تاریخ انتشار۲۴ تير ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۳۲
کد مطلب : 642568

قیام امام حسین(ع)، نقطه مقابل "خرافه و بدعت"

جبهه امام حسین (ع) امروز در غزه است، حسینی‌های واقعی را می‌توان آنجا مشاهده کرد.
قیام امام حسین(ع)، نقطه مقابل "خرافه و بدعت"
عبدالرئوف توانا، دبیر شورای اخوت اسلامی افغانستان و از علمای برجسته اهل سنت در این کشور در یادداشتی با عنوان قیام "امام حسین نقطه مقابل خرافات و بدعات است" که در صفحه فیس‌بوک خود منتشر کرد، نوشت:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 الحمدلله و کفی والسلام علی عباده الذین الصطفی و اما بعد. فأعوذ بالله من الشیطان الرجیم؛ «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً » و قال امام شافعی (رح): یاآل بیت الرسول صلی الله علیه و آله یا آل بیت رسول الله حبکم فرض من الله فی القرآن انزله یکفیکم من عظیم الفخر انکم من لم یصل علیکم لا صلاة له "ای خاندان رسول خدا، محبت و دوستی شما از طرف خداوند واجب شده و این فریضه ای است که در قرآن نازل فرموده است. همین افتخار بزرگ برای شما بس که هر کس بر شما صلوات نفرستد نمازش، باطل است".
 
قیام امام حسین(رض) از مهم‌ترین حوادث در تاریخ اسلام به شمار می‌رود و طی قرون و اعصار، همواره مورد توجه آحاد امت اسلامی به خصوص دانشمندان و صاحب نظران این امت بوده است.

امام حسین بنابر فشارها و فساد گسترده‌ دستگاه یزید، ناگزیر شد مدینة‌الرسول را ترک کند تا به قصد آگاهی امت مسلم، موضع خویش را اعلام نماید.

امام فرمودند: به خدا سوگند اگر در سرتاسر جهان پناهگاه و مأمنی برای من یافت نشود بازهم با یزید بیعت نخواهم کرد. امام حسین در هوای کسب قدرت، قیام کربلا را  راه اندازی نکرد، بلکه هدف آن عزّت و سرفرازی امّت اسلامی و احیای دین جدش بود.

مکتب حسینی، مکتبی انسان ساز است
امام حسین می‌فرماید: "من برای جاه‌طلبی، کام‌جویی، آشوب‌گری و ستمگری قیام نکرد‌ه‌ام، بلکه برای اصلاح در کار امت جدم قیام کردم و می‌خواهم در مسیر امر به معروف و نهی از منکر و به شیوه جد و پدرم حرکت کنم".

قیام امام حسین نقطه مقابل خرافات، بدعت‌ها و جلوه بزرگی از عدالت‌خواهی، عزت و ایمان است. مکتب حسینی، مکتبی انسان ساز و الگوی تربیتی و اخلاقی برای مبارزان و دعوتگران راستین در تمام عصرها و‌نسل‌ها است.
 
"قیام" به امام حسین(ع) تحمیل شد. امام راهی جز مبارزه علیه دستگاه یزید برایش باقی نمانده بود. حکومت یزید از منظر قاطبه علما و دانشمندان مسلمان، "نظام کودتایی در برابر جامعه اسلامی"شناخته می‌شود.

شهادت فرزندان رسول خدا، تجاوز به مدینه الرسول و هتک حرمت به بیت الله‌الحرام بستن آن به منجنیق عمق تراژدی، فاجعه و انحراف یزید از مکتب اسلام و برگشت او به جاهلیت را نشان می‌دهد.
 
سؤال اینجاست، آیا جنایتی از این بیشتر می‌شود که بعدِ 50 سال از رحلت رسول الله، خانواده آن را با فجیع‌ترین وضعیت به شهادت برسانند، مانند اسیران جنگی با آنان رفتار شود وبه مدینه الرسول تجاوز گردد، درب مسجد النبی به روی نماز گزاران مسدود شود و صدها تن از اصحاب پیامبر اسلام به شهادت برسند و به ناموس اصحاب تجاوز و حرمت‌ها شکسته شود!؟
 
جنایت فوق نشان دهنده عمق دوری از اسلام و برگشت به جاهلیت است. امام حسین(ع) برای اتمام حجت و معرفی حقیقت دستگاه یزید به امت مسلمان نشان داد که آغازگر جنگ نبوده و برای جنگ به کوفه نیامده است.

 فرماندهان یزید کوچکترین ترحم به امام حسین(ع) نداشتند و به خواست امام هیچگونه ارزش و اهمیت قائل نشدند، رسول خدا را فراموش کرده و یگانه خواست آنها ذلت حسین و یاران وی بوده است.

 برای امام راهی جز شهادت باقی نمانده بود. نیروی چند هزار نفری به یک دسته‌ی محدود 90 نفری یورش برده، نواده رسول خدا و خانواده‌ی آن حضرت را به طرز ناجوانمردانه به شهادت رساندند.
 
سؤال دیگری نیز اینجا مطرح می‌شود، چه باید کرد تا در جمع یزید و پیروانش محشور نشویم!؟

راهی که حسین(ع) و مسیری که یزید انتخاب کرده، تقابل حق و باطل بوده و الی یوم القیامه ادامه دارد. رسول اکرم (ص) فرموده اند: "الجهاد ماضی الی یوم القیامه"؛ تعدادی تأسف می‌خورند که ای کاش در آن زمان می‌بودند تا در رکاب حسین به شهادت می‌رسیدند.

"کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا". هر روز عاشورا و هر سرزمین، کربلاست. این جمله ارزشمند نشان‌دهنده‌ی پیوستگى و تداوم خط درگیرى میان حق و باطل در همه زمان‌ها و مکان‌هاست.

عاشورا و کربلا، یکى از بارزترین حلقه‌هاى این زنجیره‌ی طولانى است. همیشه حق و باطل رو در روى هم هستند و انسان‌هاى آزاده، وظیفه پاسدارى از حق و پیکار با باطل را بر عهده دارند و بی‌تفاوت گذشتن از کنار صحنه حق و باطل، بی‌دینى است.
 
وضعیت دردناک امت اسلامی در سرتاسر جهان اسلام بدتر از حادثه کربلا است

امروز جبهه حق و باطل در جهان اسلام مشخص است. با موضع‌گیری‌های رهبران کشور‌های اسلامی در قضیه فلسطین به‌ویژه جنگ ویرانگر و فاجعه بار در غزه، ضعف رهبران سرزمین‌های اسلامی از هر زمان دیگر آشکار‌تر شد.
 
سپردن بیت المقدس به دست رژیم صهیونیستی و محاصره غزه و همچنان به رسمیت شناختن اسرائیل، قتل عام مسلمانان در میانمار، ترکستان شرقی و کشمیر هر کدام مصداق بارزی از کربلا و عاشورای دیگری است. متاسفانه امروز وضعیت دردناک امت اسلامی در سرتاسر جهان اسلام بدتر از حادثه کربلا است.

امروز هوشیاری، بیداری و بصیرت برای آحاد امت اسلامی نیاز جدی است، تا این امّت به سوی هدایت سوق داده شود و برای بیرون رفت از فاجعه‌ای که جهان اسلام در آن قرار دارد، برای درمان دردها و پایان بخشیدن رنج‌ها و التیام رخم‌های این امت باید راه و چاره‌ای پیدا کرد.

 یکی از مهمترین این راه‌ها ایجاد وحدت، همدلی و مهربانی نسبت به یکدیگر و تنفر و انزجار از دشمنان اسلام است. چنانچه که قرآن کریم می فرماید: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ.
 
حادثه غم‌انگیز و دردناک کربلا- شهادت امام حسین(ع) و همراهانش، تجاوز لشکریان یزید به مدینه الرسول، شهادت جمع کثیری از بزرگان صحابه (رض)، هتک حرمت به زنان صحابه، کوبیدن بیت‌الله‌الحرام با منجنیق و تخریب کعبه با گلوله‌های آتشین برای آن‌هایی که مرتکب چنین جنایتی شده‌اند تا ابد لکه‌ی ننگی خواهد بود که این لکه را با آب هیچ بحری نمی‌توان از صفحات تاریخ اسلام پاک کرد.
 
هرکس امام حسین (رض) را کشته یا درقتل وی شراکت و معاونت داشته و یا به قتل او راضی باشد، لعنت خدا و فرشتگان و انسان‌ها بر او باد!

خداوند نه عذاب را از آن‌ها دور می‌کند ونه عوض قبول می‌کند. خداوند حضرت حسین(ع) را به وسیله شهادت عزت بخشید و سرافراز نمود و کسانی که او را به شهادت رساندند یا در شهادت او کمک کردند یا بدان راضی بودند، رسوا ساخت.
 
خـرافـه پـذیـری از بیماریهای مزمن ، واگیردار و صـعـب الـعـلاج در میان جوامع اسلامی است که نیاز به درمان و پیشگیری از نفوذ و گسترش آن دارد.

شهیدان از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم.
 
خداوندا، دامنه‌ی نفاق، وسيع و گسترده است و جز به لطف و مرحمت تو راه نجاتی از آن نيست، ما را در اين راه پر خم‌وپيچ يارى بفرما.

خدایا، ما را در تمام عمر به خط توحيد ثابت بدار.

پروردگارا ، شاخه‌هاى شرك همچون شاخه‌هاى توحيد زياد است و نجات از شرك جز با لطف تو ميسر نيست، ما را مشمول الطافت بگردان.
بـارالهـا، مـا را بـا توحید زنده دار و بـا توحید بميران و با حقيقت توحيد محشور بگردان.

آمين يا رب العالمين
 
عبدالرئوف توانا
۲۳سرطان ۱۴۰۳
۷محرم ۱۴۴۶
https://taghribnews.com/vdciqraqvt1a5w2.cbct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی