دشمنی یانکیها به همراه صدام، تحریم و رسانههای معاند
با قدرت گرفتن نظام اسلامی ایران، دیگر آمریکاییها امکان استفاده از ابزارهای نظامی را از دست داده و روی به سمت استفاده از ارتشهای نیابتی، گروههای ضدانقلاب و تأثیرات فرهنگی و فشارهای اقتصادی آوردند.
اشتراک گذاری :
گروه مقاومت "تنا": در بخش اول این گزارش به تاریخچه دخالتهای استعماری آمریکا در ایران از آغاز آن که در سال 1320 بوده است، تا سال 1359 اشاره کردیم. اکنون در بخش دوم به ادامه اقدامات آمریکاییها از سال 1359 تا به امروز اشاره میکنیم. آنچه که در روند این گزارش توجه را به خود جلب میکند، این مساله است که با قدرت گرفتن نظام اسلامی ایران، دیگر آمریکاییها امکان استفاده از ابزارهای نظامی را از دست داده و روی به سمت استفاده از ارتشهای نیابتی، گروههای ضد انقلاب و تأثیرات فرهنگی و فشارهای اقتصادی آوردهاند و در عین حال که آمریکاییها روز به روز در قبال دشمنی با ایران توان نقش آفرینی مستقیم را از دست دادهاند، در ازای آن مجبور به صرف هزینههایی بسیار بیشتر شدهاند.
محاصره اقتصادى و اقدامات تحريمى عليه نظام جمهورى اسلامى ایران که تا به امروز نیز ادامه دارد، در سال 1359 آغاز شد. دولت امريكا از اوائل سال 1359 اقدام به محاصره اقتصادى ايران كرد و هر سال با جعل قوانين تحريمى بيشتر، حلقه محاصره را تنگتر نموده است. آمريكايىها يك ماه پس از شروع حصر اقتصادى، به دستور كارتر، تمام اموال و دارايیهاى ايران را، كه در مؤسسات مالى و بانكهاى آمريكايى نگهدارى مىشدند، مصادره كردند و حسابهاى بانكى ايران را به طور كامل مسدود نمودند.
در دوران پس از ریاست جمهوری کارتر نیز اقدامات گسترده ای دیگر در راستای تشدید محاصره و تحریمهای اقتصادی علیه کشورمان به انجام رساندند. از جمله در دوران رياست جمهورى ريگان، مجازاتهاى سنگينى براى مؤسسات و شركتهاى امريكايى، كه قصد سرمايهگذارى در بخشهاى نفت و گاز ايران را داشتند، در نظر گرفته شد. دولت امريكا همچنين از تصويب و پرداخت وامها توسط مؤسسات مالى جهانى به ايران جلوگيرى كرد و انتقال فناوريهاى دو منظوره پيشرفته به ايران را در سطح جهانى ممنوع ساخت. با تصويب و اجراى طرح «داماتو» در زمان رياست جمهورى كلينتون، تحريم اقتصادى ايران وارد مرحله نوينى شد. زيرا نه تنها شركتها و مؤسسات آمريكايى از هرگونه فعاليت مالى و اقتصادى همچون خريد نفت، انتقال اعتبارات و مبادله ارز، ورود كالا و خدمات ايرانى به آمريكا و سرمايهگذارى در توسعه و بازسازى صنايع نفتى ايران محروم شدند، بلكه به موجب آن، شركتهاى غيرآمريكايى كه بيش از چهل ميليون دلار در سال در صنايع نفتى ايران سرمايهگذارى كنند، مشمول تحريمهاى سنگين امريكا قرار مىگرفتند.
تحريك عراق به جنگ عليه ايران نیز اقدام دیگری بود که شاید پرخسارتترین ضربه آمریکاییها به ملت ایران محسوب میشود. آمريكايىها پس از شكست سنگين در كودتاى «نوژه»، تحركات شديدى را براى ترغيب صدام به جنگ با ايران آغاز كردند. هر چند آمريكايىها تاكنون كوشيدهاند كه نقش خود را در تحريك صدام براى حمله به ايران كتمان كنند، اما تجهيز صدام به انواع سلاحهاى جديد جنگى و كشتار جمعى و نيز حمايتهاى رسانهاى، سياسى و بينالمللى از سوى آمريكا و همپيمانان وى، چيزى نيست كه بتوان آن را كتمان يا انكار كرد. از اين رو، آمريكايىها خود ناچار به اعتراف آن شدند.
آلبرايت وزیر خارجه سابق آمریکا در سخنرانى مهم خود در كنفرانس شوراى همكارى امريكاييان - ايرانيان، به صراحت اعتراف كرد: «اكنون به نظر مىرسد كه جنبههايى از سياست امريكا در رابطه با عراق، در جريان درگيرى عراق با ايران، به طور قابل تاسفى، بويژه با در نظر گرفتن تجربيات ما با صدام حسين، كوته بينانهتر بوده است. از جمله اقدامات مهم آمریکا در پشتیبانی از عراق علیه ایران ارائه کمکهای اطلاعاتی به بغداد از طریق ارسال تصاویر ماهوارهای از تجمعات نیروهای ایران در طول خطوط مرزی با عراق بود.
در مهر 1366 نيز بالگردهاى امريكايى در تهاجمى قايقهاى گشتى سپاه پاسداران كه در آبهاى خليج فارس مشغول گشت زنى بودند، مورد حمله قرار دادند. همچنين تهاجم وحشيانه ناوهاى امريكايى به ناوچه «سهند» و حمله نظامى امريكا به سكوهاى نفتى ايران از ديگر اقدامات مستقيم نظامى امريكا در طول جنگ تحميلى بود.
حمله ناو امريكايى به هواپيماى مسافربرى جمهورى اسلامى ايران در تاريخ 12 تير ماه 1367 (3 ژوئيه 1988) را میتوان کثیفترین اقدام آمریکا علیه ملت مظلوم و بیگناه ایران دانست. اين هواپيماى مسافربرى، كه از نوع ايرباس و متعلق به شركت هواپيمايى جمهورى اسلامى ايران (ايران اير) بود، در يك پرواز معمولى از بندر عباس به مقصد دبى در حالى كه هنوز سقف ارتفاع پرواز مورد نظر را به دست نياورده بود، در حركت بود كه ناگهان بر فراز آبهاى ايران و در حوالى جزيره «هنگام» ، هدف دو فروند موشك پرتاب شده از رزمناو آمریکایی وینسس قرار گرفت و منهدم شد. در جريان اين حمله غير انسانى، تمامى 290 نفر مسافر و خدمه هواپيما، كه 118 نفر از آنها را فقط زن و كودك تشكيل مىدادند، به شهادت رسيدند.
ايالات متحده آمریکا در طول سالهای اولیه پس از انقلاب اسلامی تلاش كرد تا جنبشهايى تحت عنوان «جنبشهاى تجزيه طلبانه» در غرب، جنوب و شمال كشور سازماندهى و عليه نظام تحريك كند. به همين دليل، نظام جمهورى اسلامى در بخشهايى از كشور همچون كردستان، خوزستان، تركمن صحرا، آذربايجان، سيستان و بلوچستان تا مدتها با چنين جريانهايى درگير بود . علاوه بر اين، منافقين نيز از هنگام ورود به فاز شورشهاى مسلحانه و عملياتهاى تروريستى بسيار وسيع از سال 1360 به بعد، تحت حمايت خاص دولت امريكا قرار گرفتند و امريكا در طول سالهای پس از پيروزى انقلاب، با تقويت و پشتيبانى مادى و معنوى گروههاى تروريستى، كه به ايجاد رعب و وحشت، گسترش دامنه ناامنى در كشور و حذف شخصيتهاى برجسته نظام روى آوردهاند، سعى كرده است جمهورى اسلامى را با يك بحران امنيتى و مديريتى مواجه سازد.
قرار دادن امکانات رسانه ای و تبلیغاتی در اختیار معاندان نظام جمهوری اسلامی ایران نیز از جمله اقدامات حوزه فرهنگی و عملیات رسانهای آمریکا محسوب میشود. كنگره امريكا رسما براى حمايت از منافقين و براندازان نظام، 20 ميليون دلار تصويب كرد و دو فرستنده پر قدرت به نام «راديو آزادى» و «راديو فردا» را تاسيس نمود و در اختيار آنها قرار داد. علاوه بر اینها فعالیتهای شبکه خبری صدای آمریکا و فعالیتهای تبلیغاتی آن شایان ذکر میباشد.
مانع تراشی و سنگ اندازی در مقابل پیشرفتهای علمی ایران در حوزه های صلح آمیز اتمی و همچنین حوزههای دفاعی کشور نیز در کارنامه آمریکا علیه ایران وجود دارد. مخالفت با قرارداد تكميل نيروگاه اتمى بوشهر توسط روسيه و تحريم فناوريهاى هستهاى و موشكى ايران در كنگره امريكا در خرداد 1377 و همچنین تحميل راى خود در اجلاس سران هفت كشور صنعتى اروپا سبب شد تا ايران را از برخوردارى فناورى دو منظوره محروم سازند. علیرغم تمامی این سنگ اندازی ها، دانشمندان ایران توانسته اند به پیشرفتهای بزرگی در حوزه فعالیتهای صلح آمیز هستهای و فناوریهای دفاعی به منظور تقویت قدرت بازدارندگی کشور دست یابند.