تعدد فریبکاری و دروغسازی رسانههای ضد انقلاب و رسالت رسانههای انقلابی
چهارشنبه شب گذشته خبری در خروجی رسانههای ضد انقلاب قرار گرفت که حکایت از کشته شدن یک زندانی در زندان اهواز داشت! به گفته این رسانهها فرد مورد نظر حاتم مرمضی نام داشته که به دلایلی همچون فعالیت فرهنگی! دستگیر و روانه زندان شده بود و بعد از آن نیز در زیر شکنجه و بازجویی جان سپرده است!
اشتراک گذاری :
گروه مقاومت "تنا"؛ هرچند اصل داستان نمونه مشابهی به این کیفیت و مشخصات در جمهوری اسلامی نداشته و اساساً به اوهام و خیالات شبیهتر است تا واقعیت، اما رسانههای مختلف هر یک با ادبیات مختص خود سعی در باورپذیر شدن مسئله داشتند.
از کانالهای تلگرامی ضد انقلاب تا گزارشات تصویری و مکتوب بیبیسی و صدای آمریکا و سایتهای به اصطلاح حقوق بشری مانند هرانا و... همگی سعی در داغ کردن موضوع و بال و پر دادن بدان بودند.
در این بین یکی دیگر از مشکلات جاری عرصه رسانههای غیر رسمی کشور اظهار نظرها برخی فعالین سیاسی و دانشگاهی بدون تحقیق در مورد مسئله و صرفاً با اکتفا به گفته رسانههای ضدانقلاب بود که در شبکههای اجتماعی مسئولین نظام را به باد انتقاد گرفته بودند که چرا چنین اتفاقی افتاده است؟!
به فاصله ۲۴ ساعت بعد از این حادثه یکی از خبرگزاریهای داخلی با استناد به تصاویر و اسناد منتشر شده در کانالهای تلگرامی مربوط به داعش پرده از اصل ماجرا برداشت و فاش کرد که حاتم مرمضی اساساً در آن تاریخ در کشور نبوده و به دلیل عضویت رسمی در گروه تروریستی داعش در یکی از قرارگاههای آموزشی این گروه در ادلب سوریه حضور داشته و به دنبال حمله گروه تروریستی هیئت التحریر شام به این قرارگاه و در درگیری به همراه سه نفر دیگر کشته شده است.
به دنبال این خبررسانی و پوشش گسترده آن در خبرگزاریهای داخلی موضوع به شبکه اجتماعی توئیتر رسید و خیلی زود به یکی از بحثهای داغ این شبکه اجتماعی مبدل گشت. هرچند برای چندین بار فقط در سال جاری، دروغسازی ضد انقلاب در موضوعات امنیتی و سیاسی اثبات شد، اما در این میان یک رسالت مهم بر گردن اهالی رسانه در کشور وجود دارد که صرفاً به برملا ساختن دروغسازی رسانههای ضد انقلاب اکتفا نکرده و برای معرفی این رسانهها و شیوههای عملیات روانی و خبرسازیهای کذب آنها بپردازند.
درواقع امثال بیبیسی، و دیگر شبکههای ضد انقلاب میبایست هزینه این رفتار غیر حرفهای و مخرب خود را داده و به واسطه تکرار اینگونه اقدامات، ماهیت آن برای مخاطبین روشن شود. اینکه یک داعشی به عنوان یک بازداشتی در ایران معرفی شده و بعد از انتشار خبر مرگش به سرعت برای آن گزارش و مستندات تهیه میگردد، درواقع نشان از اوج فعالیت غیر حرفهای و دروغگویی مستقیم یک رسانه دارد. آنهم رسانهای که پیش از این در مواردی مشابه بارها این اقدام را تکرار کرده است. نمونه سارو قهرمانی عضو گروه تروریستی پژاک که سال گذشته در درگیری با نیروهای انتظامی و امنیتی به هلاکت رسید و به قول بیبیسی صرفاً یک پیک موتوری بوده که بیدلیل کشته شده است، یکی دیگر از نمونه دروغگوییهای این رسانه و دیگر جریانات و رسانههای ضد انقلاب است.
در کنار فعالیت برای معرفی این رسانهها، آن دسته از فعالان سیاسی که هر بار با اظهارات نسنجیده، بدون تحقیق و صرفاً با اکتفا به رسانههای خارجی و ضد انقلاب به انتشار اخبار کذب میپردازند نیز باید در فضای رسانه و افکار عمومی مورد مواخذه قرار گیرند. این افراد نیز باید هزینه رفتار دور از منطق و خرد خود را داده و بابت تکرار اظهارنظرهای اشتباه و بی پشتوانه و دروغ خود پاسخگو باشند.
درواقع یکی از رسالتهای رسانه های داخلی پیگیری این رفتارهای اشتباه در فضای مجازی و رسانهای کشور است که این مسئله میتواند مخاطبین را با فعالیتهای خطدار و غلط برخی آشنا نموده و زمینههای تکرار این سناریوها را از بین ببرد.