مقاومت در لبنان؛ تهدیدی حیاتی برای رژیم صهیونیستی/ بحران لبنان، شخصیتهای فاسد را به زیر خواهد کشید
تحلیلگر برجسته عرب با طرح پرسشهایی درباره چرایی تلاش دشمنان برای اجرای سناریوی سوریه در لبنان و چند پرسش دیگر به بررسی اوضاع فعلی لبنان بعد از انفجار مهیب چهارم آگوست در آن پرداخت.
عبدالباری عطوان تحلیلگر و سردبیر روزنامه اینترنتی رأی الیوم نوشت: بدون آن که بخواهیم بهتفصیل وارد حوادث و تحلیلهای ارائهشده در مورد مسائل لبنان شویم باید بگوییم که شرایط غلیان فعلی که با استعفا کردن یا اجباربه استعفای دولت حسان دیاب به نقطه خود رسید بهطور حتم منجر به سقوط شخصیتهای فاسد فعلی حاکم بر لبنان شده یا حداقل بسیاری از آنها را به زیر خواهد کشید و بهدنبال آن توافق طایف را که این گروه فاسد را از سال 1989 به قدرت رساند، هم متلاشی خواهد کرد و تمامی زیرمجموعههای شکلگرفته از آن را هم بهسوی زوال خواهد برد.
مردم لبنان خواهان اصلاحات دموکراتیک واقعی برای نظام خود هستند بدون آن که آسیبی به ساختار دولت وارد شود اما متأسفانه ملت تصمیمگیرنده اصلی نیست از این رو است که شاهد آن هستیم که قدرتهای خارجی بهویژه آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی از طرفهای همسو با آنها بهدنبال کپیبرداری از سناریوی سوریه هستند که 10 سال پیش به اجرا در آمد اما طرح این دار و دسته در سوریه ناکام ماند که البته در لبنان نیز شکست خواهد خورد.
اگر هدف این سناریو در سوریه سرنگونی ساختار حاکم در دمشق بود، اجرای این سناریوی پیشِرو در لبنان بهدنبال از بین بردن ساختار حزبالله و خلع سلاح آن در قالب ادبیات آمریکایی برای اطمینانبخشی به رژیم اشغالگر است تا رعب و وحشت را از دل مهاجران شهرکنشینش بزداید و نقطه پایان این رژیم را حداکثر ممکن به درازا بکشاند، زیرا مقاومت در لبنان به تهدیدی حیاتی برای این رژیم تبدیل شده است، تهدیدی که نمیتوان با آن همزیستی کرد.
همانطور که در سوریه این سناریو با تظاهرات خشمگینانه در درعا آغاز شد، در لبنان نیز شاهد آغاز مشابهی هستیم، آنچه در تظاهرات و اعتراضات خشمگینانه در بیروت (و در آیندهای نزدیک در طرابلس) شاهد آن بودیم خود یکی از شاخصهای اصلی گام نهادن در این راستا است.
در بخش دیگری از این تحلیل آمده است: ما خوب میدانیم کشورهایی که ابتدا چه بهشکل نظامی و چه سیاسی و مالی در بحران سوریه ورود پیدا کردند امروز با بحرانهای اقتصادی (کاهش بهای نفت) و بهداشتی (شیوع ویروس کرونا) و گرفتار در جنگهای منطقهای همچون عربستان سعودی و امارات (در یمن) و ترکیه و قطر (در لیبی) هستند اما با این حال وقتی دستور از واشنگتن برای بالا بردن سطح فتنه خونین در لبنان میرسد پولهای لازم برای این نوع جنگها تأمین میشود و در اولویت قرار میگیرد و پوشش طایفهای لازم برای آن هم فراهم میشود.
عطوان در ادامه درباره آینده خونین لبنان نوشت: امروز دولت دیاب سرنگون شد، فردا نیز رئیس جمهور میشل عون سرنگون میشود و بعد هم بهسراغ سرنگونی رئیس پارلمان خواهند رفت تا کشور وارد خلأ قانونی و دولتی شود که به هرجومرج میانجامد و راه را برای دخالتهای خارجی و جنگ نیابتی هموار میکند، این جایگزین از چند ماه پیش آماده شده بود و به همین دلیل است که نگرانیها از احتمال ورود لبنان به یک سرنوشت خونین افزایش پیدا میکند.
در بخش دیگری از این تحلیل تأکید شده است: با این حال در لبنان شخصیتهای ملی با کارآمدی بالا و حکمایی قدرتمند از همه طوایف وجود دارند که می توانند بهسرعت وارد عمل و مانع ورود کشور به این پرتگاه خطرناک ــ که آمریکا، اسرائیل، فرانسه و برخی از عربها بهدنبال کشاندنش بهسوی آن هستند ــ شوند.
چرا نباید دولت نجات ملی و انتقالی مثلاً بهریاست سلیم الحص یا هر شخصیتی که او برمیگزیند، تشکیل شود، دولتی که در آن شخصیتهایی پاکدست از طوایف مختلف حضور داشته باشند؟!
یا آن که؛ چرا نباید ژنرال امیل لحود ریاست کمیته حقیقتیاب ملی را بهعهده گیرد که دربرگیرنده ژنرالهایی از ارتش باشد و کار تحقیق برای مشخص کردن دلایل این انفجار فاجعهبار در بندر را به انجام برساند؟
آیا این کمیته نمیتواند جایگزینی برای کمیته حقیقتیاب بینالمللی ــ که شک و تردیدها و علامت سؤالهای متعددی در مورد آنها وجود دارد ــ باشد؟
عطوان در پایان توطئهکنندگان علیه لبنان را به فکر بیشتر قبل از اقدام توصیه کرد و نوشت: توصیه من به تمام توطئهکنندگان و افرادی که احتمالاً برای اجرای طرحهای آمریکایی، اسرائیلی و فرانسوی داوطلب میشوند آن است که کمی خویشتنداری از خود نشان دهند و تلاش کنند از تجارب اجرای سناریوها در سوریه، عراق و لیبی درس بگیرند و پیش از آن که خود، احزاب، طوایف و کل لبنان را وارد آتش جدیدی که در اتاقهای سیاه آمریکا و اسرائیل تدارک دیده شده است آن سناریوها را بررسی کنند زیرا حزبالله که امروز در سیبل اهداف قرار گرفته است آن حزبالله سال 2005 نیست.