اردوگاه تقریب باید تحرك بیشتر و صدای بلندتری داشته باشد.
اشتراک گذاری :
اشاره: «دکتر محمدباقر خرمشاد» كه نزدیك به سه ماه است سكان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را در دست دارد، پیش از این معاونت آموزش و پژوهش وزارت امور خارجه و معاونت فرهنگی اجتماعی وزارت علوم را برعهده داشته و عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی نیز هست. در حاشیه سومین نشست دینی مركز گفتوگوی ادیان با كنفرانس اسقفهای سوئیس كه هجدهم دیماه جاری در محل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزار شد، فرصتی دست داد تا ارزیابی وی را درباره «ضرورتهای همگرایی ادیان و مذاهب در جهان كنونی» در گفتوگویی كوتاه جویا شویم. متن پاسخ خرمشاد به سؤال خبرنگار تقریب به شرح زیر است:
س: جناب خرمشاد، اخباری كه از گوشه و كنار جهان اسلام و كشورهای اسلامی به گوش میرسد حكایت از اتفاقی نامیمون دارد مبنی بر تندتر شدن روند تلاش و برنامهریزی و توطئهچینی برای تفرقهافكنی میان شیعه و سنی. این اخبار در كنار تنگتر شدن فضا برای مسلمانان در سراسر جهان غرب، نشانه چیست و دلایل آن چیست؟ ببینید، امروز ما عملا با دو قطبی شدن جهان مواجهیم. دنیا به دو قسمت تقسیم شده است؛ در یك قسمت كه رهبری آن در عمده موارد به دست ایران است، تقاضا و تلاش برای این وجود دارد كه بین ادیان توحیدی و در درون هر یك از ادیان بین مذاهب و فرقههای مختلف، همگرایی پدید آید تا بشریت در سایه این همگرایی بتواند ثبات و آرامش را جایگزین جنگ و خونریزی در زندگی خود كند و آیندهای روشن را برای خود رقم بزند.
به عبارت دیگر، همه انسانهای روی زمین حق دارند، از ثبات و آرامشی برخوردار باشند كه امروز تنها در یك بخش از دنیا یعنی در كشورهای به اصطلاح شمال یا به تعبیر بهتر كشورهای غربی وجود دارد. بر این مبنا، حركتی به رهبری جمهوری اسلامی ایران در این سوی دنیا شكل گرفته كه با طرح موضوع همگرایی، مذاكره و نزدیك كردن دیدگاهها به یكدیگر، در جستوجوی جهانی پر از صلح و ثبات برای همگان است.
اما در سوی دیگر، اردوگاه دیگری وجود دارد كه رهبری آن امروزه با ایالات متحده آمریكاست.
شنیدیم كه در هفتههای اخیر، جان بولتون، سفیر سابق آمریكا در سازمان ملل خواسته و هدف اصلی ایالات متحده را به خوبی و وضوح به زبان آورد؛ شكلگیری فتنه بین شیعه و سنی در لبنان در پی صدور كیفرخواست دادگاه رسیدگی به ترور رفیق حریری.
در واقع ایالات متحده در كشوری مثل لبنان، همچنین در خلیجفارس و خاورمیانه، در همه كشورهای اسلامی و به ویژه در جمهوری اسلامی ایران به دقت و جدیت مسائل شیعه و سنی را دنبال میكند و درصدد بزرگ كردن اختلافات و بسترسازی برای فتنههاست.
این تلاش هم صرفا شامل حال شیعه و سنی نمیشود، بلكه در این تلاش، اسلام و مسیحیت نیز جایگاه خاص خود را دارند و ایجاد اختلاف و فتنه میان اسلام و مسیحیت نیز از دستوركارهای مهم اردوگاه مقابل ماست.
به عبارتی دیگر، تمام تلاششان بر این است كه بتوانند از كوچكترین و كمترین ظرفیتهای اختلافافكنی نهایت بهره را جهت ایجاد بیثباتی و ناامنی در همه دنیا ببرند.
بشریت در شرایطی قرار گرفته كه باید بتواند بین این دو راه، یكی را انتخاب كند.
زمان آن رسیده كه انسانهای آگاه، بصیر، خردمند و نخبه دنیا كه همواره از ضرورت همگرایی سخن گفتهاند، برای یاری و كمكرسانی به دیدگاه اول یعنی دیدگاهی كه برای صلح و امنیت بشری تلاش میكند، وارد عمل شوند.
جهان در قرن ۲۱، برخلاف قرن ۱۹ كه آگاهیها كمتر و ارتباطات كمتر بود، از آگاهی و سطح وسیع ارتباطات بهرهمند است؛ از چنین دنیایی این انتظار هست كه گسترش ارتباطات و بالطبع گسترش آگاهیها بتواند به او كمك كرده و به شكلگیری جهانی پر از صلح منجر شود.
جهان در قرن ۲۱ میتواند در سایه آگاهی و ارتباطات، با جهان قرن ۱۹ كاملا متفاوت باشد. جهان در قرن ۱۹ در سایه تاریك جهل و فقدان ارتباطات بود. اما متأسفانه شاهدیم كه قرن ۲۱ نیز به دلیل سیطرهای كه تفكر منفی افتراقافكن بر رسانههای دنیا دارد، نه تنها وضعیتی بهتر از قرن ۱۹ ندارد بلكه در مواردی سطح خشونت علیه بشریت و جنگ و خونریزیها بالاتر است.
س: جبهه همگرایی در مقابل اردوگاه ضد همگرایی چه راهی دارد؟ جبهه همگرایی یا اردوگاه تقریب (مقصودم تقریب بین ادیان توحیدی و همچنین تقریب درون دینی است) باید تدبیری كند كه صدایش به عموم بشریت و خصوصا به نخبگان دلسوز غیرمغرض برسد تا این فضا تقویت شود؛ در غیر این صورت، دیدگاههای شیطانی كه منافع خود را كشتار و اختلاف میبینند غلبه خواهند كرد.
آنچه كه در عراق، افغانستان و بسیاری از كشورهای جهان اسلام و در همسایگی ما اتفاق میافتد، نشان میدهد كه دستهایی در كارند تا اختلافات را همواره در صدر نگهدارند و دائما فرقههای مختلف را به جان هم بیندازند. در لبنان نیز همین را دنبال میكنند؛ از این جهت، به بزرگنمایی برخی موضوعات مانند حقوق اقلیتها و غیره و انتشار گسترده برخی اخبار غیرواقعی در این زمینه مشغولاند.
اینجاست كه این سؤالات مطرح میشود كه آیا در غرب بحث مسلمان و غیرمسلمان وجود ندارد؟ آیا در غرب حقوق مسلمانان به خوبی تأدیه میشود؟ آیا در آمریكا سرخپوستان حقوقی ندارند؟ كثرت مردمان سرخپوست كجایند؟ چرا صدایی از آنها به گوش نمیرسد؟ آیا سرخپوستان این قابلیت را ندارند كه در سرزمینی كه متعلق به آنها بوده، نمایندگانی در كنگره و سنا داشته باشند؟ و آیاهای بسیار دیگر كه میتواند بر همین اساس باشد.
ولی متأسفانه غرب تلاش میكند یك سلسله بنیادها و گزارههای اختلافافكن كه واقعیت ندارد و یا حتی اگر واقعیت هم داشته باشد بزرگنمایی شده، را مرتب طرح كند كند تا امنجر به خونریزی و اختلاف و نفاق شود.
از این جهت، تأكید دارم كه جبهه همگراكننده بشریت در مسیر صلح و ثبات باید تحرك بیشتری داشته باشد تا بتواند این مهم را محقق كند.