رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در لبنان با ذکر خاطرات خود از ارادت «آنتوان بارا» اندیشمند مسیحی لبنانی به امام حسین(ع) پرداخت.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه سایر رسانه ها خبرگزاری تقریب، عباس خامهیار رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در لبنان در مطلبی به مناسبت ایام عزاداری سالار شهیدان به ذکر خاطرات خود از ارادت یک اندیشمند مسیحی لبنانی به این امام شهید پرداخت که گزیدهای از آن را در ادامه میخوانید:
اين روزها يادآور سالگرد حوادث عاشورای سال ۶۱ هجری و بيانگر نهضت اصلاحگرايانه و قيام حقطلبانه و آزاديخواهانه حسين بن علی (ع) و يارانش در سرزمين كربلاست. نهضتی فراتر از زمان و مكان، دين و مذهب، قوميت و قبيله.
تحليل حوادث و شخصيت رهبر اين نهضت و سجاياي انسانیاش و نيز بانوی اول انقلاب حسينی، كاري است بس دشوار و براي اين بنده ناتوان مستحيل. از اينرو بر آن شدم همچون گذشته اين موضوع را از ديدگاه مسيحيان دلداده و عاشق، واكاوی کرده و نقش حسين(ع) و زينب(س)، اين دو مظهر مقاومت و تجلي همه ايمان در برابر همه كفر، شرک و نفاق را از «قاب» يك انسان مسيحي ببينم. مسيحی كه سخن مشهورش اين روزها بِرَند فضاي مجازي همكيشان ما در كشورهاي عربی است كه: «اگر حسين(ع) از ما بود، براي او در هر سرزميني پرچمی ميافراشتیم و منبری برپا ميینموديم و به نام حسين، مردم را به مسيحيت دعوت میکرديم».
بعد از جورج جرداق، ویکتور الکیک، سليمان کتانی و میشل کعدی، اينك آنتوان بارا پنجمين دوست مسیحیام که همدم و عاشق اهل بیت(ع) است، ديدگاه ولاییاش را به مناسبت عاشورا قلمی نموده و روایتگری میکنم:
نخستین بار با آنتوان بارا در مرداد ماه ۱۳۹۰ آشنا شدم. از همان ابتدا با چهرهای شاد و رویی گشاده، به گرمی دستم را فشرد که آن لحظه پس از گذشت سالها همچنان در ذهنم بهعنوان خاطرهای خوش باقی مانده است. وی ضمن ابراز خشنودی از اين ديدار و ملاقات، انتصابم را بهعنوان رايزن فرهنگی ايران در كويت تبريك گفت و ابراز اميدواری کرد همكاريیهای مطلوبی با مرکز فرهنگی کشورمان داشته باشد.
از آنتوان به خاطر تبيين ابعاد شخصيت سرور آزادگان، حسين بن علي و نهضت عاشورا تشكر كردم و بر ضرورت تسريع در انجام پروژههاي مشترک با رايزني از جمله چاپ و انتشار نوشتههایش پیرامون حضرت علي(ع)، حضرت زينب(س)، و حضرت فاطمه(س) تأكيد فراوان كردم. دكتر آنتوان كتاب حضرت زينب(س) خود با نام «زينب صرخة أکملت مسيرة» و ترجمه فارسی آن «زینب فریاد فرمند» را پس از ۲۵ سال مجاهدت، آماده چاپ دانست كه ميبايست در اولويت كارهای آيندهمان قرار گيرد. به انجام آن متعهد شدم و نيز توافق شد برنامههايی با محوریت امام حسين(ع) براي پخش در شبكههای ايرانی تدارك ديده شود و از آقای بارا برای ملاقات با مسئولان فرهنگى كشورمان و بازديد از ايران دعوت بعمل آوردم. این دیدار سرآغاز همکاریهای گسترده بعدی و همچنین دوستی صمیمانه و مستمر من با این شخصیت والا تا به امروز شد.
آنتوان بارا متولد سال ۱۹۴۳در شهر باستاني يبرود سوريه واقع در ۵۰ كيلومتري دمشق و داراي مدرك كارشناسي ارشد ادبيات عرب و مدرك دكتری در رشته خلاقيت بشري است. وي در سال ۱۹۶۳ به استخدام وزارت اطلاعرساني كويت درآمد و بعدها بعنوان دبير روزنامه كويتي و تازه تأسيس «الكويتيه» و سپس در شبكه ماهوارهای الكوت متعلق به شيعيان مشغول بكار شد.
وى از سالها پيش به عنوان عضو اتحاديه نويسندگان عرب در حال فعاليت است و تأليفات قابل توجهي به زبان عربي و فرانسه دارد. آنتوان بيش از نیمقرن سابقه فعالیت ادبی و رسانهای دارد و تحصیلاتش را در فلسفه ادیان و اصول عرفان در دانشگاه کویت به اتمام رسانده و در سوربن پاریس به دریافت مدارک علمی بالاتری نایل آمده است. وی ۲۵ جلد کتاب در زمینههای سفرنامه، رمان، شعر و قصه به رشته تحریر در آورده اما دو کتاب امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) را پاره تن خویش میشمارد.
آنتوان توجه ويژهاي به مكتب اهلبيت(ع) دارد و كتاب وي تحت عنوان «الحسين في الفكر المسيحي - حسين در انديشه مسيحيت» به زبان فارسي ترجمه شده است. او در تشريح بخشي از بيوگرافي خود، هويت فكرياش را اينگونه تعريف كرده است: «مسيحي مذهب.. شهروندي مسلمان و سنتي.. عربزبان و عاشق شيعه»ام و در بخش ديگري، گرايش به اسلام را مديون پدر خود ميداند و معتقد است كه تسامح و بخشندگی پدر باعث آشنايياش با اسلام شده. او بسياری از سورههای قرآن كريم را در دوره دبيرستان بر سر كلاسهای درس تلاوت میكرده است و دريافت نمرات عالي در درس تعليمات اسلامي براي بسياری از معلمان وی تعجبآور بوده است.
آنتوان در اين رابطه مىگويد:
«... من در خانهای زندگی میکردم که در اطرافم چندين مركز اسلامی قرار داشت. پدر و مادر من مشکلی با این مسئله نداشتند و حتی من در یک مدرسه اسلامی تحصیل کردم. اگر یک شخص مسیحی در مدرسه اسلامی درس میخواند، لازم نبود که درس بینش ديني (اسلامی) را بخواند، اما من با رغبت و علاقه زياد این درس را خواندم و حتی رتبه اول آن را نیز كسب نمودم...».
نكته قابل توجه اينكه آموختن محبت اهلبيت(ع) از پدر، نقطه مشترك اكثر انديشمندان مسيحى محب اهلبيت(ع) بهشمار ميرود و آنان با صراحت به اين موضوع در نوشتههايشان اذعان داشتهاند.
دکتر بارا مبتکر و مبدع زبانی نو برای روایت حماسه عاشورا با زبانی که مخاطب اصلی آن نسل جوان امروزي است، بوده؛ نسلي كه به شدت به چنین لحن متفاوت و بیانی بديع نيازمند است.
آنتوان بارا موفقيت خود را همواره مديون ابيعبدالله الحسين(ع) دانسته و میگويد: «حسين در انديشه مسيح» نخستين اثرم است كه حدود ۳۰ سال قبل آنرا تأليف كردهام و طي اين سالها هرگز باور نداشتهام كه چگونه اين كتاب را نوشتهام و ايمان دارم اگر ده سال ديگر فرصت بيابم بازهم نخواهم توانست چنين اثری را بيافرينم!
او به حسين بن على عشق مىورزد و به پرسشى در اين رابطه اينگونه پاسخ مىدهد:
من نه فقط در زمانی که تحقیق میکنم بلکه حتی هنگام سخنرانیهايم برای امام حسین(ع) میگريم. انسان نمیتواند نحوه شهادت علی اصغر(ع) و تیری که از سوی حرمله بهسوی او روانه شد را بشنود یا تصور كند اما اشكش روان نشود. از اينرو، عدهای به من لقب «مسیحی شیعه شده» دادهاند، آنان قصد مذمّت من را داشتند اما در حقيقت، ستايشم كردند.
آنتوان بارا هفت بار به کربلا رفته و در پيادهروى اربعين با دردست داشتن بيرق سرور شهيدان شركت داشته است. اين سفرها تأثیر فوقالعادهای بر وی داشته و پژواک آن در کنگره بهار شهادت در کربلای معلی طنينانداز بوده است.
او ادامه ميدهد من از کودکی و سنین جوانی در رابطه با امام حسین(ع) شروع به مطالعه کردم، وقتی در سوریه بودم، اطلاعات چندانی نداشتم، اما پس از آنكه اقامت در کویت را انتخاب کردم، کتاب مقتل امام حسین(ع) به دستم رسید و با مطالعه این کتاب درباره شخصیت اين امام همام شگفتزده شدم، شروع به مطالعه بيشتر کردم و درباره ایشان هر آنچه كه توانستم نوشتم و آنگاه پس از ۳۰ سال تمام، توانستم درباره حضرت زینب(س) نيز پژوهشي بنویسم.
نخستین کتابي که خواندم «مقتل الحسين(ع) سید عبدالرزاق مقرم» بود که یکی از مقتلهای معروف شیعی است. این کتاب را از یکی از دوستانم گرفته بودم و ضمن اینکه آن را میخواندم روی آن حاشیه مینوشتم؛ تا اینکه دوستم به من گفت: حالا که تو حاشیه برای این کتاب مینویسی خودت هم کتابی را تألیف کن! و جرقههای نوشتن از همانجا و در سن ۱۷سالگی در ذهنم من زده شد. من از سن ۲۲ سالگی شروع به نوشتن کردم، در ابتدا داستانهای عاشقانه مینوشتم. بعد از آن به نوشتن تاریخ اسلام گرایش پیدا کردم. اما بهدلیل اینکه منابع زیادی در این رابطه وجود داشت، بعد از مدتي خسته و سردرگم شدم. به همین دلیل برای مدتی از نوشتن بازماندم؛ اما دوستم به من گفت: برکت امام حسین(ع) به تو توان دوبارهای خواهد داد. و بعد از آن توانستم ادامه بدهم و این کتاب را به اتمام برسانم اما دیگر نتوانستم همانند آن کتاب چيزي بنویسم.
آنتوان، این اثر گرانقدر را با کلامی بلیغ و به سبک روایت ادبی و حکایت تاریخی قلم زده تا از متون خشک و ملالآور دوری گزیده و به جذابیت کار بیفزاید. آنتوان با تأسی از جرج زیدان در نگارش تاریخ تمدن اسلامی و عبدالرحمن الشرقاوی در کتاب «الحسین شهيداً»، آخرين اثرش را با واژگانی متناسب شأن رویدادها و حوادث آن روزگار نگاشته است. به گونهای که در هر فصل آن، خواننده با سبکی متفاوت و درخور صحنهها و رویدادهای مندرج در آن فصل مواجه میشود.
بارا با تأکید بر اینکه به عنوان یک مسیحی عرب و نه یک مستشرق، به مسئله قیام عاشورا پرداخته، افزود: مستشرقین تنها با حس تاریخی، وقایع تاریخ اسلام را مینویسند. اما من به عنوان یک عرب مسیحی که در سنتهای اسلامی بزرگ شده و اصولا همه مسیحیان عرب همینگونه هستند، برای نوشتن کتابم مانند آنها عمل نکردم و با توجه به آشنایی با روح قداست اسلامی و سنت مسلمانان، واقعه کربلا را نگريستم.
آنطوان بارا بر این باور است که زندگی امام حسین(ع) و حضرت مسیح(ع) باید در راستای تقویت ایمان، محبت و عشق الهی مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد. به اعتقاد وی، سیره امام حسین(ع) و حضرت مسیح(ع) ایمان و عشق حقیقی به خداوند را به ما میآموزد.
بارا در سخنانی در مرکز اسلامی المعرفة که در سفرش به بحرين انجام شد؛ تاکید مىكند: عشق و علاقه مسیحیان به اهلبیت(علیهم السلام) و خانواده حضرت علی(ع)، ریشههای تاریخی دارد. این عشق و علاقه طی سالیان دراز، نسل به نسل منتقل شده و تا به امروز ادامه دارد. وی نهضت امام حسین را نهضتی انسانی و مطابق با اندیشه و جهانبینی مسیحیت توصیف کرده و تاکید میکند: شخصیت امام حسین در حقیقت اقیانوسی سرشار از آرمانهای ادبی و اخلاق نبوی است. نهضت وی نیز فضایی گسترده از ارزشهای اخلاقی و عقیدتی است. بارزترین ویژگی که عظمت این شخصیت را نمایان میسازد، این گفته جدش، پیامبر(ص) است آنگاه که فرمود : «حسین از من است و من از حسین هستم.»
وی بر این باور است که حضرت مسیح و امام حسین هر دو هدف الهی واحدی را دنبال میکردند؛ امام حسین آواره شد، محاصره شد، مورد توهین قرار گرفت، کشته شد و خانوادهاش به اسارت گرفته شدند و داراییاش غارت شد. حضرت عیسی نیز مورد ظلم، تحقیر و شکنجه قرار گرفت.
بارا به تشریح آمیختگی مفاهیم و ارزشهای دو نهضت امام حسین و حضرت مسیح پرداخته و میگوید: امام حسین با شعار: من از روی طغيانگری و فساد و ظلم قيام نكردم، بلكه به خاطر اصلاح امّت جدّم رسول الله(ص) برخاستم، از مدینه خارج شد. شهادت امام حسین از پیشگوییهای پیامبران بود. حضرت عیسی(ع) درباره به شهادت رساندن ایشان سخن گفته بود و قاتل او را لعن و نفرین کرده بود. زمانی که حضرت مسیح از نزدیکی کربلا عبور کرد در وصف شهر، از آن باعنوان سرزمینی با خیر و برکت فراوان یاد کرد.
فصلی که در آن به موضوع پیشگویی حضرت مسیح و اشاره ایشان به شخصیت امام حسین(ع) اختصاص داده شده، سروصدای زیادی را برانگیخت و جالبترین و هیجانیترین بخش کتاب است.
بارا در اين رابطه مى گويد: در حقیقت در این فصل به صورت گسترده به معنا و مفهوم کلمه «مؤید» که در انجیل به کار رفته است، پرداختم.
پیش از آنکه بخواهم پیرامون مفهوم این کلمه سخن بگویم، باید تاکید کنم که انجیل به پیامبر اسلام، محمد(ص) و همچنین امام حسین(ع) در چاچوب سخن درباره دین همگانی که به اعتقاد من دین اسلام است، اشاره کرده و درباره آنها سخن میگوید. حضرت مسیح(ع) در انجیل یوحنا به امام حسین(ع) اشاره میکند و میگوید: «من اکنون به سراغ کسی که مرا فرستاده است میروم، آیا کسی از شما از من نمی پرسد کجا میروی؟. من حقیقت را به شما میگویم، خیر در این است که من بروم، زیرا اگر نروم، آن فرستاده مورد تأييد نخواهد آمد، اما اگر بروم، او را به سوی شما می فرستم و آنگاه که او بیاید، گناهکاری را رسوا و نیکی و دانش را تبیین خواهد کرد.
برخی از مفسران مسیحی، کلمه «مؤید» را روح القدس تفسیر کردند، اما من درباره مفهوم و معنای این کلمه تحقیق و مطالعه کردم و به این نتیجه رسیدم کلمه مؤید با روح القدس تطابق ندارد، بنابراین مقصود از مؤید، روح القدس نیست. در نهایت دریافتم که در هر صورت این کلمه را تنها به دو صورت میتوان تفسیر کرد؛ یا اینکه منظور از مؤید همان پیامبر اسلام(ص) است، یا امام حسین(ع) و پس از اینکه مطالعه و تحقیقاتم را افزایش دادم، دریافتم که حضرت مسیح نمی تواند پیامبری مانند خود ارسال کند، اما می تواند یک شهیدی برای بشریت بفرستد. این موضوع به خوبی ثابت میکند که مقصود از کلمه مؤید که در انجیل به کار رفته است، قطعا امام حسین است.
بارا ادامه مىدهد: من در کتابم به صورت کامل به این مسأله پرداختم و آنرا با تمام جزئیات توضیح دادم و در مقدمه چاپ سوم کتاب، ادله زیادی که مؤید صحت این مسأله (پیشگویی حضرت عیسی پیرامون شهادت امام حسین) است را ذکر کردهام.
وی خاطرنشان کرد: فداکاری و شهادت یکی از ارکان اصلی مسیحیت به شمار میرود. حضرت عیسی(ع) فداکارانه زیست و در راه آموختن فضایل اخلاقی به قوم خود ایثار و جان خود را در این راه فدا کرد.
بارا معتقد است که شهادت جنبههای معنوی زیادی دارد. اهل بیت برای مسیحیان مقدس هستند. آنها شهادت امام حسین(ع) را یکی از معانی والای ایثار و فداکاری میدانند.
به نظر اين اندیشمند مسیحی اهداف دو نهضت امام حسین و حضرت مسیح، ارزشهای واحدی را دنبال میکردند.
بارا میگوید: رابطه مسیحیان با امام حسین علیه السلام نشأت گرفته از این باور مسیحیان است که معتقدند انسانی که در راه دفاع از عقیده خود به شهادت برسد، انسانی بزرگ است و منزلت والایی دارد. بنابراین شهیدی مانند امام حسین(ع) برای آنها یادآور حضرت عیسی(ع) است، به همین دلیل عشق و محبت به امام حسین بر هر مسیحی واجب است.
عشق «آنتوان بارا» به امام حسین(ع) یک عشق عملی است و اشاره داشتم كه اقدام بسیار ارزنده این شخصیت اندیشمند مسیحی آنهم در شرایط کنونی که جریانهای تکفیری در تلاشند تا واگرایی بین ادیان را تبلیغ کرده و بذر فتنه و نفاق بکارند، مفهوم و معناى خاصى دارد و تأكيد كردم که این یک حرکت تاکتیکی نیست بلکه یک حرکت استراتژیک است که از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی شروع شده و کانونهای گفتوگوی اسلام و مسیحیت را فعال كرده و نتایج خوبی هم بدنبال داشته است.
وی با بیان اینکه اگر فریاد حضرت زینب(س) نبود صدای قیام برادرش به دنیا نمیرسید، افزود: آن حضرت تکمیلکننده نهضت برادر بزرگوارش بود که توانست با فریادهای خود از کربلا تا كوفه و شام پیامهای نهضت را به گوش جهانیان برساند. لذا اگر ابتدای نهضت عاشورا، حسینی بود ادامه آن زینبی است.
از اینرو اگر از من پرسیده شود که چرا زمان نگارش این کتاب بیش از ۲۵ سال به طور انجامید، خواهم گفت که من بیش از ۱۰ بار این کتاب را به پایان رساندم؛ اما هر بار که به مراجع و متون بازمیگشتم منابع جدیدی را برای تکمیل کتابم مییافتم.
اینجانب همچنین در دعوتی مجدد، آنتوان را به عنوان میهمان اجلاس بینالمللی پیرغلامان حسینی به اهواز فرستادم که در آنجا نیز از وی قدردانی شد.
آنتوان بارا در آن اجلاس با صدايى رسا، مکتب تشیع را بالاترین درجه عشق الهی معرفی میکند و امام حسین (ع) را نهفقط متعلق به شیعه یا مسلمانان بلکه متعلق به همه جهانیان میداند و او را با عبارت «حسین، گوهر ادیان» میخواند و بدین روی معتقد است که پیروان تمام ادیان و مذاهب میتوانند همزمان پیرو مذهب تشیع نیز باشند و این خود دلالتی است بر عظمت و اهمیت پیروی و تبعیت و عشق به اهل بیت (علیهم السلام).
وی در همین چاچوب گفت: شما شیعیان و مسلمانان، حسین را آنگونه که شایسته اوست نمیشناسید. سزاورا است نسبت به رساندن پیام ایشان در روز عاشورا به گوش جهانیان، تعهد و پایبندی کامل داشته باشید. این پایبندی و تعهد نیازمند نگرشی عمیقتر و شناخت ارکان و جوهره اصلی حرکت انقلابی ایشان و عدم اکتفا به مرویات و ظاهر این واقعه است.
به هرحال هنگامي كه رفتار، كردار و منش «مسلمانان واقعی» را در آنتوان و همفكرانش میبينم، ناخودآگاه به ياد شعر شهريار بزرگ میافتم كه: