پس از شهادت حسین بن علی (ع) و فرزندان و یارانش در کربلا که با هدف بیداری امت اسلامی و برداشتن غبار ذلت و خواری از این امت صورت گرفت، حضرت زینب(س) خواهر امام حسین(ع) و قهرمان کربلا مسئولیت بیداری امت اسلامی را بر عهده گرفت.
اشتراک گذاری :
در ادامه سلسله یادداشتهای آیت الله اراکی دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی برای خبرگزاری تقریب، این بار موضوع نقش حضرت زینب(س) در بسط و گسترش فرهنگ عاشورایی از دیدتقریبی از سوی دبیرکل مجمع تقریب مورد تحلیل قرار گرفته است؛ در این یادداشت می خوانیم:
پس از شهادت حسین بن علی (ع) و فرزندان و یارانش در کربلا که با هدف بیداری امت اسلامی و برداشتن غبار ذلت و خواری از این امت صورت گرفت، حضرت زینب(س) خواهر امام حسین(ع) و قهرمان کربلا مسئولیت بیداری امت اسلامی را بر عهده گرفت. این بانوی بزرگوار از کربلا به کوفه و سپس به شام و مدینه رفت و به مبارزه خود تا زمان وفاتش ادامه داد.
این بانوی بزرگوار در هر مرحله از زندگی خود عواطف و احساسات را بر می انگیخت و اذهان را بیدار می کرد؛ ایشان مسلمانان را گرد پرچم جدش حضرت رسول (ص) و پدرش حضرت علی(ع) تحت شعار "کونوا للظالم خصماً و للمظلوم عونا" (یعنی: برای ظالمان دشمن و برای مظلومان یار و یاور باشید) جمع می کرد.
فریاد مقدس حضرت زینب(س) در افق ها می پیچید تا ریشه ظالمان را از جا برکند و احساسات امت اسلامی را بیدار سازد و همچنین آنها را برای مطالبه حق و عدالت و پیگیری مسیر تمدن اسلامی متحد گرداند.
مزار حضرت زینب(س) در دمشق و مقام ایشان در قاهره، امروز به عنوان دو اثر تاریخی مهم برای گردهمایی مسلمانان شیعه و سنی بر اساس عشق به اهل بیت رسول خدا (ص)، در جهان شناخته می شود.
حضرت زینب(س) در خطبه ها و سخنرانی های خود میراث ادبی و انقلاب بی نظیری در تاریخ بر جای گذاشت. این میراث ادبی عظیم باید در برنامه درسی مدارس جهان اسلام گنجانده شود زیرا اوج فصاحت و بلاغت و تصویر زیبای هنری به علاوه محتوای تربیتی و احیاگرانه در آن دیده می شود.
چرا در کتاب های درسی، خطبه های حجاج و زیاد بن ابیه و امثال آنها، از جمله صفحات سیاه تاریخ اسلام روایت شده است اما خطبه های حضرت زینب(س) و امام حسین(ع) و امام سجاد(ع) در این کتاب ها نیامده است؟ چرا تصاویر درخشان تاریخ ما و شخصیت های مکتبی و پایدار و مدافع حقوق امت اسلامی در کتاب های درسی بیان نشده است؟
این شخصیت های بزرگ مکتبی متعلق به یک قوم و قبیله و مذهب نیستند، بلکه زبان مسلمانان در هر زمان و مکانی و از هر مذهبی که باشند، بوده و بیانگر آرزوهای انسانی جامعه در جهت تحقق عدالت و کرامت و عزت هستند.
یکی از برادران نقل می کرد که در قاهره با شیخ محمد غزالی، عالم بزرگ مصری دیدار کرده بود. ایشان اواخر عمر خود را سپری می کرد و دچار رعشه شده بود. وی در این دیدار گفت:
انسان گاهی اوقات دوست دارد غمگین باشد. من نیز در چنین حالتی تائیه دعبل خزاعی را می خوانم.
آنگاه شروع به خواندن کرد و گریست:
مدارس آيات خلت من تلاوة ومنزل وحــي مقفر العرصات
غزالی خواند و خواند و گریه اش بیشتر شد. تا به این بیت رسید:
بنات زياد في القصور مصونة وآل رســـول الله في الفلوات
در این هنگام گریه اش چنان زیاد شد که پایانی نداشت.
این تصویری بزرگ از چیزی است که دعبل از حضرت زینب(س) و اهل بیت رسول خدا(ص) ترسیم کرده است؛ چنانکه آنان پس از آتش زدن خیمه هایشان، در بیابان ها آواره شدند، اما دختران زیاد بن ابیه در کاخ های امن و امان به سر می بردند.
کاخ هایی که احساسات هر انسان دارای قلب سلیم را در طول دوران های متمادی جریحه دار می کند و انسان را به تفکر درباره این دوگانگی میان جبهه زیاد بن ابیه و جبهه اهل بیت رسول خدا(ص) وا می دارد و انسان ناچار است که به یکی از این دو وابستگی پیدا کند.
این سخن حق است که: ما باید حسینی باشیم و اگر نتوانستیم باید زینبی باشیم، وگرنه یزیدی هستیم.
خداوند ما را در جبهه امام حسین و حضرت زینب (علیهما السلام) قرار دهد چرا که این جبهه موجب نزدیکی دل ها، عواطف، احساسات و اندیشه های مسلمانان است. و خداوند ما را از آثار ابر سیاهی که در این زمان بر مسلمانان خیمه زده است و آنان را از یکدیگر جدا کرده، خون های آنها را بر زمین می ریزد و با صالحان به جنگ برخاسته است، حفظ کند. زیرا متأسفانه تا زمانی که آگاهی مسلمانان تا حدی بالا رود که خدا و رسول او و اهل بیت رسول خدا(ص) خواسته اند، آثار این سیاهی همچنان ادامه دارد.