وقتی «علی عبدالله صالح» رئیس جمهوری وقت یمن حکم اعدام دو نفر از بزرگان زیدیه این کشور را صادر کرد و قرار بود آن حکم اجرا شود، آیت الله تسخیری به عنوان نماینده ویژه مقام معظم رهبری با او ملاقات کرد و در نتیجه این ملاقات، آن حکم اعدام انجام نشد. امروز یکی از آن بزرگان، جزو نهضت انصارالله یمن و منشأ خدمات فراوان است.
اشتراک گذاری :
آیت الله «محمدعلی تسخیری» از مؤسسان مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام) بود که از بدو تأسیس در سال ۱۳۶۹ تا مرداد ۱۳۷۸ دبیرکلی این سازمان مهم و مبارک را بر عهده داشت و خدمات گسترده ای به پیروان اهل بیت(ع) در سراسر دنیا ارائه کرد
وی همچنین سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را تأسیس کرد و علاوه بر آن در قامت مشاور عالی مقام معظم رهبری در امور جهان اسلام، معاون بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی، نماینده مجلس خبرگان رهبری، دبیرکلی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و... اقدامات مؤثری در زمینه ترویج معارف دینی، وحدت جهان اسلام و خنثیسازی توطئه های دشمنان برای ایجاد تفرقه و درگیری بین ابناء امت اسلامی انجام داد.
آیت الله تسخیری که ۲۷ مهر ۱۳۲۳ در نجف متولد شده بود روز ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ در تهران دار فانی را وداع گفت. ششم مهرماه چهلم درگذشت آن عزیز است و خبرگزاری ابنا به مناسبت فرارسیدن این روز، سلسله گفتگوهایی با علماء و مسئولانی که همراه و همکار ایشان بودند، انجام داده و نیز مصاحبه ها و نوشته هایی را از آنان جمع آوری کرده است که بتدریج منتشر می گردد.
آیت الله «محسن قمی» معاون ارتباطات و بینالملل دفتر مقام معظم رهبری در یادداشت زیر به بیان گوشه ای از ویژگی ها و فعالیت های آن فقید پرداخته است:
** آیت اللهِ مؤسس؛ او که خستگی را خسته کرد **
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: آیت الله محسن قمی
(معاون ارتباطات و بینالملل دفتر مقام معظم رهبری)
◀️ مـهـر 1399
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حضرت آیت الله تسخیری که آخرین سمت ایشان، "مشاور عالی مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) در امور جهان اسلام" بود از ویژگیهای متعددی برخوردار بودند؛ که در این نوشتار کوتاه به چند نمونه از آنها اشاره میکنم:
1. اخلاص و دوری از تظاهر
نخستین ویژگی مهم ایشان، مراتب اخلاص و حسن نیت بود؛ عالِمی بود برخوردار از مستوای علمی بالا، اما بدون ادعا؛ و اهل تهجّد بود، اما بدون تظاهر. شخصیتی بود که براساس احساس تکلیف و وظیفه، فعالیت میکرد.
حتی بعد از رحلت ایشان کمتر افرادی می دانستند که وی بیش از 500 مقاله در کنفرانسهای علمی در سطح بینالمللی و منطقهای ارائه کرده است. همچنین، نزدیک به 45 کتاب تألیف و بیش از 13 کتاب ترجمه کرده است؛ کتابهایی که برخی از آنها در "کتاب سال جمهوری اسلامی" جایزههای ملی گرفت.
ایشان که در نجف اشرف در مکتب شهید «صدر» تربیت یافته و پخته شده بود، زمانی که به قـم آمد با کتاب های شهید «مطهری» انس پیدا کرد و بدون هیچ ادعایی، تعدادی از آنها را به عربی ترجمه نمود.
او در برخی از مجامع بینالمللی به عنوان "شخصیت اول فرهنگی جهان اسلام" مورد تجلیل قرار گرفت؛ اما این عناوین و فعالیتها هیچگاه کوچکترین ضربهای بر روحیه والای او وارد نکرد و بر تواضع، اخلاص و صفای باطنی وی تأثیر منفی نگذاشت.
2. عشق به قرآن و اهل بیت(ع)
مراتب اخلاص و ارادت ایشان به اهل بیت عصمت و طهارت - به ویژه حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) - زبانزد بود.
وی به کلام الله مجید نیز عشق فراوان داشت. حتی در بسیاری از اوقات میدیدیم که در ابتدای جلسات و کنفرانسهای متعدد زمانی که قرآن کریم تلاوت میشد، اشک ایشان همراه با تلاوت قاری جاری میشد.
3. تلاش بی وقفه و خستگی ناپذیر
ویژگی سوم آیت الله تسخیری، تلاش بی وقفه بود. ایشان خستگی را خسته کرد. حتی در این اواخر که برخی فکر میکردند بدن نحیف او توان همراه شدن با اراده والای وی را ندارد، میدیدیم که علیرغم سختیها و تحمل آن، در کنفرانسهای متعدد شرکت میکند؛ به گونهای که در یک نوبت مقام معظم رهبری با اشاره به این میزان تلاشها و مجاهدتهای او، در یک جمعی فرمودند: "آقای تسخیری حجت خداست بر همهی ما که چگونه تلاش میکند و بی وقفه کار میکند و فعالیت دارد". او هیچگاه از اینکه بدنش وی را همراهی نمیکند گلایهای نمیکرد و هیچ خلأی را عمداً ایجاد نکرد.
این تلاش و فعالیت، مربوط به همه عمر پر برکت آیت الله تسخیری بود؛ چه در زمان نوجوانی و جوانی که در عراق درس میخواند و در تظاهرات شرکت میکرد و شعرهای عامیانه عربی میگفت که هم به صورت نوحه اجرا میشد و هم در تظاهرات، مورد تکرار متظاهرین قرار میگرفت؛ و چه بعدها که به ایران آمد.
ایشان در مبارزات سیاسی علیه رژیم بعثی عراق حضوری فعال داشت و در زندان های آن تحت شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفت؛ اما زمانی که برای ما از آن روزگار تعریف میکرد، آنچنان با آرامش و لبخند سخن میگفت که گویی هیچ حادثه تلخی برایش رخ نداده است.
وقتی به ایران آمد، در معهد الدراسات و پس از انقلاب اسلامی، در تأسیس بسیاری از نهادها نقش برجستهای داشت؛ آنچنان که میتوانیم او را «آیت الله مؤسس» بنامیم. مثلاً نقشی که در تأسیس "مجمع جهانی اهل بیت(ع)" داشت و به عنوان اولین دبیرکل این مجمع حکمی را از مقام معظم رهبری دریافت کرد؛ یا نقش بی بدیل او در تشکیل "سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی" که به عنوان اولین رییس آن هم منصوب شد؛ و یا حتی، نقشی که در راه اندازی "کنفرانس وحدت اسلامی" داشت و تأسیس کننده آن کنفرانس جهانی بود.
آیت الله تسخیری در اکثر نهادهای بینالمللی جمهوری اسلامی حضوری بی بدیل داشت. تعهد او برای فعالیت چنان بود که حتی تا یکی دو روز قبل از ارتحالش در جلسات شرکت می کرد. حضورش در جلسات مغتنم بود و باعث قوت قلب دیگران بود و باعث اعتبار آن جلسه میشد. او بواقع خستگی را خسته کرده بود.
4. زمان شناسی و فرصت شناسی
ویژگی چهارم آیت الله تسخیری، زمان شناسی و فرصت شناسی ایشان بود. گاه در سمینارهای بینالمللی که شرکت میکرد با همان یک دقیقه فرصتی که پیدا میکرد، نظر خود را بیان و فضای کنفرانس را تحت تأثیر خویش قرار میداد. مثلاً کنفرانسی در قطر به ریاست شیخ «یوسف القرضاوی» برگزار شد که فضای آن علیه تشیع و جمهوری اسلامی بود. این فضا بر کنفرانس حاکمیت داشت و هر کسی از یک منظر، نقد خود را نسبت به جمهوری اسلامی ایران بیان میکرد. در این همایش که علمای اهل سنت از کشورهای مختلف حضور داشتند، سرانجام فرصتی برای مداخله آقای تسخیری، آنهم کمتر از یک دقیقه پیش آمد؛ اما ایشان در همان یک دقیقه با لهجه شیرین عربی خود جملاتی را بیان کرد که وقتی رسانهها اخبار کنفرانس را کردند، سخنان آیت الله تسخیری بیش از دیگران به مخاطبان منعکس گردید.
5. حرص بر فهمیدن
آیت الله تسخیری تلاش میکرد بیشتر بشنود و فهم کند، قبل اینکه بخواهد سخنی بگوید. در واقع به تعبیر زیبای امیرالمؤمنین علی علیه السلام "کان لی فیما مضی أخ فی الله و کان یعظمه فی عینی صغر الدنیا فی عینه" و "کان علی ما یسمع احرص منه علی أن یتکلم"[1] بر شنیدن بیشتر از سخن گفتن حریص بود.
حرص بر فهم آیت الله تسخیری موجب شده بود که وقتی در مجامع بینالمللی حضور مییافت و با علمای مالکی صحبت میکرد آنها احساس میکردند که ایشان یکی از آنهاست، چون مسلط بر مذهب مالکی بود. حتی زمانی که با علمای مذهب حنفی صحبت میکرد، در می یافتند که ایشان تسلط وافری بر این مذهب دارد. زیرا ایشان تعمد داشت تا بشنود، بفهمد و درک کند و سپس سخن بگوید.
این ویژگی از او یک شخصیت ممتاز ساخته بود که دیگران هم به او عشق میورزیدند و میدانستند که اگر سخنی میگوید، اولاً ناشی از حسن نیت او است و ثانیاً بر مبنای عقیده و فهم دقیقی است که او از آن برخوردار است.
6. خدمت به تفسیر و فقه، از منظر اهل بیت(ع)
مورد دیگری که میتوان برای آیت الله تسخیری نام برد، خدمتی بود که او به "تفسیر" و "فقه" بر مبنای مکتب اهل بیت(ع) انجام داد. او با حضورش در "مجمع الفقه" جده با شرایط سخت و در حالی که مکتب تشیع و جمهوری اسلامی ایران را نمایندگی میکرد، مقالات علمی را ارائه کرد. گاهی حتی در یک سمینار بینالمللی بیش از یک مقاله ارائه میداد. همین مجموعه مقالات است که امروز بالغ بر 500 مقاله شده و ذخیره ارزشمندی است که امیدواریم مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی یا سایر نهادهای حوزوی، نسبت به چاپ این مجموعه همت گمارند.
او کسی بود که یک دوره اصول فقه شیعه را به مجمع الفقه جده ارائه کرد. وی با کمک آیت الله «احمدی میانجی»، آیت الله «سید مهدی روحانی» و آیت الله «مؤمن قمی» مجموعه احادیث شیعه و سنی را جمع آوری نمود و یک اثر مهم تقریبی به جامعه اسلامی تقدیم کرد.
7. نصیحت و خیرخواهی
گروههای افراطی، تکفیری و سلفی، دشمنان آیت الله تسخیری بودند؛ چون نقش ایشان را در تقریب مذاهب اسلامی و همدلی مسلمانان بسیار برجسته میدیدند. اما ایشان حتی در برخورد با این گروههای تکفیری، سعی میکرد تا با حسن نیت آنها را نصیحت وکند. ایشان مبانی نظری آنان را نقد می کرد و آنها را نسبت به راه انحرافی که دارند، متنبه می ساخت. لذا برخی از افراطیون اینگونه میگفتند که "آیت الله تسخیری مأموریت دارد تا به عنوان تقریب مذاهب اسلامی به مذهب تشیع خدمت کند".
در یکی از جلسات بینالمللی، یکی از سخنرانان گفت: "به من بگویید که تقریب مذاهب اسلامی تاکنون به نفع شیعه بوده یا اهل سنت؟!" آیت الله تسخیری با همان زمان شناسی و فرصت شناسی در یک جمله کوتاه پاسخ داد: "به جای اینگونه سؤال ها، بپرسید آیا تقریب به نفع اسلام بوده یا نبوده است؟ نگاه فرقهای به این مسئله نکنید".
ایشان در این زمینه مقالات بسیاری در خصوص فقه مقارن نوشت.
8. انجام مأموریتهای برجسته در سطح بینالمللی
آخرین نکتهای که در خصوص ویژگی ها و فضائل آیت الله تسخیری میتوان گفت، انجام مأموریتهای برجسته در سطح بینالمللی از سوی ایشان است.
به یاد داریم که وقتی «سلمان رشدی» کتاب منحوس "آیات شیطانی" را نوشت و امام خمینی(ره) فتوای تاریخی را داد، جهان اسلام را دچار تحرک و جنبشی کرد. آن زمان مصادف شده بود با کشتار 400 نفر از حجاج بیت الحرام به دست کسانی که ادعای خادم الحرمینی میکردند. حجاج در مکه و حرم امن الهی، با وضعیت بسیار رقت آوری و در حالت تشنگی، با گلوله و پرتاب سنگ از پشت بامها به شهادت رسیدند و اکثر شهداء ایرانی بودند. امام خمینی(ره) فرمود: "اگر ما از صدام بگذریم از این جنایت آل سعود نمیتوانیم بگذریم".
در همان ایام که هیچ ارتباطی سیاسی با دولت عربستان نداشتیم، کنفرانس سازمان اسلامی در جده برگزار شد و حضرت امام خمینی(ره) به آیت الله تسخیری مأموریت ویژه دادند که در این کنفرانس شرکت و در رابطه با مسئله سلمان رشدی سخنرانی کند. آیت الله تسخیری به بحرین سفر کرد و از آنجا ویزای عربستان را گرفت و به آن اجلاس رفت. با تلاش ایشان، قطعنامه نهایی کنفرانس شامل فتوای امام خمینی(ره) در خصوص قتل سلمان رشدی گردید. معاون وزیر خارجه سعودی هم رسماً اعلام کرد: "ما بر همان چیزی تأکید میکنیم که امام خمینی(ره) بر آن فتوا دادند".
یا در موردی دیگر، وقتی «علی عبدالله صالح» رئیس جمهوری وقت یمن حکم اعدام دو نفر از بزرگان زیدیه این کشور را صادر کرد و قرار بود آن حکم اجرا شود، آیت الله تسخیری به عنوان نماینده ویژه مقام معظم رهبری با او ملاقات کرد و در نتیجه این ملاقات، آن حکم اعدام انجام نشد. امروز یکی از آن بزرگان، جزو نهضت انصارالله یمن و منشاء خدمات فراوان است.
نمونه دیگر کنفرانسی بود که با حضور 60 هزار نفر در پکن در رابطه با مسئله زن و خانواده برگزار شد. در این کنفرانس بزرگ بینالمللی، تعریفی از خانواده ارایه میشد که مغایر تعلیمات دینی و اسلامی بود. این خطر بزرگی بود که انحراف اخلاقی شدیدی در جامعه بشری به عنوان حقوق بشر و خانواده ایجاد میکرد. آیت الله تسخیری با مأموریتی که از جانب مقام معظم رهبری داشت، در این کنفرانس شرکت کرد و با همکاری نمایندگان الازهر، واتیکان و رایزنی هایی که با نمایندگان کشورهای مختلف کرد، اجازه ندادد که چنین مسئلهای تصویب شود. این موفقیت وی، در واقه خدمتی به همه بشریت و خانوادهها بود.
* الگویی خوب برای طلاب جوان
امیدواریم که خداوند متعال، آیت الله تسخیری را الگویی برای همه انسانهایی که دلشان برای اهلبیت(ع) و اسلام و بشریت میتپد، قرار دهد و نهادهای مسئول در معرفی این عالم ارزشمند فعالیتهای لازم را انجام دهند و مجموعه آثار، کتاب، مقالات، سخنرانی ها و مصاحبههای ایشان را جمعآوری کنند و در اختیار نسل جدید قرار دهند.
همچنین، طلبههای جوان میتوانند از آیت الله تسخیری به عنوان یک الگو و اسوه نگاه کنند تا ضمن رعایت تقوا و تعهد شخصی و برخورداری از فضل حوزوی، توان حضور مؤثر در عرصه اسلام و بینالمللی و منطقهای داشته باشد.
یعنی: "در گذشته برادرى الهى و دينى داشتم (كه وصفش چنين بود): آنچه او را در نظرم بزرگ جلوه مى داد كوچكى دنيا در نظر او بود. او از تحت حكومت شكم خارج بود، ازاينرو آنچه نمى يافت اشتهايش را نداشت (و به دنبال آن نمى رفت) و آنچه را مى يافت زياد مصرف نمى كرد. بيشتر اوقات زندگانى اش ساكت بود و (در عين حال) اگر سخنى مى گفت بر گويندگان چيره مى شد و عطش سؤال كنندگان را فرو مى نشاند. (به دليل نهايت تواضع بر حسب ظاهر) انسان ضعيفى بود و مردم نيز او را ضعيف مى شمردند؛ ولى هرگاه كار مهم و جدى به ميان مى آمد همچون شير بيشه مى خروشيد و مانند مار بيابانى به حركت درمى آمد. پيش از حضور در مجلس داورى، دليلى اقامه نمى كرد. هيچكس را نسبت به كارى كه انجام داده، در آنجا كه امكان داشت عذرى داشته باشد ملامت نمى كرد تا عذر او را بشنود. او هرگز از درد خود جز هنگام بهبودى شكايت نمى كرد. همواره سخنى مى گفت كه خود انجام مى داد و چيزى را كه انجام نمى داد نمى گفت. اگر در سخن گفتن مغلوب مى شد هرگز در سكوت، كسى بر او غلبه نمى يافت. او بر شنيدن حريص تر بود تا گفتن. او چنان بود كه هرگاه دو كار برايش پيش مى آمد انديشه مى كرد كه كدام به هوا و هوس نزديكتر است، با آن مخالفت مى ورزيد. (و آن را كه خلاف هواى نفس بود مقدم مى شمرد، اگر مى خواهيد راه سعادت و نجات را پيدا كنيد) بر شما باد كه اين صفات را تحصيل كنيد، پيوسته با آن باشيد و از يكديگر در داشتن آنها سبقت بگيريد واگر نمى توانيد همه آنها را انجام دهيد (به مقدار توان انجام دهيد) و بدانيد انجام دادن مقدار كم بهتر از ترك بسيار است."
در اینکه این جملات در توصیف کیست، بین شارحان نهج البلاغه اختلاف است. گروهر از آنان معتقدند که كلام امام علی (عليه السلام) اشاره به شخص خاصى دارد؛ اما در اينكه اين شخص چه كسى بوده اختلاف نظر دارند. بعضى او را «ابوذر غفارى»، برخى «عثمان بن مظعون»، عدّه اى «مقداد بن اسود» و گروهى حتى رسول خدا (صلی الله عليه وآله) ذكر كرده اند. در مقابل، جمعى ديگر از شارحان معتقدند که اين بيان از قبيل تمثيل است و اشاره به مصداق خاص ندارد.