اسلام وحدت در پنج حوزه را برای مسلمانان ضروری دانسته است؛اين حوزههاي پنجگانه عبارتند از:
وحدت در عقيده؛وحدت در شريعت؛ وحدت در امت؛ وحدت در تمدن و وحدت در سرزمين اسلام
اشتراک گذاری :
خبرگزاری تقریب(تنا): امت اسلامي گرفتار مذاهب متعدد و ايدئولوژيهاي گوناگوني گرديده است و در نتيجه دچار ضعف و سستي گشته و بر اثر مجموعهاي از موانع داخلي و خارجي، به عقبماندگي دچار شده است. پوشيده نيست كه اين اختلافها و تفرقههايي كه امت اسلامي با آنها روبهروست برخاسته از شبهاتي است كه دشمنان و كينهتوزان نسبت به اسلام برميانگيزند.
براي «تقريب» و وحدت مسلمانان بايد عوامل زير را مدنظر داشت: - دوري از قومگرايي - آگاهي به مكر دشمنان و شناخت دشمنان اسلام - بصيرت ديني و اسلامي - هوشياري در برابر فتنه انگيزي دشمنان - رو آوردن به صلح و دوستي با داور قرار دادن آيين الهي
وظيفه ما و به ويژه علما و رهبران و نويسندگان و... چنگ زدن به ريسمان الهي و اتحاد و فراخواني مسلمانان به دوستي و مهرورزي است، نه اينكه به بحث در اينكه كدام صحابه برتر است و نيز به اختلافهاي مذهبي بپردازيم و آنرا وسيلهاي براي كين و نفرت سازيم و آتشي را كه طي زمان به خاموشي گراييده، از نو برافروزانيم و كينههايي را كه سختيها و مصايب مشترك از يادها برده بود، مجدداً احيا كنيم.
شرط بازگرداندن دوستي و برادري [مسلمانان با یکدیگر ]، بستن باب مجادلات مذهبي است، زيرا ادامه اين مجادلهها چه بسا به فرجام ناخوشايندي، منتهي گردد.
همان طور كه در قرآن كريم ذكر شده "مردم در آغاز امتي يگانه بودند آنگاه به اختلاف پرداختند پس خداوند پيامبران را مژدهآور و بيمدهنده برانگيخت و با آنان كتاب آسماني را به راستي و درستي فرو فرستاد تا ميان مردم در آنچه اختلاف داشتند، داوري كند و در آن اختلاف نورزيدند مگر همان كسان كه به آنها، آن كتاب داده شده بود آن هم پس از آنكه برهانهاي روشن به آنان رسيد، از سر افزونجويي كه در ميانشان بود، آنگاه خداوند به ارادة خودش مؤمنان را در حقيقتي كه در آن اختلاف داشتند، رهنمون شد و خداوند هر كه را بخواهد به راهي راست راهنمايي ميكند (بقره/۲۱۵)"
پس اگر آيين الهي اجرا گردیده و هر كس وظايف و حقوق خويش را بشناسد و مردم در برابر حكم خدا و شريعت او برابر باشند، همة مشكلات حل خواهد شد.
همان طور كه غزالي گفته «قبلة مجتهد، مقاصد و اهداف شرع است؛ مجتهد از هر سو بدان نظر افكند، اهداف شرع را در نظر گرفته و روي به اين قبله دارد و همچون كسي است كه در ميان ديوارهاي كعبه، به نماز ايستاده باشد» (غزالي، ۱۴۲۴ق، ص۱۱۲). به داوري گرفتن «اهداف شريعت»، كه در واقع، قبلة مجتهدان است خود باعث وحدت مي شود و هر كس به سمت آن روي آورد، حتماً به راه حقيقت قدم گذاشته است.
بايد آزادي مذاهب و اديان را آنچنان كه خداوند متعال نيز فرموده است، پاس داشت: «يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الأَْرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ؛ اي داود! ما تو را در زمين خليفه خويش كردهايم پس ميان مردم به درستي داوري كن و از هوا و هوس پيروي مكن...» (ص/۲۶) در نتيجه پذيرش داوري خردمندان براي حل اختلافها ضروري است.
براي استحكام وحدت و تقريب مذاهب اعمال زير را بايد مد نظر داشت: ۱- تعامل ايجابي و همكاري موثر و با برنامه در زمينه ي مشترك و مورد اتفاق مذاهب اسلامي. ۲- برجسته نكردن موارد اختلاف و معذور داشتن يكديگر در اين موارد. ۳- دوري از افتادن در دام مهلك تكفير، تفسيق و منتسب كردن يكديگر به بدعت ۴- اصل آزادي انتخاب مذهب. ۵- اصل گفتگو در تعامل مذاهب به عنوان يك اصل قرآني. ۶- پرهيز از مؤاخذه ي يكديگر در لوازم رأي در صورت روشن نبودن ملازمه. ۷- آزادي عمل پيروان مذاهب در احوال شخصيه. ۸- هم گرايي عملي و موضع گيري مشترك امت اسلامي در رويارويي با تهديدات و چالش هاي عمومي جهان اسلام.
حج، مظهر وحدت و انسجام مسلمین است . حج سیاست اسلام را در تمامی ابعاد زندگی به انسان آموخته و دارای ابعاد سازنده معنوی، سیاسی، عرفانی، حیاتی و همبستگی بین امت اسلامی میشود . انجام درست مناسک حج و درک آنها سبب رشد و شكوفائی زائران خانه خدا و امت اسلامی را فراهم مینماید.
ملت هاى مسلمان ضمن انجام مناسک حج با همدیگر آشنا شده و با طرح گرفتاریها و نیازهاى خود و بررسی راه حلهای آنها ضرورت وحدت و همبستگى را احساس میکنند . مضافا اینکه حج بزرگ ترین کنگره سالانه مسلمانان بوده و در آن تقریبا دو میلیون انسان از ملیتها و نژادهای مختلف با شعار واحد شرکت مینمایند . این کنگره عظیم مظهر وحدت و قدرت مسلمانان میباشد .
اسلام وحدت مسلمین را خواسته است. آن چیزی که مانع وحدت است بیشتر سوءتفاهماتی است که با یکدیگر دارند.
رويارويي با چالشهاي بزرگ
در هنگام رويارويي با چالش هاي بزرگ بايد موارد زير را مدنظر داشت تا دچار تفرقه و فتنه نگرديم:
۱ـ ميان دو طرف بايد گفتوگويي صورت گيرد و پيشنهاد ميشود كه هر دو طرف به اين اختلاف اذعان نمايد و با همياري و همكاري نسبت به حل مشكل و اختلاف اقدام نمايد و دين را به عنوان ارزشي والا بپذیرد نه مسائل اختلافي جزئي را. چون خداوند به ما فرمان اجتهاد و بررسي مسايل بر اساس دادهها و شرايط دوران و ... را داده است. راههاي تحقق آن نيز احساس همة مسلمانان ـ اعم از ملتها و دولتها ـ به سرنوشت واحد و پايبندي به عروه الوثقاي الهي، يعني دين خدا، است. اين بدان معناست كه بايد از هر آنچه روح ديني را تضعيف ميكند و آنرا در دلها ميكشد، دوري جست، زيرا اين امر سبب مسخ حقايق جامعه و دولت اسلامي است. ۲ـ لزوم آشنايي با اعتقادات يكديگر و احترام به مقدسات طرفين. ۳ـ توجه به عناصر وحدت اسلامي به جاي چنگاندازي به عوامل اختلاف و ترك دلايل اختلاف و كوشش در راستاي توجه به آنچه ما را به هم نزديك ميسازد نه آنچه ميان ما تفرقه ايجاد ميكند و وحدت ما را در هم ميشكند. ۴ـ رو آوردن به صلح و دوستي با داور قرار دادن آيين الهي. اگر آيين الهي اجرا گردیده و هر كس وظايف و حقوق خويش را بشناسد و مردم در برابر حكم خدا و شريعت او برابر باشند، همة مشكلات حل خواهد شد. هر دو گروه رابطة خود را با اسلام بر اساس ايمان به كتاب خدا و سنت پيامبر… پيريزي كردهاند و همگی بر اصول اساسي اين دين، اتفاقنظر دارند و اگر در اين ميان در فرعيات فقهي و تشريعي، نظرات گوناگون و متفاوتي مطرح شود، همة مذاهب اسلامي معتقدند مجتهد ـ خطا كند يا بر صواب باشد ـ نزد خداوند اجر و پاداش دارد. ۵ـ عدم دعوت به ادغام مذاهب، زيرا اين امر هرگز تحقق نميپذيرد و چه بسا به تفرقه و پراكندگي بيشتري هم منجر شود. ۶ـ به داوري گرفتن «اهداف شريعت»، كه در واقع، قبلة مجتهدان است و هر كس به سمت آن روي آورد، حتماً به راه حقيقت قدم گذاشته است. بنابراين توجه به اهداف و مقاصد شرع، باعث ميشود تا مجتهدان با هر ميزان اختلافنظر و ديدگاهو انديشههاي گوناگون و حتي متضاد، بر حق باشند. ۷ـ ضرورت اعتدال در نقدها: در انتقاد از علماي خويش، نبايد قدم از اعتدال فراتر گذاشت؛ چه بسا ايشان تأويل و عذري داشته باشند كه ما از آن آگاهي نداشته باشيم، كه در اين صورت نسبت به مسلماني، دچار سوءظن شده و با تهمتبه وي، دروغگويي پيشه كردهايم. ۸ـ پذيرش داوري خردمندان براي حل اختلافها: بايد آزادي مذاهب و اديان را آنچنان كه خداوند متعال نيز فرموده است، پاس داشت. اباطيلي كه حق با آنها روبهرو ميشود مسلمانان را بر آن ميدارد تا دستان نابكاري را كه سرزمينهاي اسلامي را بازيچة خود قرار دادهاست، قطع كنند و در صورتي كه ميان مردم يك سرزمين، اختلاف و توهمي پيش آمد، حكما و عقلا و خردمندان آن قوم به سرعت در راستاي بر طرف ساختن آن و اصلاح امور، بكوشند.
برای رسیدن به وحدت ديني و مذهبي راهکارهای زير پیشنهاد میشود: ۱. شناخت هر مذهب از منابع آن تصدیق فرع تصور است و خوب تصور کردن و فهمیدن، تنها با مراجعه به مصادر طرف مقابل یا علمای معروف و مورد اعتماد حاصل میشود. ۲. حسن ظن به دیگری خداوند متعال میفرماید: یا أیّها الّذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظّنّ إنّ بعض الظّنّ إثم؛[۷] ای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است. از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: ایاکم والظن؛ فان الظن اکذب الحدیث، ولاتحسسوا ولاتجسسوا ولاتناجشوا ولاتحاسدوا ولاتدابروا ولاتباغضوا، وکونوا عبادالله اخواناً، ولایحل لمسلم ان یهجر اخاه فوق ثلاثة ایام؛[۸] از گمان بد به دیگری بپرهیزید، زیرا گمان بد، بدترین گفتار است، و احساس بد به کسی نداشته باشید، تجسس نکنید، جستوجو نکنید، به یکدیگر حسد نورزید، به همدیگر پشت ننمایید و بغض همدیگر را در دل نداشته باشید، بنده خدا و برادران یکدیگر باشید، و جایز نیست بر مسلمان که با برادرش بیش از سه روز قهر نماید. ۳. حکم به ظاهر افراد از مصادیق رحمت الهی آن است که احکامش را بر یقین مترتب کرده نه بر گمان و وهم؛ یعنی تا یقین بر خلاف نداشته باشیم، باید به برائت حکم کنیم. خداوند متعال میفرماید: یا أیّها الّذین آمنوا إذا ضربتم فی سبیل اللّه فتبیّنوا ولاتقولوا لمن ألقى إلیکم السّلام لست مؤمناً تبت غون عرض الحیاة الدّنیا؛[۱۵] ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که در راه خدا گام میزنید (و به سفری برای جهاد میروید)، تحقیق کنید! و برای اینکه سرمایه ناپایدار دنیا (و غنایمی) به دست آورید، به کسی که اظهار صلح و اسلام میکند نگویید: مسلمان نیستی. بخاری به سندش از پیامبر(ص) نقل کرده که فرمود: امرت ان اقاتل الناس حتی یشهدوا ان لا اله الا الله وان محمداً رسول الله ویقیموا الصلاة ویؤتوا الزکاة، فاذا فعلوا ذلک عصموا منی دماءهم اموالهم الا بحق الاسلام وحسابهم علی الله؛ من مأمور شدهام که با مردم بجنگم تا شهادت به وحدانیت خدا و رسالت محمد دهند و نماز به پا دارند و زکات دهند، و چون چنین کردند خون و اموالشان از ناحیه من ـ به جز به حق اسلام ـ محفوظ میماند، ولی حساب آنان بر خداوند است. ۴. گفتوگو در مسائل اختلافی در مسائل اتفاقی همدیگر را کمک کنیم و در مسائل اختلافی گفتوگوكنيم. ۵. دوری از غلو شکی نیست که در هر دین و مذهبی افراد غالی وجود داشته است و بر ماست که از آنها دوری کنیم. ۶. پرهیز از کید دشمنان اسلامی خداوند متعال میفرماید: «ولاتنازعوا فتفشلوا وتذهب ریحکم؛[۳۱] و نزاع (و کشمکش) نکنید تا سست نشوید، و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود.» از سیاستهای قدیمی دشمنان «تفرقه بینداز و حکومت کن» است. ۷. ضرورت یکصدایی به هنگام شداید خداوند متعال میفرماید: «إنّ اللّه یحبّ الّذین یقاتلون فی سبیله صفًّا کأنّهم بنیان مرصوص؛[۳۲] خداوند کسانی را دوست میدارد که در راه او پیکار میکنند گویی بنایی آهنیناند!» نیز میفرماید: «محمّد رسول اللّه والّذین معه أشدّاء على الکفّار رحماء بینهم؛[۳۳] محمد فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهرباناند.» ۸. پرهیز از کلمات حساسیتزا و نفرتانگیز هنگامی که با طرف مخالف روبهرو میشویم یا کتاب مینویسیم، باید از گفتن سخنان تنفرآمیز و حساسیتزا به طرف مقابل بپرهیزیم؛ مثلاً کلمه رافضی را به شیعه و ناصبی را به سنی اطلاق نکنیم. خداوند متعال میفرماید: «ولاتنابزوا بالألقاب؛[۳۴] نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند.» ۹. پرهیز از ناسزا گفتن به مقدسات طرف مقابل از راهکارهای تقریب بین ادیان و مذاهب، پرهیز از ناسزا گفتن و دشنام دادن به مقدسات طرف مقابل است، زیرا او نیز تحریک میشود و به مقدسات ما اهانت میکند. خداوند متعال میفرماید: «ولاتسبّوا الّذین یدعون من دون اللّه فیسبّوا اللّه عدواً بغیر علم؛[۳۶] (به معبود) کسانی که غیر خدا را میخوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روی (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند!» ۱۰. رعایت اخلاق اسلامی ۱۱. ملاقات و گفتوگو ۱۲. پرداختن به مسائل مهم از بیشترین چیزهایی که مردم را در چاله اختلاف میاندازد و از اجتماع و الفت دور میکند، فارغ کردن نفسهاست از مسائل مهم بزرگ و آرزوهای بلند. و هرگاه انسان از مسائل مهم باز بماند به مسائل کوچک رو میآورد و احیاناً بر سر هیچ و پوچ جنگ و نزاع مینماید. ۱۳. همکاری در مسائل اتفاقی آیا ما اتفاق نداریم که کفر و الحاد بزرگترین خطری است که بشریت را در عزیزترین مقدساتش تهدید میکند؟ پس بیاییم با یکدیگر در حفظ جوانان از وبای الحاد و مقدمات آن از شکها و شبهاتی که عقیده را متزلزل کرده و فکر را ملوث نموده، همکاری کنیم...