در شیوع بیماری کرونا فهمیدیم انسان در بلاها و گرفتاریها به خدا نزدیکتر است؛ گرچه زود فراموشش میشود و دوباره خدا را موکول میکند به روز مبادا.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب، «سید مهدی سیدی» در یادداشتی درباره عبرت هایی که می توان از بیماری همه گیر کرونا گرفت، نوشت:
سال 2020، بشر در پیشرفتهترین حالت خود قرار دارد؛ اتم را شکافته و فضا را به تسخیر درآورده است. هیچ نقطه از کره خاکی، از علم و قدرت او در امان نیست؛ با سرعتی هیجانانگیز فناوریهای نوین را میبلعد؛ تا آنجا که خود را خدا میپندارد؛ ناگهان ویروسی ناچیز، جهانِ جذاب او را تاریک میکند و او را به تسلیم وا میدارد؛ در این همه، عبرتهایی است برای آنان که میخواهند خوب شوند:
1. فهمیدیم انسان خیلی ضعیف است؛ موجودی ناتوان و لطمهپذیر!
(خُلِقَ الإِنسانُ ضَعيفاً - انسان ضعيف خلق شده است)
2. فهمیدیم علم انسان هرمقدار هم که زیاد باشد، باز کم است. یک ویروس، نظام علمی و اجتماعی او را فلج میکند و تا بیاید راه چارهای جدید بیابد، مشکل بعدی دوباره او را تسلیم میکند. هنوز صفحات زیادی از کتاب خلقت باقی است که انسان نخوانده است.
(يَعْلَمُ ما بَينَ أَيديهم و ما خَلْفَهُم و لا يُحيطونَ بِه عِلما - خداست كه از آنچه در جلو آنان و آنچه در پشت سرشان باشد آگاه ميباشد و علم ايشان به آن احاطه ندارد)
3. فهمیدیم انسان مغرور است و همین کبر و خودخواهی کار دستش میدهد. آنقدر طغیان میکند تا سرانجام بینیاش را به خاک بمالند.
(كَلاَّ إِنَّ الإِنسانَ لَيَطْغى؛ أَنْ رَآهُ اسْتَغنى - حقا كه آدمى نافرمانى مىكند، هر هنگام كه خويشتن را بینياز ببيند)
4. فهمیدیم انسان در بلاها و گرفتاریها به خدا نزدیکتر است؛ گرچه زود فراموشش میشود و دوباره خدا را موکول میکند به روز مبادا.
(و إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى ضُرٍّ مَسَّه - وقتى اين انسان گرفتار ناراحتى مىشود، ما را در حالت خوابيده يا نشسته يا ايستاده مىخواند ولى همين كه ناراحتى را از او برطرف مىسازيم، آن چنان در غفلت فرو مىرود كه گويا هرگز از ما تقاضايى نداشته است)
5. فهمیدیم بسیاری خدا را فقط در حد حرف قبول دارند و همینکه به مخمصهای سخت گرفتار میشوند به همه باورهایشان چوب حراج میزنند.
(وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّهَ عَلى حَرفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِه وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَهٌ انْقَلَبَ عَلى وَجْهِه - بعضى از مردم خدا را فقط با زبان عبادت مىكنند وقتى خیرى به آنها مىرسد، اطمينان پيدا مىكنند و هنگامى كه گرفتار ناراحتيها مىشوند، از دين برگشته و منقلب مىشوند)
6. فهمیدیم که درمان و دوا فقط از آن خداست؛ بقیه، فقط و فقط اسبابی هستند که جز به خواست و اراده خدا، عمل نمیکنند.
(وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُو يَشْفين - و اوست کسی که هر گاه بيمار شوم، مرا شفا مىدهد)
7. فهمیدیم از بزرگترین و ترسناکترین مجهولات آدمی آن است که نمیداند کی، کجا و چگونه می میرد؟
(و ما تَدْري نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوت - و هيچ كس نمىداند كه به كدام سرزمين مرگش فرا مىرسد)
8. فهمیدیم مهمتر از زنده ماندن در مصیبتها، آرام بودن است؛ و فقط آنان آرام و مطمئن باقی میمانند که با خدای خود ارتباطی صمیمانه دارند.
(بَلى مَن أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّه وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّه و لا خَوْفٌ عَلَيْهِم وَ لا هُم يَحْزَنُون - آرى هر كسى تسليم حكم خدا شود و نيكوكار باشد، پاداش او نزد خداوند ثابت است. اينان نه ترسى دارند و نه غمگين مىشوند)