجتماعی و سیاسیاش تهی شده است.
در این راستا بارها دیدهایم که جریانی خاص با به کار بردن تعبیر قیام برای حرکت و شهادت امام حسین(ع) به شدت مخالفت داشته و حرکت امام حسین(ع) به سوی کربلا را وظیفهای عرفانی برای شخص ایشان تفسیر میکند که قابل درسآموزی و الگوپذیری نیست. این افراد عزاداری شیعیان را نیز صرفا وظیفهای معنوی و عرفانی میدانند که تنها بر پایه همدردی با شخص امام حسین(ع) استوار است و بر این اساس، هرچه عزاداران بر بدنش آسیبهای بیشتری وارد کند، همدردی بهتری با آن حضرت داشته و عزاداری پرمعناتری داشته اند. بدین خاطر است که این افراد قمهزنی را شعیره بزرگ و احسن العزاء (بهترین صورت عزاداری) نامگذاری کرده و برای حفظ آن از هرتلاشی فروگذار نمیکنند.
این افراد با بیان فلسفه و اهداف عزاداری نیز به شدت مخالف بوده و پرداختن به آن را یک انحراف بزرگ تصور میکنند. با این رویکرد در سالهای تبلیغات فراوانی برای تخریب چهره استاد شهید مطهری تدارک دیدهاند. زیرا ایشان در کتاب حماسه حسینی فصلی جدید را در نگرش به عاشورا و اهداف امام حسین (ع) پایه گذاشت و با تبیین مبانی اجتماعی و سیاسی عاشورا بسیاری از خرافات و رفتارهای غیرهمسو با عاشورا را بیهویت ساخت. افزون بر این، نقدهای شهید مطهری بر بسیاری از اخبار و حکایات جعلی و موهن از عاشورا به مذاق کسانی که عاشورا را تنها بر پایه احساسات و گزارههای عرفانی تفسیر میکنند، خوش نیامده و آن را یک خیانت بزرگ به عاشورا قلمداد میکنند.
وجود چنین تفسیری از آموزههای سیاسیِ تشیع همچون عاشورا، در عمل چهرهای سکولار از این جریان ترسیم میکند و بدین خاطر در سالهای اخیر جریانهای لائیک یا طرفدار اسلام سکولار، با این جریانها پیوند خورده و حمایتهای فراوانی از آنها داشتهاند. البته جمود فکری و تندروی جریان افراطگرای شیعه چندان موردپسند جریان لیبرال نیست، ولی از آنجا که افراطگرایان شیعه نیز در نهایت جامعه را به سمت تفکراتِ لیبرال سوق میدهد،همراهی با افراطگرایان و حمایت از آنها یک راهبرد مهم برای جریانهای سکولار است. چنانچه در سالهای اخیر شبکههای ماهوارهای مخالف حکومت اسلامی ایران، همچون صدای آمریکا و بیبیسی و...، دفاع خاصی از نمادهای اعتراضیِ افراطگرایان شیعه، همچون قمهزنی داشتهاند.
از این گذشته تفسیر این افراد از مناسک عزاداری به گونه ای است که آن را غیر قابل تسری به سایر مسلمانان و فرق اسلامی میکند. زیرا این افراد ارتقاء کیفیت عزاداری را برپایه آسیبزدن به بدن میدانند. این در حالی است این نگاه در میان شیعیان نیز مقبولیت ندارد چه برسد به اهلسنت. متأسفانه این تفسیر نادرست از عزاداری بعضی از اهلسنت را ناخواسته در تقابل و تعارض با عاشورا و عزاداری قرار میدهد.
اما حقیقت اینکه تمام اهلسنت از شهادت امام حسین علیهالسلام اندوهناک بوده و بسیاری از روضههای عاشورایی از طریق اهلسنت به دست شیعه رسیده است.
همچنانکه حرکت و قیام امام حسین(ع) حرکت اسلامی بود و آن حضرت در این مسیر از همه مسلمانان یاری خواست و در تبیین انگیزه قیام خویش فرمود: «وَ عَلَى الاِسْلامِ، السَّلامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الاُمَّةُ بِراع مِثْلَ یَزِیدَ؛ هنگامى که امّت اسلامى به زمامدارى مثل یزید گرفتار آید، باید فاتحه اسلام را خواند!» (سید بن طاووس،لهوف، ص ۹۹)
با این مقدمه نباید عزاداری به گونهای تعریف شود که محدود به تشیع باشد وانجام آن برای اهلسنت ایجاد دافعه کند. امروزه بسیاری از اهلسنت در ایام محرم به ذکر شهادت امام حسین(ع) میپردازند و به سبک خویش برای آن حضرت روضهخوانی میکنند.