آیا آتشبس فراگیر در غزه قبل از پاسخ ایران خواهدبود؟
ترور اسماعیل هنیه در تهران، حماقت جریان تصمیمگیرنده رژیم صهیونیستی در مسائل راهبردی را برملا کرد و گفتوگوهای غیرمستقیم آتشبس را ناکام گذاشت.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه بینالملل خبرگزاری تقریب، آمریکا یکی از بزرگترین جنایات نسلکشی جمعی را در طول تاریخ مرتکب شده است؛ جنایاتی که سرآغاز آن با ورود کاشفان اروپایی به قاره جدید رقم خورد و طی آن تازهواردان به قاره آمریکا دست به کشتار ساکنان اصلی این قاره زدند و جنایات آنها قرنها ادامه یافت تا این که دولت نوپای آمریکا در ششم آگوست 1945 شهر هیروشیما را با نخستین بمب هستهای جهان هدف قرار داد و طی چند ثانیه حدود 70 تا 80 هزار غیرنظامی را به قتل رساند؛ تعداد قربانیان این جنایت تا پایان سال 1945 به حدود 140 هزار نفر رسید. آمریکا در نهم آگوست همان سال شهر ناکازاکی را با دومین بمب هستهای هدف قرار داد که بر اثر آن 70 هزار شهروند کشته شدند.
با مقایسه صحنه کشتار و ویرانگری در شهرهای هیروشیما و غزه، متوجه میشویم که نتایج آماری این دو جنایت تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند، چرا که حدود 20 درصد از ساکنان غزه درنتیجه نسلکشی جمعی، مفقود، کشته شده و یا دچار آسیبهای جسمی و روحی شدهاند؛ و این رقم به غیر از تعداد شهروندانی است که در معرض جرایمی مانند کوچ اجباری و آوارگی و گرسنگی قرار گرفتهاند؛ شهر هیروشیما نیز در آن زمان تقریبا به صورت کامل تخریب شد، بهصورتیکه 70 درصد از ساختمانهای آن ویران شدند که این رقم با در نظر گرفتن حجم شهر غزه معادل همان ویرانیهایی است که رژیم اشغالگر از حملات خود به مناطق مسکونی برجا گذاشته و آنها را غیرقابل سکونت کرده است.
مسئله هولناک دیگر، حجم بمبها و گلولههایی است که ارتش صهیونیستی فقط علیه غزه به کار برده است، که مقدار آن بیشتر از آن چیزی است که آدولف هیتلر، دیکتاتور سابق آلمان علیه اهداف خود -از جمله لندن پایتخت انگلیس- در جنگ جهانی دوم استفاده کرده بود.
رژیم اشغالگر با این حال همچنان در حال ادامه نسلکشی فلسطینها است و قطعنامه شورای امنیت و دستورات دادگاه کیفری بینالمللی را نادیده میگیرد؛ از آن سو آمریکا نیز همچنان در حال ادامه حمایت و پشتیبانی سیاسی و نظامی نامحدود از این رژیم است که این مسئله رژیم صهیونیستی را به ادامه کشتار زنان و کودکان و ویران کردن مساجد، کلیساها و بیمارستانها و تکرار جنایات ترور افراد تشویق میکند.
ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس آخرین جنایت این رژیم نبوده، اما پس از آن حماس سیلی دیگری را به رژیم صهیونیستی وارد کرد، که برای این رژیم یادآور همان سیلی نخست در هفتم اکتبر 2023 (طوفان الاقصی) بود، چرا که حماس در پیامی از داخل غزه و از زیر آوارها و داخل تونلها اعلام کرد که "یحیی السنوار، رهبر جدید حماس است".
رژیم صهیونیستی درحالی سیلی جدید را از حماس دریافت کرد که این رژیم از داخل دچار اختلاف شدیدی شده و ارتش آن نیز از تاب و توان افتاده است. پیامدهای ترور هنیه، مشکلات سیاسی رژیم اشغالگر را دو چندان کرده است... این ترور از وجود رخنهای بزرگ بین تصمیمگیرندان در رژیم صهیونیستی و شکست آنها در ارزیابی واکنش ایران یا حماس و یا مواضع بینالمللی از این جنایت پرده برداشت. جنایتی که سراسر خاورمیانه را در آستانه یک جنگ منطقهای قرار داده و ممکن است باعث یک جنگ جهانی شود. این ترور، حماقت جریان تصمیمگیرنده رژیم صهیونیستی در مسائل راهبردی را برملا کرد که از طریق این جنایت به دنبال افزایش روحیه در داخل و کمک به شخص نتانیاهو برای فرار رو به جلو بود... نتانیاهو شاید توانست در روش اجرای این جنایت موفق شود؛ اما با توجه به دلایلی که در ادامه به آنها اشاره میشود، در رسیدن به اهداف سیاسی و راهبردی که به دنبال تحقق آنها بود، شکست خورد:
1- شکست دستگاه اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی که در سناریوهای خود نتوانست نام "یحیی سنوار" را بهعنوان رهبر جدید حماس و جانشین اسماعیل هنیه پیشبینی کند. این مسئله نهتنها رژیم اشغالگر را غافلگیر و شوکه کرد، بلکه برنامه این رژیم برای ایجاد تنش و مشکل در داخل جنبش حماس را به شکست کشاند، زیرا انتخاب سنوار در واقع چالشی برای سیستم امنیتی و همه اقدامات نظامی و جنایاتی است که رژیم اشغالگر علیه غزه در حال انجام دادن آنها است؛ حماس با انتخاب یحیی سنوار اعلام کرد که همچنان قوی است و به گزینه مقاومت پایبند است.
2- شکست در ناکام گذاشتن گفتوگوهای غیرمستقیم آتشبس؛ چراکه در بیانیه اخیر قطر، مصر و آمریکا با اشاره به آماده بودن توافق، بر ضرورت تسریع اجرای آن تأکید شده است. آنها همچنین از دو طرف خواستهاند که گفتوگوهایشان را در 15 آگوست در دوحه و یا قاهره از سربگیرند، تا جزئیات باقیمانده را حل کنند. بنابراین، آیا مسئله انفجار منطقه با توقف تجاوز به غزه، متوقف میشود؟
3- شکست رژیم صهیونیستی در حذف شخصیتی که بیش از هر کس دیگر به دنبال او بود. این رژیم حتی در طول جنگ علیه غزه نیز نتوانست به این شخصیت -که او را مهندس عملیات طوفان الاقصی میداند- دست یابد؛ رژیم اشغالگر از آغاز حملات تجاوزکارانه به غزه "یحیی سنوار" را یکی از اهداف خود اعلام کرد؛ اما از این به بعد که او رهبر حماس شده است، چگونه میخواهد به او دست یابد؟
4- اسماعیل هنیه هدفی آسان برای دشمن در قطر، ترکیه و یا حتی لبنان بود؛ ولی دشمن صهیونیستی او را در تهران ترور کرد که هدف از این اقدام ایجاد ناامنی بود. این مسئله ثابت میکند که رژیم صهیونیستی در دستیابی به دیگر شخصیتهای فلسطینی شکست خورده و ناکام مانده است. نتانیاهو بدون درنظر گرفتن و تصور پاسخ حتمی ایران، به دنبال این توهم بود که از طریق این جنایت میتواند برای خود در داخل رژیم صهیونیستی اعتبار و پیروزی کسب کند؛ اما در تحقق این مسئله نیز شکست خورد.
5- این جنایت باعث شد که روسیه به فرایند تحویل سامانههای راداری، تجهیزات دفاعی هوایی و جنگندههای سوخوی 35 (قویترین جنگنده روسی) به جمهوری اسلامی ایران سرعت ببخشد، فرایندی که به دلیل مسائل مالی مدتی به تأخیرافتاده بود.
6- آمریکا با وجود مواضع شدید خود در حمایت از رژیم صهیونیستی علیه ایران، عاجزانه در تلاش است تا به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم با مسئولان ایرانی ارتباط برقرار کند، به این امید که بتواند مانع از پاسخ ایران شود و یا از شدت آن بکاهد؛ زیرا از این میترسد که اوضاع به سوی یک جنگ منطقهای ختم شود. بنابراین آیا ایران از تهدید عملیات پاسخ برای متوقف کردن تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه استفاده خواهد کرد؟
7- از زمان عملیات ترور فؤاد شکر و اسماعیل هنیه، 9 میلیون شهرک نشین صهیونیست در وضعیت دلهره و ترس بهسر میبرند چرا که همزمان با شعلهور شدن جبهه شمالی با حزب الله، آنها همچنان در انتظار پاسخ ایران هستند؛ حتی تأخیر این عملیات نیز در چارچوب جنگ روانی است و بر روحیه شهرکنشیان صهیونیست و رفتار مسئولان رژیم اشغالگر تأثیرگذار بوده و اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این رژیم را بدتر و شکنندهتر کرده است.
قطعا، محور مقاومت میتواند پاسخی دردناک به رژیم صهیونیستی بدهد؛ رژیم اشغالگر نیز میتواند به آن پاسخ دهد، اقدامی که بدون شک با پاسخی شدید همراه بوده و باعث برافروخته شدن جنگ بین طرفین میشود و در نهایت نیز ممکن است به یک جنگ منطقهای تبدیل گردد. نتانیاهو از ورود به یک جنگ منطقهای میترسد، اما از سوی دیگر به دنبال جنگ با محور مقاومت است تا مانند هفتم اکتبر خودش را قربانی جلوه دهد؛ با این ادعا که خودش جنگ را آغاز نکرده و در حال دفاع از موجودیت خودش در مقابل یک جنگ تحمیلی است، تا بتواند به هدفش برسد و تعداد هرچه بیشتری از کشورهای منطقه و دنیا را به محور خود در جنگ با ایران بکشاند.. اما آیا نتانیاهو به این هدف دست خواهد یافت؟ یا پیامهایی که در پس پرده در حال رد و بدل شدن است -حداقل در این برهه- مانع از ورود منطقه به یک جنگ بزرگ میشود؟ آیا تصمیم ایران برای پاسخ، آبهای راکد گفتوگوها برای متوقف کردن تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه را به حرکت درآورده است؟ و مهمتر از همه، آیا زمان باقیمانده تا لحظه پاسخ ایران، فرصتی کافی را به منظور دستیابی به توافق فراگیر آتشبس فراهم میکند؟
____________________________
* سرهنگ بازنشسته لبنانی