تشدید تنش ها در شمال سوریه؛ درگیری گروههای مسلح برای سهم خواهی بیشتر
شمال سوریه شاهد تحولات زیادی در نتیجه درگیریهای مداوم بین جناحهای مسلح مختلف و همچنین مداخلات منطقهای و بینالمللی است.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه بینالملل خبرگزاری تقریب، شمال سوریه بعد از حکومت اسد همچنان کانون درگیری میان گروههای مسلح تحت فرماندهی جدید در سوریه با نیروهای قسد، مداخلات خارجی کشورهایی مانند ترکیه و از سویی دیگر منفعت طلبی صهیونیستهاست که منجر به تغییرات مداوم در موازنه قوا در این کشور شده است به گونهای که نگرانی جامعه بینالمللی را برانگیخته و بر وضعیت انسانی در منطقه تأثیر گذاشته است.
بعد از سقوط بشار اسد، خلاء قدرت به وجود آمده در مناطق مختلف سوریه به گروههای مختلف این امکان را داد تا نفوذ خود را افزایش دهند. در این میان، گروههای کرد، مخالفان مسلح و همچنین گروههای افراطی مانند داعش، هر یک به دنبال دستیابی به اهداف خود در این مناطق هستند. کردها، با تکیه بر اصول خودمختاری، توانستند مناطق گستردهای را در شمال سوریه تحت کنترل خود درآورند. آنها بهدنبال ایجاد یک نوار خودمختار در مناطق کردنشین بوده و در این مسیر از حمایت ایالات متحده برخوردار هستند.
از سویی دیگر نقش ترکیه نیز بسیار حائز اهمیت است. آنکارا نگران نفوذ کردها در مرزهای خود بوده و احتمال تشکیل یک نوار خودمختار کردی را تهدیدی برای امنیت ملی خود میداند. این نگرانیها بهویژه پس از مقابله کردها با داعش و برقراری کنترل بر مناطقی از شمال سوریه تشدید شد. به همین دلیل، ترکیه در چندین عملیات نظامی، از جمله «سپر فرات» و «شاخه زیتون»، بهمنظور مقابله با نفوذ کردها و شکست گروههای افراطی در این منطقه اقدام کرد و همچنان به دنبال منافع خود در محدوده مرزی با سوریه است.
پس از سقوط اسد نابسامانیهای اجتماعی و اقتصادی در شمال سوریه نیز به دلیل استمرار درگیریها، و آسیب زیرساختها تشدید و وضعیت زندگی مردم به شدت وخیم شد. آوارگان سوری با مشکلات زیادی از جمله کمبود غذا و مراقبتهای بهداشتی و عدم وجود امنیت در مناطق تحت سیطره گروههای مسلح، روبهرو هستند. این در حالی است که هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساختها به بدتر شدن شرایط بشردوستانه در این کشور منجر شده است.
از سویی دیگر سیاستهای بینالمللی نیز نقش مهمی در تشدید درگیریها در شمال سوریه ایفا کرده است. تعاملات و رقابتهای منطقهای نیز بر این درگیریها تأثیرگذار بوده و به افزایش تنشها و بیثباتی در شمال سوریه دامن زده است، به طوری که کشورهای مختلف به بهانههای مختلفی مانند مبارزه با تروریسم، نفوذ خود را در این منطقه افزایش دادهاند. این حضور نظامی به نوبه خود به تشدید درگیریها و تنشهای داخلی دامن زده و وضعیت انسانی را پیچیدهتر کرده است.
در سطح سیاسی نیز، آینده سوریه بسیار مبهم است. گفتوگوهایی که با هدف دستیابی به راهحل صلحآمیز پایدار انجام میشد، نتیجهای در بر نداشته و تهدید گروههای مسلح به استفاده از زبان زور و صدور بیانیههای تند سیاسی همچنان آتش تنشها را شعلهور میکند. فقدان دیدگاه سیاسی روشن این گروهها مانع رسیدن به توافق میان آنها میشود و ادامه این روند بدون شک دستیابی به راه حل صلحآمیز پایدار را دشوار کرده و آینده چالش برانگیزی را برای سوریه رقم خواهد زد.
پرداختن به آینده سوریه با توجه به این وقایع بیانگر ضرورت چشمانداز جامعی است که همه طرفها را در برگیرد. باید گفت و گوی واقعی به جای تکیه بر نیروی نظامی وجود داشته باشد. صلح تنها با پرداختن به مسائل اساسی مانند هویت، منافع و ماهیت حکومت به دست میآید. اگر درگیریها و جنگ قدرت ادامه یابد، آینده سوریه تاریک و بیثبات خواهد بود. و این شرایط مستلزم یک واکنش موثر بینالمللی، از جمله ارائه کمکهای بشردوستانه و ترغیب طرفهای مربوطه برای بازگشت به میز مذاکره است.
در خاتمه میتوان گفت آینده سوریه تا حد زیادی به توانایی طرفهای داخلی و بینالمللی برای یافتن راه حلهای صلحآمیز و انعطاف پذیر بستگی دارد و دستیابی به آن، منوط به مذاکره و هماهنگی بین همه بازیگران درگیر در این مسئله است.