برگزاری نشست نقش اندیشههای عرفانی امام خمینی (ره) در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران
دومین نشست «نقش اندیشههای عرفانی امام خمینی (ره) در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران» همزمان با ایام ارتحال حضرت امام خمینی(ره) معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران، در دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه فرهنگ خبرگزاری تقریب؛ در این نشست حجت الاسلام و المسلمین مصطفی فرهودی «رئیس دانشکده عرفان دانشگاه ادیان و مذاهب»، با توجه به تألیفات و تقریرات و شخصیت عرفانی امام خمینی(ره) و نقش بی بدیل ایشان در رهبری انقلاب اسلامی، بیان کرد: ضرورت پرداختن به آراء و اندیشه های امام خمینی(ره) در این زمان بیش از پیش احساس می شود. چرا که امام بزرگوار به تعبیر مقام معظم رهبری معمار این انقلاب هستند لذا در این مقطع زمانی حساس بیش از هر موقع دیگر احتیاج به فهم درست از سیره علمی و عملی امام خمینی(ره) داریم.
دکتر مصطفی فرهودی با اشاره به دورانهای مختلف زندگی حضرت امام خمینی(ره) تاکید کرد: امام راحل با توجه به استعداد ذاتی که داشتند و نیز با بهرهمندی از اساتیدی که دارای گرایشات عرفانی و سیاسی داشتد، توانست فهم دقیقی از امور جامعه پیرامون خود داشته باشند.
«آزادی جامعه» و «تبلیغ دین راستین» دو هدف اصلی امام بود
رئیس دانشکده عرفان با تبیین هدف و چشم انداز سیاسی امام خمینی(ره) در پرتو منش عرفانی ایشان، مطرح کرد: «آزادی مردم و جامعه از یوغ استعمار» و «تبلیغ صحیح دین اسلام برای جامعه» و به طور کلی اهتمام به امور جمیع مسلمین از اهداف اصلی و راستین امام (رضوان الله تعالی علیه )به شمار می آید. در واقع حرکت امام را باید با توجه به سیره عملی ایشان و با تاکید بر سامان دهی وضعیت جامعه تبیین نمود.
وی ادامه داد: الگوی سیر و سلوکی امام، روش و منش انبیا و اولیاء عظام الهی بود. امام سیر و سلوک را مختص به همه مردم و همانند اولیا الهی حرکت بسوی کمال را سزاوار همه میدانست. او از زمره آن دست عارفانی بود که نه تنها در پی نجات امت مسلمان بلکه در صدد فراهم کردن زمینهای برای نجات همه انسانها بود. بدین سبب نگاه امام خمینی(ره) در سیر و سلوک بسیار گسترده و عمیق است، او در عین حال که احوال شخصیه سالک را در نظر دارد، توجه فراوان به آزادی انسان از قیوداتی دارد که همواره میتواند مزاحم سیر و سلوک سالک باشد. در این سیر کمالی بعد از آزادی انسانها از یوق بندگی، عدالت را نیز مهم میدانستند. از منظر این پیر فرزانه این امر مهم امکان پذیر نبود مگر با انقلاب، لذا آن بزرگوار فرمودند انقلاب اسلامی انفجار نور بود و آن را در حقیقت سر منشاء همه رشدها چه در ساحت معنا و چه در ساحت ماده میدانست، حالات عرفانی امام در بیانات و حوادث مهم کشور کاملا مشهود بود. از آن دست موارد میتوان به شکسته نفسی ایشان در هنگام تمجیدی که آیت الله مشکینی از ایشان داشت و یا در آزاد سازی خرمشهر که فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد، یا آنجا که فرمود، ما هیچ هستیم هر چه هست اوست، یاد کرد. اعتلای فرهنگ دینی و گسترش عدالت در کنار آزادی انسان را میتوان از شاخصه سیر و سلوک عرفانی امام دانست. که همین امر سبب گردید تا منش امام در امور سیاسی منش عرفانی باشد.
امام خمینی(ره) به پشتوانه معرفت عرفانی و حق الیقینی از احدی نمیترسید
در ادامه این نشست دکتر رضا الهی منش «عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب» به نقش نظام عرفانی امام خمینی(ره) درارتباط با دوستان و دشمنان پرداخت و بیان کرد: اساس هستی بر اسماء الله بنا شده است و آیاتی در قرآن به این موضوع اشاره کردهاند.
وی ادامه داد: ویژگی راستین و کانونی در زندگی امام خمینی(ره) که توانسته ایشان را نسبت به باقی اشخاص متمایز نماید، وجود تفکر عرفانی و دستیابی به کمال عرفان است. مرحوم امام(ره) از احدی نمی ترسید. ایشان به چنین حقیقت الهی پی برده بود. این دیدگاه، ناشی از آموزههای عرفانی که وحی آسمانی است و همچنین یافتههای شهودی خود ایشان است. صلابت و ایستادگی امام راحل در برابر ابرقدرتهای جهانی برآمده از عرفان ایشان است.
نشست حاضر با سخنرانی دکتر محمد جواد رودگر «دانشیار گروه عرفان پژوهشکده حکمت و دین پژوهی» با عنوان «عرفان اجتماعی در اندیشه امام خمینی(ره)» ادامه پیدا کرد.
عرفان اجتماعی زائیده و مولود عرفان اسلامی است
دکتر رودگر با اشاره به جایگاه عرفان اجتماعی در نظام فکری و دیگر ساحات ایشان، مطرح کرد: در تمام گفتارها و نگرشهای امام خمینی(ره) نمیتوان به طور مشخص به استخدام واژگانی عرفان اجتماعی دست یافت. چرا که اهمیت این موضوع آن هنگام بروز مینماید که در زیست و مناسبات و کلام و کردار روزمره امام بزرگوار قابل ردیابی است. درواقع، عرفان اسلامی در درون و ذات وجودی خویش دارای عرفان اجتماعی است. عرفان اجتماعی نیز مولود طبیبعی عرفان اسلامی محسوب میشود.
مولف کتاب «فیلسوف فطرت» با تشریح مسئله ورود عارفان به حوزه عمومی تصریح کرد: خدمات اجتماعی حداکثری عارف در میدان اجتماع و حضور در جامعه برای ساخت انسان کامل مطلق معنی پیدا میکند و عرفان اجتماعی حضرت امام خمینی(ره) در مرتبه وجودی خویش اینگونه صورت بندی می شود.
وی ادامه داد: برخی از اهالی سیر و سلوک در سفر دوم باقی میمانند و ظرفیت عبور از چنین سرمنزل مقصودی را ندارند. درمورد امام بزرگوار ما در مییابیم که حضرت امام نسبت عبد به رب را در مقام سیر و سلوک و عبودیت تا مرحلۀ فنا تبیین میکند و در حقیقت، راه وصول به مقام ولایت -که فناء فی الله و بقاء بالله است-را طی می کند. لذا در خصوص موضوع عرفان اجتماعی، عالم سازی و عاقل سازی جامعه یکی از مکانیزم های ایشان محسوب میشود. گزارهای که میفرماید: «خرمشهر را خدا آزاد کرد» ذیل نگرش توحید بینشی امام بزرگوار عظیم الشان محسوب می شود.
امام در بحث مارکسیسم و کمونیزم و نامه به گورباچوف نشان داد که به لحاظ غایت شناختی تمایل شدیدی در تربیت توحیدی آحاد جامعه داشته است. عرفان عملی امام خمینی(ره) در تمام کنش و واکنشهای اجتماعی و فردی ایشان نشانگر این هدف میباشد که جامعه به غایت خداخویی دست یابد. ظهور جامعه خداجو از نقاط کانونی عرفان اجتماعی امام خمینی(ره) محسوب می شود.
ظرفیت عرفان اسلامی اقتضاء میکند که عارف ایجاد تحول نماید
در ادامه نشست آیتالله حسن رمضانی از شاگردان برجسته علامه حسنزاده آملی و از اساتید عرفان و حکمت حوزه علمیه قم با تبیین ظرفیت عرفان در تحولات اجتماعی بیان کرد: عرفان هیچگاه به معنای سر در گریبان فروبردند و عزلت گزینی و دوری از اجتماع نبوده و نیست. عارف حقیقی هیچگاه با جامعه قهر نمیکند بلکه همواره احساس وظیفه میکند تا در کنار مردم بوده و دستگیر آنان باشد.
آیت الله رمضانی ادامه داد: ظرفیت عرفان اسلامی اقتضاء میکند که عارف ایجاد تحول نماید. این ویژگی بارز عرفان است. همانا امام خمینی(ره) تعلق خاطری برای خویش قائل نبود و خود را فانی در حق میدانست جز به انجام وظیفه، فکر نمیکرد و احدی نمیتوانست ایشان را از انجام وظیفه باز بدارد. شخصیت امام با تمرکز بر فقه اکبر پرورش یافت. ایشان فقیه صرف نبود. به بیانی دیگر حضرت امام خمینی(ره) عارفی بود که بر فقه هم تسلط داشت. عارفی بود که بر تمامی علوم مسلط بود و فصل نهایی امام راحل «عرفان» بود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: امام خمینی(ره) بر اساس شعور و درک عرفانی به این ویژگی و شخصیت بارز دست یافته بود که به اذعان بسیاری، تمامی چهار سفر را طی کرده بود. امام خمینی(ره) احساس بعثت داشت و مبعوث بود و بر همین اساس گام در این مسیر گذاشت.