اربعین؛ استمرار شمشیرهایی که از نیام ایمان بیرون آمده بود
زینب(س) نرفته که نیاید. رفتن از کربلا پایان حادثه نیست. این رفتن استمرار شمشیرهایی است که از نیام ایمان بیرون آمده بود؛ تداوم فریادهایی است که از حلقوم عطش تراویده بود؛ پژواک صدای گامهای ابوالفضل(ع) است در قدم زدن در شب شورانگیز عاشورا.
اشتراک گذاری :
به گزارش خبرگزاری تقریب، «محمدرضا سنگری»، مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و صاحب آثاری همچون «آیینه در کربلا»، «عاشوراییها»، « پیوند دو فرهنگ عاشورا و دفاع مقدس» و .. یادداشتی اختصاصی درباره اربعین در اختیار شبستان قرار داده که در ادامه از نظرتان می گذرد:
چهل شعله بر خرمن ستم خاکستر افکنده است و چهل بار کاروان ایمان بر اجساد متعفن بیداد گذشته است.
اربعین است که عشق فواره میزند. درستی، درشتی را در هم میشکند و شیطان، مقهور و زبون و تباه و بیپناه، در بارش یکریز کلام زینب(س) و آذرخش خطبه سجاد(ع) فرو میریزد.
یزید قهرمان دیروز نیست که لَیتَ اَشیاخی ببدرٍ شهودا را بگوید. دیگر خورشیدهای برآمده از تپهی جیرون را به تمسخر و تحقیر نمیبیند. قهقهی زیادی در گلو خفته است و چشم مات عمر سعد هر چه ری و رویاست بر باد میبیند.
اربعین نه یک روز است و نه یک حادثه، تبلور و تجسم توانستن است در ناباوری، رفتن است در مسیری همه چالاب و خطر و خوف، ماندن است در هنگامهی نبودن، قحطی مقاومت، فقر فریاد.
اربعین شروع در پایان است. ممکن کردن همه ناممکنهاست. شیوهی شیرین شور و شعور آفرینی در جهلستان تاریک شام است.
اربعین یعنی باید ستم بشکند و دریای این «باید» تازیانه خوردن، دشنام شنیدن، شماتت دیدن و چه باک و پروا وقتی خدا باشد، وقتی او ببیند، بشنود و بخواهد.
زینب(س) نرفته است که نیاید. رفتن از کربلا پایان حادثه نیست. این رفتن استمرار شمشیرهایی است که از نیام ایمان بیرون آمده بود؛ تداوم فریادهایی است که از حلقوم عطش تراویده بود؛ پژواک صدای گامهای ابوالفضل(ع) است در قدم زدن در شب شورانگیز عاشورا؛ امتداد شیههی اسبی است که از قتلگاه، یالِافشانِ خونین در غروب را به رخ خورشید میکشد.
اربعین معجزهی استقامت و صبوری است؛ اربعین قرآن چهل فصل عشق است. کتابی است با چهل سوره و سورهای است با چهل آیه و آیهای است با چهل واژه زیبایی و خوبی و خدا. اربعین روزترین روز خداست و فهم این روز، نگاهی از جنس روز میطلبد.