تاریخ انتشار۲۳ فروردين ۱۴۰۴ ساعت ۹:۳۹
کد مطلب : 673097

هدف قرار دادن سازمان‌یافته خبرنگاران در غزه؛ جنایتی علیه حقیقت

از آغاز حملات گسترده رژیم صهیونیستی به نوار غزه در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، خبرنگاران به‌طور بی‌سابقه‌ای در معرض خطر قرار گرفته‌اند. این افراد که رسالت آن‌ها بازتاب حقیقت، مستندسازی جنایات و انتقال صدای مردم به جهان است، اکنون خود به هدفی آشکار در حملات نظامی اسرائیل تبدیل شده‌اند. شواهد مستند و گزارش‌های منابع معتبر عربی نشان می‌دهد که حملات صورت‌گرفته علیه فعالان رسانه‌ای، نه تصادفی، بلکه نظام‌مند و هدفمند بوده‌اند.
هدف قرار دادن سازمان‌یافته خبرنگاران در غزه؛ جنایتی علیه حقیقت
به گزارش حوزه بین‌الملل خبرگزاری تقریب، بر اساس اعلام دفتر رسانه‌ای دولت غزه، تا اوایل آوریل ۲۰۲۵، بیش از ۲۱۱ خبرنگار فلسطینی در جریان بمباران‌های اسرائیل جان خود را از دست داده‌اند. یکی از تازه‌ترین این حوادث، در تاریخ 8 آوریل ۲۰۲۵ (18فروردین 1404) رخ داد؛ زمانی که چادر خبرنگاران در محوطه بیمارستان "ناصر" در خان‌یونس هدف حمله مستقیم هوایی قرار گرفت. در این حمله، "حلمی الفقعاوی"، خبرنگار فلسطینی و "احمد منصور"، خبرنگار خبرگزاری "فلسطین‌الیوم"، به شهادت رسیدند.

رژیم صهیونیستی همچنین در جنایتی دیگر در ۲۶ دسامبر ۲۰۲۴ ، پنج خبرنگار شبکه تلویزیونی «القدس الیوم» را در اردوگاه "النصیرات "در مرکز نوار غزه، در مقابل درِ جنوبی بیمارستان «العوده»، به طرز بی‌سابقه‌ای هدف حمله موشکی قرار داد. این حادثه، جامعه رسانه‌ای را در شوک فرو برد و خشم عمومی را در جهان  برانگیخت. 

بر این اساس سازمان گزارشگران بدون مرز (RSF) در بیانیه‌ای که در آوریل ۲۰۲۴ منتشر شد، اقدامات ارتش اسرائیل را «قتل سیستماتیک خبرنگاران» توصیف کرد و اعلام کرد که تنها در شش ماه نخست جنگ، بیش از ۱۰۰ خبرنگار فلسطینی کشته شده‌اند. این آمار حتی در جنگ‌های جهانی یا منازعات شدید بین‌المللی نیز کم‌سابقه است. این سازمان تأکید کرد که خبرنگاران در غزه، نه بر اثر تصادف یا غیر عمد، بلکه به شکل مستقیم و آگاهانه هدف قرار گرفته‌اند. 

بدون شک هدف قرار دادن خبرنگاران در غزه را نمی‌توان صرفا به‌عنوان «پیامدهای جانبی جنگ» یا «خطاهای عملیاتی» توجیه کرد؛ بلکه این اقدامات بخشی از یک راهبرد نظام‌مند برای کنترل روایت جنگ و مهار افکار عمومی جهانی است. اسرائیل به‌خوبی آگاه است که در عصر رسانه، میدان نبرد نه‌ فقط در زمین و آسمان، بلکه در قاب تصویر و سطرهای گزارش‌ها رقم می‌خورد. بنابراین، از منظر این رژیم، خبرنگار در این میدان، ناظری بی‌طرف نیست، بلکه دشمنی است که باید ساکت شود.

از این رو حذف فیزیکی خبرنگاران، هم‌زمان با تخریب زیرساخت‌های رسانه‌ای، قطع اینترنت و اعمال محدودیت برای رسانه‌های بین‌المللی در غزه، مجموعه‌ای از ابزارهای سیاسی برای مهندسی افکار عمومی است. اسرائیل با این سیاست، تلاش دارد روایت رسمی خود از جنگ را به‌ عنوان روایت یگانه تثبیت کند و در عین حال، از مستندسازی جنایات جنگی جلوگیری نماید.

از منظر حقوق بین‌الملل نیز، این اقدامات به‌وضوح مصداق جنایت جنگی است. کنوانسیون چهارم ژنو و اساس‌نامه دیوان کیفری بین‌المللی، خبرنگاران را در رده غیرنظامیان تعریف می‌کند که باید تحت حمایت ویژه قرار گیرند. با این وجود، سکوت قدرت‌های غربی و بی‌عملی سازمان‌های بین‌المللی، به اسرائیل این امکان را داده است که با کمترین هزینه، بیشترین میزان سرکوب رسانه‌ای را اعمال کند.

در نهایت، تداوم هدف قرار دادن خبرنگاران در غزه، نه ‌تنها تهدیدی برای آزادی مطبوعات است، بلکه نشانه‌ای از بحران مشروعیت سیاست‌های نظامی اسرائیل نیز هست. حذف صداهای مستقل، اعترافی تلویحی‌ به شکست در میدان حقیقت است. بنابراین، مقابله با این روند، نه یک اقدام صرفا بشردوستانه، بلکه ضرورتی راهبردی برای حفظ شفافیت جهانی و وجدان عمومی در عصر جنگ‌ رسانه‌ای است.

از منظر راهبردی، اقدام نظامی اسرائیل علیه خبرنگاران فلسطینی در نوار غزه را باید در چارچوب جنگ روایت‌ها تحلیل کرد؛ جایی که قدرت تسلیحاتی، تنها یکی از ابزارهای اعمال سلطه است و تسلط بر روایت، عنصری حیاتی‌تر از پیروزی نظامی به‌حساب می‌آید. اسرائیل، با درک دقیق از قدرت تصویر و روایت در جهت‌دهی به افکار عمومی جهانی، سعی دارد با حذف فیزیکی شاهدان عینی، روایت‌های صحیح از میدان نبرد را از بین برده و تصویر مطلوب خود را از جنگ تثبیت کند.
 
به همین دلیل است که خبرنگاران فلسطینی بیش از هر گروه دیگری هدف مستقیم حملات قرار می‌گیرند. آنان برخلاف خبرنگاران خارجی، در دل میدان حضور دارند، با جامعه خود زندگی می‌کنند و روایتشان بومی، بی‌واسطه و تأثیرگذار است. اسرائیل به‌خوبی می‌داند که انتشار حتی یک تصویر بدون سانسور از کشتار غیرنظامیان در اردوگاه النصیرات یا رفح، می‌تواند بیش از صد بیانیه دیپلماتیک برایش هزینه داشته باشد.

در عین حال، ناتوانی نهادهای بین‌المللی در توقف این روند، نشانه‌ای آشکار از بحران ساختاری در نظام حقوقی بین‌الملل است. سکوت سازمان‌هایی چون شورای امنیت، یونسکو، و حتی دیوان کیفری بین‌المللی در قبال کشتار روزافزون خبرنگاران، نه‌تنها مسئولیت اخلاقی این نهادها را زیر سؤال می‌برد، بلکه به مشروعیت آنان نیز لطمه وارد می‌کند. این سکوت، اسرائیل را در موضع برتری قرار می‌دهد که در آن می‌تواند قوانین بین‌المللی را به ‌صورت گزینشی اجرا کرده و تنها زمانی پاسخ‌گو باشد که هزینه سیاسی آن افزایش یابد.

در نهایت، باید تأکید کرد که خبرنگاران کشته شده در غزه، تنها قربانیان یک درگیری نیستند؛ آن‌ها نماد مقاومت در برابر فراموشی‌اند. شهادت آن‌ها، پیامد یک نبرد نابرابر برای تملک حقیقت است و اگر جامعه جهانی به خاموشی این صداها رضایت دهد، نه‌فقط تاریخ، بلکه حافظه‌ جمعی بشریت نیز مصادره خواهد شد. همان گونه که نزار قبانی (شاعر سوری) می گوید:
"إن قتلوا جميع الصحفيين، فماذا سيقول التاريخ؟ ومن سيكتبه؟"
"اگر همه خبرنگاران را بکشند، تاریخ چه خواهد گفت؟ و چه‌ کسی آن را خواهد نوشت؟»

و تمیم البرغوثی (شاعر فلسطینی معاصر) می سراید:
"في القدس، رغم الحصار، نص يشهد أنّ الصحافة ليست موتًا، بل حياة تكتبها الدماء."
«در قدس، با وجود محاصره، متنی وجود دارد که گواهی می‌دهد روزنامه‌نگاری مرگ نیست، بلکه حیاتی است که با خون نوشته می‌شود.»

نویسنده: زهرا ناظمی
 
 
https://taghribnews.com/vdcjhtemauqeayz.fsfu.html