به نظر مي رسد با آمدن بايدن و تغيير در سياست خارجي آمريكا در عرصه خاورميانه ، شاهد چالش ها و نگراني هاي جدي براي تاج و تخت وليعهد جوان عربستان سعودي باشيم.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه بین الملل خبرگزاری تقریب،روح الله قاسميان، عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي و كارشناس ارشد مسائل خاورميانه در یادداشتی نوشت:بعد از مشخص شدن نتيجه انتخابات رياست جمهوري آمريكا و پيروزي قاطع بايدن، در عرصه سياست خارجي آمريكا در منطقه خاورميانه، دو موضوع چشم نوازي مي كند. اول مساله برجام و ايران و ديگري موضوع چالش هاي پيش روي عربستان سعودي.
در موضوع اول همگان مي دانيم بايدن كه خود جزئي از توافق برجام در دوره اوباما بوده، بارها در كارزار انتخاباتي از موضوع بازگشت آمريكا به برجام و حذف تحريم هاي يكجانبه سختپن گفته است. هنوز هم معتقد است كه بهترين شيوه تعامل با پرونده هسته اي ايران از كانال برجام و توافق 1+5 مي گذرد.
هرچند تحريم هاي وضع شده دوره ترامپ عليه ايران بسيار گسترده است و برداشتن آنها براي بازگشت آمريكا به برجام به سادگي نيست اما به نظر مي رسد عزم دولت بايدن براي بازگشت به برجام و توافق هسته اي با ايران جدي است و در اين زمينه همراهي شركاي اروپايي آمريكا را نيز بدنبال دارد.
اما در موضوع دوم، بايدن و ساير دموكرات ها بارها و بارها تأكيد كرده اند كه سياست هاي سلطه گرايانه، جاه طلبانه و جنگ طلبانه عربستان بايد در منطقه متوقف شود.
بايدن درباره يمن از واژه «جنگ فاجعه بار» استفاده كرده و حتي از تنبيه عربستان صحبت كرده كه به نظر ميرسد در دوره وي شاهد چالش هايي در عرصه روابط بين دو كشور و تغييراني در عرصه تحولات منطقه اي باشيم.
حال بايد ببينيم در دوره رياست جمهوري بايدن، محمد بن سلمان وليعهد جوان عربستان كه در طول دوره ترامپ با حمايت هاي گسترده دست به جنايت هاي زيادي در داخل عربستان، يمن، سوريه و .... زد، با چه مشكلاتي مواجه خواهد شد. با مروري كلي بر تحولات منطقه، مي توان 6 چالش بزرگ احتمالي را در روابط عربستان سعودي و آمريكا در دوره بايدن شاهد باشيم:
1 – اولين مساله، پرونده حقوق بشر محمد بن سلمان وليعهد جوان است. بازيابي و بازكردن پرونده قتل جمال قاشقچي كه دموكراتها بر خلاف ترامپ ، موي دماغ وليعهد شده بودند. بي ترديد بازكردن اين پرونده در كنار جنايات عربستاني ها در يمن، مي تواند چالش هاي زيادي را پيش روي بن سلمان جوان قرار دهد كه كمترين اثر آن ، واگذاري امتيازهاي بيشتر به آمريكاست. نكته ديگر اينكه دست وليعهد جوان براي ادامه اين مسير بسته تر خواهد شد و نمي تواند مانند دوره ترامپ بدون مجوز و هماهنگي به جنايت آفريني و جنگ افروزي هاي خود ادامه دهد.
2- فروش نفت و سروسامان گرفتن اوپك. در دوره بايدن اگر تحريم فروش نفت ايران و ونزولا در اوپك تعليق شود، بازگشت دو شريك قدرتمند نفتي به بازارهاي جهاني مي تواند بازار نفت عربستان را با چالش مواجه كند. در حال حاضر نيز بدليل مشكلاتي كه عربستان از ناحيه كاهش قيمت نفت دارند، با كسري بودجه مواجه است و بازگشت ايران و ونزوئلا به بازارهاي نفتي كابوسي به مراتب چالش زاتر براي بن سلمان خواهد بود.
3- سومين مساله، بازگشت بايدن به توافق هسته اي برجام است. اين ماجرا خاندان پادشاهي سعودي را آشفته كرده است، بازگشت آمريكا به برجام، به معني لغو تحريم ها و قدرت گرفتن ايران است، در واقع فروش نفت و رونق گرفتن مجدد صنعت نفت ايران، توسعه واردات و صادرات ايران، بازگشت بازار 80 ميليوني ايران و نهايتاً تقويت نفوذ منطقه اي ايران همگي سران عربستان را آشفته كرده است.
4- به نظر مي رسد مصونيت منطقه اي عربستان با رياست جمهوري بايدن به پايان برسد.با توجه به رويكرد بايدن به يمن، اقدامات و جنايات عربستان در يمن متوقف خواهد شد، بايدن از گزينه تنبيه عربستان در يمن و تلاش براي استقرار دولت مشاركتي و وحدت ملي سخن گفته و جنگ يمن را فاجعه بار خوانده است. به طور كلي مي خواهد اولويت هاي آمريكا در خاورميانه در واشنگتن تدوين شود نه رياض. اين مساله مي تواند به مصونيت هاي بلندپروازانه بن سلمان در منطقه پايان دهد.
5- به طور كلي ميراث دموكراتها در خاورميانه، مذاكره، مديريت مناقشه هاي منطقه اي و ايجاد حركت به سمت پذيرش تمام كشورها در فرآيند مسئوليت پذيري است ودر اين زمينه قطعا به دنبال تقويت قدرت بازيگران جديد منطقه اي خواهند رفت.
ممكن است «محمد بن زايد» حاكم امارات متحده عربي براي بايدن به نسبت محمد بن سلمان، شريك قابل اعتماد تري باشد. بن زايد در جنگ يمن نيز مسير خود را از عربستان جدا كرد و بايدن هم علاقمند به دخالت مستقيم كمتري در خاورميانه است. بر همين اساس منصفانه است اگر بگوييم عربستان در دوره بايدن محبوب واشنگتن نخواهد بود.
6- در دوره ترامپ، ملك سلمان و فرزندش محمد بن سلمان با سركوب گسترده داخلي، حذف رقبا و مخالفان در داخل و خارج توانستند براي خود نفوذ و مشروعيت ايجاد كنند.در واقع ترامپ با دوشيدن اين گاو شيرده، دست بن سلمان را در مسائل داخلي و خارجي و ادامه جنگ افروزي و بلندپروازي هايش در منطقه خاورميانه بازگذاشت، كه بي ترديد با نگاه بايدن و سياست خارجي دموكراتها در تضاد است و در اين زمينه نيز بن سلمان با چالش هايي مواجه خواهد شد.
به نظر مي رسد با آمدن بايدن و تغيير در سياست خارجي آمريكا در عرصه خاورميانه، شاهد چالش ها و نگراني هاي جدي براي تاج و تخت وليعهد جوان عربستان سعودي باشيم كه كمترين احتمال آن، تدوين سياست هاي خاورميانه اي آمريكا در واشنگتن و كاخ سفيد باشد نه در رياض و ديوان پادشاهي ملك سلمان.