اين روزها اخبار و گزارش هاي زيادي از شبكه حقاني در رسانه هاي عمده منطقه و جهان منتشر مي شود. به ويژه در پي آنكه هالبروك نماينده ويژه باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا در افغانستان و پاكستان در جريان سفرش به هندوستان در دهلي نو اعلام كرد كه شبكه حقاني قصد داشت كنفرانس كابل را مورد حمله قرار دهد، توجه بيشتري به شبكه حقاني شده است.
اشتراک گذاری :
شبكه اطلاع رساني افغانستان در همين رابطه نوشت فشار عليه شبكه حقاني رو به افزايش گذاشته است، اما آيا واقعا همين طور است? و اصولا شبكه حقاني تا چه اندازه صاحب قدرت است كه توجه آمريكايي ها به آن تا اين حد جلب شده است? نگاهي به گذشته و ارتباطات جلال الدين حقاني رهبر گروه حقاني نشان نمي دهد كه اين شبكه از قدرت مستقلي برخوردار باشد اينكه برعكس پيوندهاي نزديك شبكه حقاني و « آي . وي . آي » آژانس اطلاعات محرمانه ارتش پاكستان قوي تر از آن تصور شده است كه بشود موضع مستقلي براي آن در نظر گرفت.
البته شبكه حقاني در دوره جهاد عليه ارتش سرخ اتحاد شوروي سابق بخشي از حزب اسلامي شاخه موسوم به يونس خالصي بود كه آن خود از حزب اسلامي گلبدين حكمتيار انشعاب كرده بود. اما در تحولات بعدي افغانستان نقش چندان برجسته اي نداشت . با اين حال در سال هاي بعد جلال الدين حقاني با سازمان القاعده ارتباطاتي برقرار كرد و از اين طريق به برخي از كشورهاي عرب نزديك شد و از كمك هاي مالي آنها بهره گرفت به همين دليل جزو اولين افرادي بود كه از عرب افغان ها در تحولات بعدي حمايت كرد و مناطق تحت نفوذ خود در وزبرستان شمالي و ولايات پكتيا، پكتيا و خوست كه مناطق استراتژيك كوهستاني در مناطق قبائلي دو سوي مرز « ديولاند » پاكستان و افغانستان به حساب مي آيند، در اختيار عرب - افغان ها قرار داد.
ترديدي نيست كه دخالت نظامي آمريكا در افغانستان و فرار رهبران طالبان و القاعده به مناطق قبايلي پاكستان از جمله وزيرستان شمالي موقعيت شبكه حقاني را تقويت كرد اما قدرت اين گروه در واقع در پيوند با « آي . اس . آي » در پاكستان تعريف مي شود و نه حضور و تداوم حضور عرب – افغان ها در وزيرستان شمالي به تنهايي. البته مقامات پاكستاني هر گونه ارتباط با شبكه حقاني را انكار مي كنند ولي منابع اطلاعاتي هندوستان و افغانستان بر اين باورند كه شبكه حقاني نزديك ترين گروه از ميان مخالفان دولت حامد كرزاي كه تحت عنوان كلي طالبان شناسايي شده اند ، ارتش پاكستان است. آمريكايي ها نيز اخيرا به چنين باوري رسيده اند و بعد از آنكه ژنرال پترائوس شبكه حقاني را در در رديف گروه هاي تروريستي قرار داد، اين شبكه در نگاه امريكايي ها اهميت بيشتري پيدا كرده و فشار بر پاكستان براي حمله ارتش پاكستان به گروه حقاني افزايش يافته است .
اگر اطلاعاتي كه شبكه الجزيره در ارتباط با ديدار محرمانه سراج الدين حقاني پسر جلال الدين حقاني رهبر شبكه حقاني انتشار داده است درست باشد، در آن صورت بايد گفت كه پيوند حقاني و «آي . اس . آي» در سطح بسيار بالايي است . روزنامه صبح چاپ كابل در شماره ۶ سرطان ۱۳۸۹ مطابق با ۲۷ جون ۲۰۱۰ م . در همين رابطه نوشت در جريان سفر محرمانه ژنرال اشفاق كياني به كابل و ديدار با حامد كرزاي علاوه بر رئيس آي . اس. آي، ژنرال شجاع سراج الدين حقاني نيز حضور داشته است.
پيوندهايي در اين سطح بالا بين شبكه حقاني و ارتش پاكستان پرسش برانگيز است. آيا پاكستان در نظر دارد از اهرم حقاني براي دست يابي به سياست هاي استراتژيك اش در افغانستان و تسهيل نفوذ در كابل استفاده كند و همان طور كه هندي ها مي گويند گروه حقاني وسيله اين نفوذ است؟ از آن جايي كه اطلاعات انتشار يافته دقيقي از پيوند شبكه حقاني و آي . اس . آي از مراجع رسمي پاكستان وجود ندارد حدس و گمان ها زياد و احتمالا با بزرگ نمايي هايي نيز همراه است .
با اين حال واقعيت آن است كه ارتش پاكستان تاكنون به رغم فشارهاي آمريكا به وزيرستان شمالي كه در اختيار شبكه حقاني است، حمله نظامي نكرده است و هر بار موضوع را به زمان مناسب در آينده موكول كرده است، اين تعلل ارتش بر دامنه ترديدهاي تحليل گر روس « اندري نيكلاويچ سرنيكو » كه در نويستي مدعي شده است كه گروه حقاني با عرب افغان ها نزديك است درست باشد، در آن صورت بايد گفت شبكه حقاني از حمايت دستگاه هاي امنيتي برخي از كشور هاي عرب نيز نيز بي بهره نيست. در جنين برداشتي شبكه حقاني هم با سازمان هاي امنيتي منطقه اي در ارتباط است و هم با رهبري طالبان و سازمان القاعده نزديك است. از اين رو توجه آمريكايي ها به اين شبكه قابل توضيح مي شود.
در عين حال سياست استراتژيك پاكستان براي اعمال نفوذ در كابل ايجاب مي كند كه پاكستان روي گروه هاي متفاوت سرمايه گذاري كند و اگر به هر دليلي گروهي در عمل نتوانست در جهت منافع پاكستان و افغانستان حركت كند به راحتي كنار گذاشته شود و گروه موازي ديگري جايگزين شود . نمونه عيني آن حزب اسلامي حكمتيار و طالبان هستند كه هر كدام در مناطقي در اولويت سياست پاكستان بوده اند و نقش خاصي براي آنها در نظر گرفته شده است . افراد يا گروه هايي كه سعي كرده اند استقلال عمل نشان دهند و يا افرادي كه سعي كرده اند پاكستان را دور بزنند و به صورت مستقيم با كابل وارد مذاكره شوند، دستگير و تحويل آمريكايي ها داده شده اند و سر از گوانتانامو در آورده اند. ملا برادر عيني ترين نمونه پيش رو است .
طالبان نو يا طالبان ميانه رو كه قرار است روند آشتي ملي را در افغانستان به پيش ببرند و نفوذ پاكستان را در آينده ساختار قدرت در كابل تضمين نمايند احتمالا نقش شبكه حقاني را پر رنگ تر خواهند كرد . منتها مشكل، توجه ويژه اي است كه آمريكايي ها اين شبكه كرده اند و آن را مسئول بسياري از عمليات به قول خودشان تروريستي عليه نظاميان آمريكايي و ناتو مي دانند و بر دامنه فشارها بر پاكستان افزوده اند كه شبكه حقاني را در وزيرستان شمالي مورد حمله قرار دهد.
اين بحث نيز وجود دارد كه اگر به دليلي ارتش پاكستان شبكه حقاني را تحت كنترل در نياورد ارتش آمريكا به طور مستقيم وارد عمل شود و حتي ممكن است از طريق زمين نيرو به وزيرستان اعزام كند . در اسناد ۹۰ هزار صفحه اي كه طي روزهاي اخير بخش هايي از آن انتشار يافته است، توجه ويژه اي به پاكستان شده و از شبكه حقاني در چندين سند ياد شده است. از اين رو بايد ديد كه پاكستان شبكه حقاني را نيز قرباني منافع استراتژيك خودش مي كند و رو به گروه ديگري مي آورد يا نه در محاسباتي نادرست خود را در معرض خطر قرار خواهد داد.
در هر حال هدف آي اس آي هدايت طالبان ميانه رو توصيف شده به مسند قدرت در كابل است، گروه حقاني در اين هدف جايگاه مهمي دارد و اگر قرار باشد بخش هاي شرقي و جنوبي افغانستان به طالبان واگذار شود ولايات خوست، پكتيا و پكتيا سهم شبكه حقاني خواهد بود و اين درست همان چيزي است كه پاكستان در نگاه حداقلي خود براي نفوذ در افغانستان بدان نياز دارد و با اكراه رضايت خواهد داد و اگر نه در نگاه حداكثري پاكستان، كابل را بدون حضور هند و ايران و يا هر كشور ديگري حق تاريخي خود مي داند تا از اين طريق به آسياي ميانه وصل شود و عمق استراتژيكش را در مقابل هند گسترش دهد.