ضرورت وحدت و همزیستی مسالمت آمیز پیروان مذاهب اسلامی طبق قاعده فقهی احترام مسلمان
نویسنده: احسان سامانی- استادیار دانشگاه سیستان و بلوچستان
وحدت و همدلی میان مسلمانان و زندگی مسالمت آمیز آنان در کنار یکدیگر، دغدغه همه صاحب نظرانِ دلسوزِ مسلمان بوده و است اما بحث های مطرح شده درباره وحدت از سوی اندیشمندان اثر گذار و بلکه حتی فقهاء و علمای دینی در بسیاری از موارد، در فضایی غیرفقهی و با ادبیاتی صرفاً اصلاحی- اجتماعی، شکل گرفته است. نگاه به این مسأله و ضرورت آن از منظر فقهی - برخلاف نگاه اجتماعی غیرفقهی که برای آن افقی فراتر از توصیه و تحسینِ وحدت و تبیین ضرورت آن متصور نیست- این ظرفیت را دارد که مسأله وحدت و هم زیستی مسالمت آمیز را در سطحی بالاتر از توصیه و تحسین در جوامع اسلامی مطرح نماید.
اشتراک گذاری :
به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، احسان سامانی استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه سیستان و بلوچستان در زاهدان، در مقاله ای با موضوع وحدت نوشت:
چکیده:
وحدت و همدلی میان مسلمانان و زندگی مسالمت آمیز آنان در کنار یکدیگر، دغدغه همه صاحب نظرانِ دلسوزِ مسلمان بوده و است اما بحث های مطرح شده درباره وحدت از سوی اندیشمندان اثر گذار و بلکه حتی فقهاء و علمای دینی در بسیاری از موارد، در فضایی غیرفقهی و با ادبیاتی صرفاً اصلاحی- اجتماعی، شکل گرفته است. نگاه به این مسأله و ضرورت آن از منظر فقهی - برخلاف نگاه اجتماعی غیرفقهی که برای آن افقی فراتر از توصیه و تحسینِ وحدت و تبیین ضرورت آن متصور نیست- این ظرفیت را دارد که مسأله وحدت و هم زیستی مسالمت آمیز را در سطحی بالاتر از توصیه و تحسین در جوامع اسلامی مطرح نماید. خصوصاً برخورداری مسأله وحدت گریزی -که پیوسته از شکاف های میان فرق اسلامی، قوت می گیرد- از هویت فقهی در کنار ماهیت اعتقادی، این ضرورت را ایجاب می نماید که مسأله وحدت و همزیستی مسالمت آمیز
در فضایی قدرتمندتر و مؤثرتر مطرح شود تا توان کنار زدن دیدگاههای وحدت گریزانه را داشته باشد و به نظر تحلیل و واکاوی مسأله وحدت از منظر فقه و کنکاش برای یافتن حکم فقهی آن (وجوب، حرمت و ...) بر اساس قاعده احترام مسلمان، از این جایگاه و توان برخوردار است.
مقدمه:
روایات متعددی از پیامبر اسلام (صلی االله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) نقل شده است که بر حرمت خون، مال و عِرض فرد مسلمان دلالت دارند. همان گونه که برخی اندیشمندان گفته اند (شرف الدین، ،1377 ،1 15) ما می توانیم این دسته از روایات را مبنای فقهی مسأله ضرورت وحدت و همزیستی مسالمت آمیز میان فرق اسلامی بدانیم و به استناد این روایات، ضرورت وحدت میان مذاهب اسلامی را به اثبات برسانیم.
سخن از قاعده احترام را در دو مبحث «مستند روایی قاعده احترام مسلمان»، و «دلالت قاعده احترام مسلمان بر ضرورت وحدت و زندگی مسالمت آمیز»، پی خواهیم گرفت. مستندات روایی قاعده احترام مسلمان: روایاتی که بر حرمت جان و مال و عرض مسلمان دلالت دارند به شکل هایی مختلف از حضرت رسول (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام نقل شده است که در ذیل به آنها اشاره می کنیم: حضرت رسول (ص): «الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لَا یَحِلُّ لَهُ دَمُهُ وَ مَالُهُ إِلَّا بِطِیبَۀٍ مِنْ نَفْسِهِ؛ مسلمان، برادر مسلمان است. جان و مال او جز با رضایت خاطرش حلال نیست». (ابن ابی الجمهور، ،1405 ،3ص.
حضرت امام صادق عَلَیْهِ السَّلَام:ُ «لَا یَحِلُّ دَمُ امْرِءٍ مُسْلِمٍ وَ لَا مَالُهُ إِلَّا بِطِیبَۀِ نَفْسِهِ؛ جان و مال مسلمان جز با رضایت خاطرش حلال نیست». (حرعاملی، ،1418 ،2ص. 523)
حضرت رسول (ص): «کُلُّ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ حَرَامٌ دَمُهُ وَ مَالُهُ وَ عِرْضُهُ؛ خون، مال و آبروى مسلمانان بر همدیگر حرام است». (شهید ثانی، ،1409ص. 327)
اگر کسى در صدد برآوردن نیاز برادرش باشد، خداوند در صدد برآوردن حاجتش برمى آید، اگر کسى گره اى از [مشکلات] مسلمانى را بگشاید، خداوند به موجب آن گره اى از گره هاى روز قیامت از او باز مى گشاید، و هر کس که [عیب] مسلمانى را نهان دارد، خداوند [نیز] روز قیامت [عیب] او را نهان مى دارد.
قاعده احترام مسلمان بر ضرورت وحدت و زندگی مسالمت آمیز
قاعده احترام مسلمان (حرمت خون، مال و عرض مسلمان) مثل دیگر قواعد فقهی، دارای یک موضوع و یک حکم می باشد. موضوع این قاعده عبارت است از تعدی به خون مسلمان، مال مسلمان و عرض مسلمان، و حکم این قاعده، حرمت (یعنی حرمت تعدی به هر یک از این سه) می باشد.
البته این قاعده را به نحو دیگری نیز می توان تبیین نمود و آن این که: احترام جان، مال و عرض مسلمان واجب است. در این صورت، موضوع قاعده مذکور، «احترام جان، مال و عرض مسلمان» و حکم قاعده، «وجوب» خواهد بود.
دیدگاه مشهور و رایج میان علمای شیعه، این است که واژه «مسلم» هم شیعه و هم سنی را در بر می گیرد. حتی می توان گفت این مسأله از شهرت فراتر رفته و مورد اتفاق نظر و اجماع فقهاء و علمای شیعه است. لذا برخی علمای شیعه در خصوص این مسأله می گویند: ظاهر این است که سنی، مسلمان است مادام که به انکار ضروری و یا عملی که با انجام آن از اسلام خارج می گردد، همچون نصب (نسبت به امامان علیهم السلام) دست نزند.
اسلام عبارت است از آنچه از قول و فعل ظاهر می شود، و این همانی است که بر آن، جماعتی از مردم از همه فرقه ها هستند و به وسیله آن، خون ها صیانت یافت و بر آن ارث ها، جریان گرفت و توسط آن نکاح جایز شد، آنان بر نماز و زکات و روزه و حج (به وسیله آن) اجتماع یافته اند، پس به واسطه آن از کفر بیرون رفته و به ایمان اضافه شده اند. (کلینی، ،1407 ،2 ص26.)
روایت سفیان بن سمط از امام صادق(ع): «الْإِسْلَامُ هُوَ الظَّاهِرُ الَّذِی عَلَیْهِ النَّاسُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ وَ إِیتَاءُ الزَّکَاةِ وَ حِجُّ الْبَیْتِ وَ صِیَامُ شَهْرِ رَمَضَانَ؛ اسلام همان ظاهری است که مردم بر آن هستند، (یعنی) شهادت به این که جز االله هیچ خدایی نیست و محمد فرستاده خداوند است، و بپا داشتن نماز و دادن زکات و حج خانه خدا و روزه گرفتن در ماه رمضان». (کلینی، ،1407 ،2 ص24.)
روایت سماعه از امام صادق(ع): «الْإِسْلَامُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ التَّصْدِیقُ بِرَسُولِ اللَّهِ (ص) بِهِ حُقِنَتِ الدِّمَاءُ وَ عَلَیْهِ جَرَتِ الْمَنَاکِحُ وَ الْمَوَارِیثُ وَ عَلَى ظَاهِرِهِ جَمَاعَۀُ النَّاسِ؛ اسلام شهادت به یگانگى خدا و تصدیق رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله است که به سبب آن خونها از ریختن محفوظ می ماند و زناشوئى و میراث بر آن اجرا می گردد و جماعت مردم طبق ظاهرش رفتار می کنند». (کلینی، ،1407 ،2 ص25.)
همانگونه که روشن است روایات فوق گستره معنایی مسلمان را اعم از شیعه و سنی تعریف نموده اند که این دلالت را از دو طریق می توان فهم کرد:
الف: تعابیری همچون «الاسلام... هو الذی علیه جماعۀ من الناس من الفرق کلها» و یا «الاسلام هو الظاهر الذی علیه الناس» و نیز «علی ظاهره جماعۀ الناس» که در این روایات استعمال شده است به وضوح دلالت بر اسلام اهل سنت دارد. ب: برخی از این روایات، ملاك تحقق اسلام را، گفتن شهادتین (و یا گفتن شهادتین به همراه انجام برخی از فروع دین همچون نماز، روزه، زکات و حج) دانسته اند. بنابراین طبق این روایات اهل سنت و لو اینکه به امامت ائمه علیهم السلام معتقد نیستند اما برخوردار از این ملاك هستند و مشمول گستره معنایی واژه مسلم می باشند. (مبلغی، ،1393ص. 5)
از بررسی اجمالی کلمات فقهاء در خصوص این مسأله، مشخص می شود که فقهای امامیه، برای اثبات شمول معنایی واژه مسلم نسبت به شیعه و سنی، به هر دو ملاك فوق توجه داشته اند. مرحوم نجفی در کتاب جواهر الکلام به ملاك شهادتین که روایات ذکر شده، اشاره می نماید. (نجفی، ،1404 ،6 ص58.)
مرحوم خویی نیز در کتاب الموسوعه به هر دو ملاك اشاره نموده و می گوید: در بیش از یک روایت بیان شده که ملاك در اسلام و حرمت خون و ارث بری و جواز ازدواج همانا شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر (ص) می باشد و این همان چیزی است که اکثر مردم بر آن اعتقاد هستند و بنابراین در اسلام غیر از شهادتین شرط نیست». (خویی، ،1418 ،3 ص78.)
امام خمینی(ره) و آیت الله گلپایگانی نیز ملاك شهادتین را مورد توجه قرار دادند و اقرار به آن را برای تحقق اسلام کافی دانسته اند، البته مشروط به اینکه آنچه را مخالف اسلام است اظهار نکنند مثل انکار ضروری دین و .....
با توجه به آنچه بیان شد، می توان هر یک از قلمرو مفهومی و مصداقی واژه اسلام را چنین جمع بندی کرد:
الف: قلمرو مفهومی واژه اسلام: در تعریف اسلام می توان گفت که:(إن الاسلام هو الشهادتان). این تعبیر و تعریف در کلمات امام خمینی(ره) وارد شده است.
ب: قلمرو مصداقی اسلام: علاوه بر شیعه، سنی نیز در قلمرو مصداقی واژه مسلم جای می گیرد. بررسی قلمرو معنایی واژه حرمت مسلم نسبت به معنا و مراد واژه حرمت و یا احترام مسلمان، دو نگاه وجود دارد.
طبق نظر بسیاری از فقهاء، حرمت و احترام، دارای گستره معنایی محدود و کم تأثیری است و بدین معنا است که مثلاً نباید دزدی کرد یا نباید مسلمانی را به قتل رساند و .... بر اساس این دیدگاه، نهایت استفاده از قاعده مذکور، اثبات حرمت مال و جان و آبروی مسلمان است که فقهاء در ابواب مختلف فقهی برای اثبات آن، به این قاعده استناد نمودند و ارتباطی با موضوع بحث ما که اثبات ضرورت وحدت و همزیستی مسالمت آمیز میان پیروان مذاهب مختلف اسلامی است، نخواهد داشت.
اما بر اساس نگاه دوم که به نظر دقیق تر و جامع تر است این قاعده، پایه و اساس روابط اجتماعی و حقوقی تلقی می شود؛ چرا که این قاعده با شمول سه حوزه جان، مال و آبروی مسلمانان، نقشی مبنایی در تأمین حقوق هر فرد مسلمان داشته و در برگیرنده همه عرصه های حقوقی مربوط به فرد خواهد بود. حرمت و احترام در این نگاه، محدود به صرف عدم تعرض به مال، جان و آبروی مسلمان نیست؛ بلکه انعکاس دهنده و بیانگر یک تعامل مبتنی بر اصل کرامت انسانی- اسلامی است که تحقق نظم در جامعه اسلامی را به دنبال خواهد داشت.
بدون تردید یک جامعه ای که روابط بین افراد آن بر پایه احترام متقابل و عدم تعرض مستقیم و غیر مستقیم به حقوق دیگران، شکل گرفته است، جامعه ای متحد، برخوردار از همزیستی مسالمت آمیز و عاری از تنش خواهد بود.
این نگاه، با تأکید بر مسلمان بودن (و نه شیعه یا سنی بودن) به عنوان موضوع قاعده، قدرت و ظرفیت قابل ملاحظه ای را به این قاعده برای گسترش وحدت و همزیستی مسالمت آمیز میان فِرَق اسلامی بخشیده است، بر خلاف نگاه نخست، که علاوه بر آنکه فقه را از تطبیق کامل و صحیح این قاعده محروم نموده، راه را بر هرگونه برداشت تقریب گرایانه و وحدت خواهانه از آن نیز بسته است.
نتیجه گیری:
روایات متعددی از پیامبر اسلام (صلی االله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) نقل شده است که بر حرمت خون، مال و عرض فرد مسلمان دلالت دارند.
به نظر این دسته از روایات را می توان مبنای فقهی مسأله ضرورت وحدت و هم زیستی مسالمت آمیز میان فرق اسلامی بدانیم و به استناد این روایات، ضرورت وحدت میان مذاهب اسلامی را به اثبات برسانیم؛ با این استدلال که بر اساس روایات معتبر و متواتر، قلمرو و گستره مفهومی واژه مسلم، همه افرادی که اقرار به شهادتین نمایند را شامل می شود و قلمرو مصداقی مسلم نیز علاوه بر شیعه، اهل سنت را بر می گیرد.
همچنین این قاعده، با توجه به واژه حرمت، پایه و اساس روابط اجتماعی و حقوقی تلقی می شود و با شمول سه حوزه جان، مال و آبروی مسلمانان، نقشی مبنایی در تأمین حقوق هر فرد مسلمان داشته و در برگیرنده همه عرصه های حقوقی مربوط به فرد خواهد بود.
مقصود از حرمت و احترام در این روایات، صرف عدم تعرض به مال، جان و آبروی مسلمان نیست؛ بلکه انعکاس دهنده و بیانگر یک تعامل مبتنی بر اصل کرامت انسانی- اسلامی است که تحقق نظم در جامعه اسلامی را به دنبال خواهد داشت.
بدون تردید یک جامعه ای که روابط بین افراد آن بر پایه احترام متقابل و عدم تعرض مستقیم و غیر مستقیم به حقوق دیگران، شکل گرفته است، جامعه ای متحد، برخوردار از هم زیستی مسالمت آمیز و عاری از تنش خواهد بود.