استاد دانشگاه الجزایر اظهار داشت: امام صادق (ع) به عنوان احیاگر شریعت نبوی، اصول و قواعدی را در امت اسلامی پایهریزی کردند که موجب شد اسلام از زوال و تحریف در امان بماند.
اشتراک گذاری :
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب، دکتر جمال تراکه استاد دانشگاه الجزایر، در هفتمین نشست از سی و پنجمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی، ضمن تبریک به مناسبت میلاد رسول گرامی اسلام(ص)، گفت: جهان اسلام در برهههای مختلف زمان شاهد همزیستی مسالمتآمیز میان طوایف و مذاهب مختلف مسلمانان بوده است؛ این مسأله به ویژه در عصرهای اولیه ظهور اسلام قابل مشاهده است. در این میان میتوان به اقدام امام صادق (ع) اشاره کرد که یک دانشگاه اسلامی را تشکیل دادند. در این دانشگاه اسلامی بسیاری از علمای مسلمان که به مذاهب مختلف گرایش داشتند، به تحصیل علوم دینی پردختند؛ امام صادق (ع) به عنوان احیاگر شریعت نبوی، اصول و قواعدی را در امت اسلامی پایهریزی کردند که موجب شداسلام از زوال و تحریف در امان بماند.
وی ادامه داد: افزون بر این، تجارب دیگری در زمینه وحدت میان مسلمانان و تبادل دیدگاهها میان علمای مسلمان نیز وجود داشته است که جهان اسلام در سطوح مختلف سیاسی و فکری آنها را به چشم دیده است. اولین تجربهای که جهان اسلام در پایان قرن نوزدهم به خود دی، ایده تشکیل «دانشگاه اسلامی» بود. این ایده توسط «سید جمال الدین اسد آبادی» مطرح شد؛ او این ایده مذکور را به همراه دوست و شاگردش یعنی «محمد عبده» مطرح ساخت. هدف اصلی و اساسی از مطرح ساختن از تشکیل «دانشگاه اسلامی» متحد کردن مسلمانان برای مواجهه با پروژههای غربی، پروژههای استعماری و تلاشهای خارجی برای هیمنه بر جهان اسلام بود.
استاد دانشگاه الجزایر اظهار کرد: سلطان «عبدالحمید دوم» پادشاه دولت عثمانی در آن زمان به شدت از این ایده استقبال کرد و تلاش کرد با استفاده از آن مسلمانان را علیه غرب که از یونانیها حمایت میکرد، بسیج کند. در آن زمان یعنی در سال 1897 دولت عثمانی که مشغول جنگ با یونان مسیحی بود، موفق شد پایگاه بزرگی از مسلمانان را تشکیل دهد؛ مسلمانانی که به شدت از سلطان عثمانی حمایت کردند و توانستند در جریان جنگ با یونان، طرفداران زیادی را برای دولت عثمانی جذب کنند.
وی ادامه داد: با این حال، «دانشگاه اسلامی» خیلی دوام نیاورد. یکی از مهمترین عوامل تداوم نیافتن «دانشگاه اسلامی» مرگ «سید جمال الدین اسد آبادی» بود؛ دشمنان «سید جمال الدین» در داخل دولت عثمانی، بسیار بودند. از سوی دیگر، سلطان عثمانی نیز تلاش کرد تا از «دانشگاه اسلامی» برای بسط هیمنه خود بر جهان اسلام بهرهبرداری کند تا از این رهگذر بتواند نفوذش را گسترش دهد. این درحالی است که هدف از تأسیس چنین دانشگاهی اساسا متحد کردن مسلمانان با یکدیگر بود و نه تلاش برای بسط نفوذ سیاسی.
جمال تراکه تصریح کرد: دومین اندیشهای که در جهان اسلام مطرح شد، همان تأسیس «دار التقریب میان مذاهب اسلامی» بود. این نهاد در سال 1947 توسط «محمد علی علوبه پاشا» در قاهره تأسیس شد. «علوبه پاشا» در آن زمان وزیر اوقاف مصر بود. تقریبا 20 تَن از اندیشمندان و علمای اسلامی در به ثمر نشاندن ایده مذکور و تأسیس «دار التقریب» نقشآفرینی داشتند.
وی افزود: از جمله این افراد میتوان به «عبدالمجید سلیم» که بعدها به عنوان شیخ الازهر انتخاب شد، اشاره کرد. همچنین شخصیتهایی نظیر «احمد حسین» و «امین الحسینی» مفتی فلسطین که یک شخصیت مبارز و مجاهد بزرگ بود، در تأسیس «دار التقریب» نقش داشت. از سوی دیگر، «شیخ محمد تقی القمی» از قاهره، «محمد حسین آل کاشف الغطاء» از عراق و «سید عبدالحسین شرف الدین موسوی» صاحب کتاب «المراجعات» در تأسیس «دار التقریب» نقشآفرینی کردند.
استاد دانشگاه الجزایر ادامه داد: کتاب «المراجعات» شامل نامههایی است که میان «سید عبدالحسین شرف الدین موسوی» با شیخ ازهری یعنی «شیخ سلیم البشری» رد و بدل کرد. این نامهها، اولین حلقههای فکری میان مسلمانان را تشکیل دادند و قاعدهای را برای وحدت اسلامی تأسیس کردند. این نامهها توانستند این مسأله را تبیین کنند که مسلمانان در اصول با یکدیگر هیچ اختلافی ندارند و اگر اختلافی وجود دارد در فروع است؛ در نامههای مذکور مشخص شد که مذهب جعفری مبتنی بر مبانی اسلامی و استدلالهای کاملا قطعی است. با عین حال، این نهاد خیلی دوام نیاورد، زیرا بر مبنای روابط خویشاوندی میان پادشاه «الخیوبی» و شاه ایران در آن زمان، بنا شد. بنابراین، این مؤسسه بیش از آنکه به فعالیتهای علمی علماء وابسته باشد به روابط میان اشخاص وابسته بود؛ «دار التقریب» در سال 1979 بسته شد.
جمال تراکه خاطر نشان کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، «محمد انور سادات» رئیسجمهور وقت مصر که جزو متحدان ایالات متحده آمریکا به شمار میرفت، مؤسسه «دار التقریب» را تعطیل کرد. علیرغم اینکه مؤسسه مذکور برخی خدمات را به جهان اسلام ارائه کرد، اما آثار و نتایج این خدمات سطح مطلوبی نداشتند. این مؤسسه نتوانست رواج پیدا کند و در نهایت هم از نقشآفرینی در زمینه تقویت وحدت میان مسلمانان عاجز ماند.
وی افزود: در همین حال، در سال 1962 انجمن «جهان اسلام» در مکه مکرمه تأسیس شد. از جمله اهداف این انجمن، تقویت وحدت و همبستگی میان مسلمانان بود. این انجمن در شرایطی تأسیس شد که جنگ سرد به اوج خود رسیده بود. در آن زمان، یک پروژه غربی ـ آمریکایی وجود داشت که از دروازه دین، جلوی گسترش ایدئولوژیهای کمونیستی و قومیتگرایانه را بگیرد. در آن زمان، مصر به رهبری «جمال عبدالناصر» به دنبال ترویج قومیتگرایی بود؛ انجمن «جهان اسلام» به دنبال آن بود که علمای مسلمان را وارد نبرد با ایدئولوژیهای چپگرایانه و قومیتگرایانه سازد اما با این حال موفق نشد. این انجمن هنوز نیز به فعالیتهای خود ادامه میدهد اما گفتمان وحدت اسلامی در آن به چشم نمیخورد و اخیرا به مکانی برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
استاد دانشگاه الجزایر گفت: افزون بر این، در سال 1969 و به دنبال آتش زدن «مسجدالاقصی» در آگوست همین سال، در ماه سپتامبر سازمان «کنفرانس اسلامی» تشکیل شد. این سازمان نیز ایجاد وحدت میان مسلمانان و کشورهای اسلامی را در رأس اولویتهای خود قرار داد و تلاش کرد تا مشترکات میان آنها را پررنگ سازد. با اینحال، این تجربه نیز تنها در سطح چند کشور باقی ماند و از سطح اقدامات پروتکلی فراتر نرفت. این سازمان در نهایت نتوانست ساختاری را به منظور نزدیک ساختن مذاهب به یکدیگر در امّت اسلامی پایهریزی کند.
وی ادامه داد: تجربه دیگر تأسیس «مجمع فقه اسلامی» در «مکه مکرمه» بود. قانون تصویب این مجمع به صورت رسمی در نشست سازمان «کنفرانس اسلامی» که در سال 1982 با حضور وزرای خارجه کشورهای عضو در نیجریه برگزار شد، مورد موافقت قرار گرفت. هدف اصلی و اساسی از تأسیس این مجمع ایجاد انسجام و یکپارچگی فکری میان فقهای مذاهب اسلامی مختلف، کنار گذاشتن تعصبات مذهبی و جنگهای فرقهای و نیز دوری جستن از تکفیر مذاهب بود. ازجمله دیگر از اهداف تأسیس این مجمع، گسترش خط مشی تعادل و تسامح بود. با تمامی اینها، «مجمع فقه اسلامی» که مقر آن هماکنون در شهر «جده» قرار دارد، در زمینه تقویت وحدت اسلامی هیچ خدمتی نکرد؛ وجود «مجمع فقه اسلامی» در عربستان سعودی و سیطره تفکر و ایدئولوژی وهابیت در آنجا موجب شد تا این مجمع اقدامی در زمینه تقویت وحدت اسلامی انجام دهد و نتواند در عرصه نزدیک کردن دیدگاههای مذاهب مختلف دین اسلام به یکدیگر نقشی ایفاء کند.
جمال تراکه اظهار داشت: از سوی دیگر، باید به «مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی» اشاره کرد که در سال 1990 میلادی با پیشنهاد و هدایت «امام خامنهای» در تهران تأسیس شد. این مجمع به دنبال هجمه گسترده علیه اسلام و علیه پیامبر اسلام (ص) به ویژه پس از انتشار کتاب «آیات شیطانی» که در آن به پیامبر اسلام (ص) اهانت شد، تأسیس گردید. در آن زمان، مسلمانان نه در سطح سازمانهای اسلامی و نه در سطح علماء، هیچ واکنشی به اهانتهای مذکور نشان ندادند. با این حال، «امام خمینی» (ره) فتوای معروف مرتد خواندن نویسنده کتاب یعنی «سلمان رشدی» را صادر کرد. از آن زمان، ایده تأسیس یک سازمان به منظور نزدیک کردن دیدگاههای علمای مسلمان، ایجاد فضایی برای تبادل آراء و افکار و همچنین دفاع از ساحت پیامبر اسلام (ص)، مطرح شد.
وی افزود: لذا «مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی» به منظور نزدیک کردن دیدگاههای علماء و فقهاء مسلمان به یکدیگر و نیز تبادل افکار میان آنها تشکیل شد. هدف اصلی و اساسی این سازمان از بدو تأسیس تقویت وحدت میان مسلمانان و شناساندن مذاهب مختلف اسلامی به اقشار مختلف مسلمان بوده است؛ یکی از برجستهترین افرادی که خدمات ارزندهای را در مسیر تقویت وحدت میان مسلمانان ارائه داد، آیت الله «سید محمد علی تسخری» (رحمة الله علیه) بود؛ این مَرد زندگی خود را وقف مسیر تقویت وحدت کلمه میان مسلمانان کرد.
استاد دانشگاه الجزایر گفت:علیرغم اینکه امروز ما شاهد هجمه گستردهای علیه ایران و مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی هستیم، اما این مجمع برای کنار گذاشتن تفرقه و تقویت وحدت میان مسلمانان، همچنان به کار خود ادامه میدهد.
جمال تراکه عنوان داشت: «اتحادیه جهانی علمای مسلمان» از جمله دیگر سازمانهای اسلامی است که در سال 2004 به ریاست «شیخ یوسف القرضاوی» تشکیل شد. از جمله اهداف این سازمان، تقویت وحدت میان مسلمانان، نزدیک کردن دیدگاهها و نگرشهای علماء و فقهای مسلمان به یکدیگر و نیز جلوگیری از تکفیر اقشار مختلف مسلمانان بود. مفتی عمان یعنی «علامه احمد الخلیلی» در سازمان مذکور معاون اول «شیخ قرضاوی» بود؛ کما اینکه آیت الله «سید محمد علی تسخیری» مسئولیت معاون دومی را برعهده داشت.
وی با بیان این مطلب افزود: با کمال تأسف باید گفت که در چارچوب پروژه «خاورمیانه بزرگ» بود که اتحادیه جهانی علمای مسلمان به جایی برای تکفیر کردن، ایجاد گمراهی و فتنهافکنی تبدیل شد. امروز نیز اتحادیه مذکور در همین مسیر حرکت میکند.
تراکه از سلسله تلاشهای علمای اسلامی در راستای تقویت وحدت از جمله تلاشهای امام خمینی(ره) قدردانی کرد و گفت: ایشان خدمات ارزندهای را در مسیر تقویت وحدت مسلمانان ارائه و اصول و قواعد مهمی را در این زمینه پایهریزی کردند و یکی از برجستهترین علمایی است که در زمینه حرام دانستن اهانت به شخصیتهای برجسته اسلامی، فتوا صادر کردند.
وی ضمن قددرانی از تلاشهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه تقویت وحدت بین مسلمانان، گفت: علیرغم اینکه جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر با یک بحران اقتصادی مواجه است، اما میبینیم که این کشور تنها به منظور ایجاد وحدت کلمه میان اقشار مختلف مسلمانان در سراسر جهان، اقدام به برگزاری کنفرانسهایی نظیر کنفرانس وحدت میکند.